27 اسفند 1403
تفریحات ایرانیان
پژوهش تاریخی جالب و کمنظیری دربارهٔ یکی از لایههای فرهنگی و فراموششدهٔ ایران. نویسنده نوع و چگونگی نوشیدن شراب، مصرف مواد مخدر، استعمال توتون و تنباکو، و نوشیدن چای و قهوه را در میان ایرانیان، در بازهٔ زمانی ۱۵۰۰ تا ۱۹۰۰ میلادی، بررسی میکند. کمّ و کیف موارد یادشده، که از افراط تا پرهیز کامل را در بر میگیرد، در لایههای مختلف اجتماعی واکاوی میشود: دربار، عرصهٔ عمومی جامعه، حوزهٔ خصوصی، و در میان مردان و زنان. رابطهٔ دوسویهٔ این موضوع را با تجارت و سیاست و دیانت نیز میبینیم. این اثر کل را در جزء بازتاب میدهد و فهم ما را از تاریخمان بهبود میبخشد.
26 دی 1403
برآمدن قاجار
تاریخ ایران پس از سقوط ساسانیان، تاریخی است مشحون از بیثباتی سیاسی، زوال سازمان منظم اداری و آشفتگی اقتصادی همراه با رکود تجارت و افول حیات مدنی، گسترش نظام زندگی بدوی و بیثباتی مالکیت ارضی. پس از خاتمۀ عصر بیداد اموی و پایان یافتن عصر عباسی و امارتنشینهای استیلایی و استکفایی که در تاریخ ایران به نام سلسلههای ایرانی شناخته شدهاند و جفاکاریهایشان بر این مردم کمتر از آل سفیان و عباس در ایرانزمین نبود، دورۀ استیلای قبایل ترک و مغول و ترکمان و ایلخانان و... فرارسید؛ ده قرنی که سراسر غارت بود و کشتن و سوختن و بردن و ویرانی.
26 مرداد 1403
ایران، برآمدن رضاخان
محمدعلیشاه با پدر علیل و محتاطش بسی تفاوت داشت. مردی مغرور و بوالهوس و خودکامهای بیرحم بود. در سالهای ولیعهدی خود در تبریز با ستمگری فرمان رانده بود و عادتِ رایزنی یا واگذاری قدرت نداشت. معتقد بود پدرش خبط کرد تسلیم مشروطهخواهان شد و بهزعم او چنانچه زور و قهر بیشتر به کار رفته بود، جنبش مشروطه از هم میپاشید. حاضر نبود چیزی از قدرتش کاسته شود و معروف است که گفته: «ایجاد مجلس ایرادی ندارد بهشرط آنکه در امور دولت و سیاست دخالت نکند». از همان ابتدای سلطنتش هرچه از دستش برمیآمد برای انهدام مشروطیت کرد و یاران نیرومندی هم در اختیار داشت.
+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب روی تصویر کلیک کنید.
23 تیر 1402
تاریخ مردم قاجار
ما از تاریخ دوران قاجار چیز زیادی نمیدانیم. (از کدام تاریخ چیز زیادی میدانیم؟!) آن اندک چیزی هم که میدانیم مربوط به شاهان و درباریان و کارهای بد و بدترشان است. حتی اگر در باب دربار قاجار چیز بسیار زیادی میدانستیم، باز هم دربارۀ آن دوران چیز زیادی نمیدانستیم. چراکه حکومت، برخلاف امروز، بخش کوچکی از امور ایران را تشکیل میداد. آنچه در میان خود مردم میگذشت، بیشتر بود و متفاوت بود و جالبتر بود. این کتاب جزو اندک آثاری است که فقط بر همین بُعد تمرکز میکند. به عبارت دیگر، این کتاب تاریخِ مردمِ دوران قاجار است.
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
19 خرداد 1402
سیاستهای پوشاک در دورۀ قاجار و پهلوی اول
پژوهشی مستند و تحلیلی با سویههای تاریخی، جامعهشناختی و فرهنگی در یک موضوع بهظاهر جزئی اما بسیار حساس و دامنهدار. نویسنده چندوچون تغییر پوشاک مردانه و زنانۀ ایرانیان را از شکل سنتی به صورت مدرن، در یک بازۀ تقریباً صدساله، واکاوی میکند. او هم به سراغ علل و عوامل و موانع تغییرات میرود و هم پیامدهای مثبت و منفیشان را نشان میدهد؛ در هر دو بُعد، هم از منظر کلان به مسئله مینگرد و هم از منظر خُرد و فردی؛ هم به سیاستگذاریهای حکومت استناد میکند و هم از خاطرات روزانۀ افراد شاهد میآورد. و در نهایت، کتابی شیرین و البته عبرتآموز است.
14 تیر 1401
«قبلۀ عالم» بهتر از «جیران» است
آیا انباشتن اطلاعات فراوان از گذشته، به اسم تاریخ، واقعاً تأثیری چشمگیر بر زندگی و تصمیمات ما دارد؟ جیافر باراکلو گوشزد میکند که «بازگو کردن جریان رخدادها، حتی در سطح جهانی، به درک بهتر نیروهایی که دستاندرکار تقسیم جهان کنونیاند منتهی نمیشود، مگر آنکه همزمان از تغییرات ساختاری این نیروها آگاه شویم. زیرا آنچه بیش از هر چیزی بدان نیاز داریم چارچوب و دستگاه مرجع جدید است.» منظور این است که اگر چارچوب فهم رخدادها عوض نشود و دستگاه مرجع تغییر نکند، بعید است که فهم ما بر اثر کثرت اطلاعات، بهتر و درستتر شود. در نتیجه، اگر کسی میخواهد از تاریخ طرفی ببندد، باید اصلاح چارچوب و دستگاه مرجع را در اولویت قرار دهد.
20 مرداد 1400
ایران بین ناسیونالیسمِ اسلامی و سکولاریسم
انقلاب مشروطۀ ایران غالباً همهجانبه بررسی نمیشود. بیشتر مباحث ناظر به دو جنبۀ آن است: 1) آرمانهای اجتماعی-سیاسی، 2) جریان مشروطهخواهی در تهران (و حداکثر تبریز). وضعیت دیگر شهرهای ایران معمولاً بررسی نمیشود. بهعلاوه، منافع صنفی-طبقاتی و تعارض آنها را نیز درست بررسی نمیکنند. نویسنده در این پژوهش آکادمیک به دیگر شهرهای ایران در آن زمان سر میزند تا ما را با وضعیت عینیشان آشنا کند. دوم اینکه نشان میدهد تعارض منافع گروههای مختلف چه تأثیری بر همراهی یا مخالفت با جریان مشروطهخواهی داشته است. بدین ترتیب، تنوع، پیچیدگی و کثرتِ خردهجریانهای مشروطهخواهی نیز آشکار میشود.
20 خرداد 1400
کشتگان بر سر قدرت
علت اصلی پایان یافتن دوران ترقیخواهی ناصرالدینشاه هرچه باشد، ماجرای آخرْ شورش نان تهران بود که یکباره ارکان سلطنت را لرزاند. خشکسالی با فقر و بیسیاستی دولت درهم آمیخت. گرسنگی شرم از زنان ربود و به خیابان ریختند. چند هزار نفر زن نان خواستند و با تیر و سنگ از جا درنرفتند، بلکه جریتر شدند. شاه که از بالای بامِ قصر با دوربین به شورش مردم مینگریست، به جان کلانتر افتاد. کلانتر تعهد کرد نظم را برقرار کند. با دومین ضربۀ او، خون در صورت زنی دوید و شورش عمومی شد. شاه باز غضب فرمود و به فلک کردن رضایت نداد و کلانتر بدبخت را طناب انداختند و جسد برهنهاش را در خیابان کشاندند و...