ویترین تازهها
حیات ذهنی زیمل
4 مرداد 1403
از نظر زیمل هر جا پای سه نفر – من و تو (ما) و او (دیگری) – در میان باشد، جامعهای شکل میگیرد. همینکه رابطه از چارچوب من-تو خارج شود و پای شخص سوم، «دیگری»، به میان آید، آنجا با جامعه مواجهیم. طبیعیست که در این وضعیت، کنشهای متقابلی میان آنها شکل بگیرد. این کنشها، فارغ از محتوایشان، فرم یا صورتی دارند. بررسی فرم این کنشهای متقابل کارویژۀ جامعهشناسی است. چنین مبنایی باعث میشود که دامنۀ جامعهشناسی بسیار گسترده شود و موضوعات مورد بررسی آن بسیار متنوع. بر همین اساس است که زیمل میتواند، برای مثال، بهتفصیل دربارۀ پول و لاسیدن و رشوهخواری بحث کند.
+ برای خواندن متن کامل معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید.
داستان یک شهر
17 تیر 1403
بعضی از افراد در نگاه اول آنقدر زیبا هستند که آدم باورش نمیشود انسان خوبی نباشند. به همین قیاس، بعضی کتابها در همان ابتدا آنقدر خوب هستند که نمیتوان تصور کرد شاهکار نباشند. این کتاب چنین است. نویسنده با دانشی گسترده و تسلطی شگفت و ادبیاتی عالی هم به امور کلی و اساسی شهر میپردازد و هم به جزئیات و زندگی روزمرۀ مردمان. هم جنگل را نشانمان میدهد و هم درختان را. این رویه هم در سراسر کتاب جاری است و هم در تکتک فصلها. بدین ترتیب با درهم بافتن این تاروپود، صحنهای زیبا و گسترده و بهیادماندنی نقش میزند.
نجاتِ ادبیاتِ نجاتدهنده
18 خرداد 1403
حرف تودوروف این است که ادبیات در مخاطره است. ولی این خطر از ناحیۀ مردم کمسواد نیست، بلکه از جانب متخصصان ادبیات است. این کارشناسان، ادبیات را بهمثابۀ ادبیات نمیبینند، بلکه آن را تحویل میکنند به چیزی که دیگر از جنس ادبیات نیست. فروکاستگرایی در ادبیات از بدترین نوع است؛ زیرا آثار ادبی تنوع و تکثر بیشماری دارند. لذا فروکاست ادبیات از بین بردن یک چیز نیست، بلکه از بین بردن چیزهای بسیاری است که جهانی از معنا و لذت را به ارمغان میآورند. از این رو، با عملکرد مخرب استادان، دیگر خبری از کارکرد اصلی ادبیات نیست؛ نه معنایی و نه لذتی.
حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
25 اردیبهشت 1403
کتاب انباشته از نکات ریز و دقیق است که منحصر به عشق نیستند. پای خیلی از مسائل به میان میآید، برای نمونه، تنهایی: «تنها بودن به این معناست که احساس کنیم شکافی رنجآور هست میان کیفیت حیات باطنی خودمان و آنچه تجربۀ دیگران به نظر میرسد. بدین قرار، نمونۀ عالی تنهایی در غیاب دیگران نیست، بلکه در حضور دیگرانی است که طرز فکر و احساس ما در نظر آنها غریب مینماید. بارِ تنها بودن در حضور کسانی احساس میشود که، وقتی با دودلی و احتیاطاً لذتها، امیدها، یا هراسهای خاص خودتان را افشا میکنید، هیچ نمیدانند که از چه حرف میزنید.»
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
دیوار و اینترنت و آگاهی… یا خودآگاهی؟!
9 شهریور 1403
دیوارهای پوستپیازی آپارتمان نسبت به امواج اینترنت نفوذناپذیرند. اگر قوانین فیزیک مشکوک نباشند، پس امواج اینترنت هیچ پخی نیستند. این را بعدها فهمیدم. قبل از آن، در خانه مثل فلک سماوی دور خودم میچرخیدم تا اینترنت از عوالم عِلوی بر من افاضه شود. فایدهای نداشت. بعد سر جایم میایستادم، روی پنجۀ پا بلند میشدم و گوشی را بالا میگرفتم. باز هم بیفایده. خیال میکردم اینترنت مثل دود در بالای اتاق شناور است. فهمیدم که اینترنت از زمین میجوشد؛ چون وقتی اتفاقی گوشی خود را روی گلهای قالی گذاشتم، اتصال برقرار شد. سرچشمۀ آن را یافتم: ضلع شرقی شوفاژ اتاق خواب، نرسیده به موزائیک دوم.
+ برای خواندن متن کامل این یادداشت روی تصویر کلیک کنید.
کیمیایی برای عشق
25 بهمن 1402
چیزی گستاخ در درونم خواست به او بپرد و بپرسد شما چیستی که دریا و ساحل و آب و آفتابت اوست؟ دقیقاً چیستی؟ کرۀ زمین؟ که جلویش را گرفتم و گوشزد کردم که به تو ربطی ندارد، دخالت نکن. و در عوض، دستم را روی مشت چپش گذاشتم و گفتم «خوب بود. شعر قشنگی بود.»
خواهش میکنم ملامتم نکنید. علاوه بر یک کاسه قارچ سوخاری لذیذ، یک پیتزا سبزیجات به مساحت یک نان تافتون همراه با نوشابۀ رژیمی خانواده مهمانش بودم و وظیفۀ اخلاقیام ایجاب میکرد که دودستی چاپلوسیاش را بکنم. من هم کوتاهی نکردم. دست دومم را نیز روی مشتش گذاشتم تا بیشتر دلگرمش سازم.
[ برای خواندن متن کامل این یادداشت بر روی تصویر کلیک کنید. ]
یلدای دردناک یا مرگ کتابی که دوستش داشتم
30 آذر 1402
بالش و ملافه و پتو را به خشکشویی دادم، اما کتابها چه؟ بیشتر کتابها مثل دانههای پفک باد کرده بودند. علیل و ذلیل شده بودند. با چه مکافاتی خشکشان کردم! با پارچه آبشان را گرفتم و با دستمال کاغذی تمیزشان کردم. در آفتاب نگهشان داشتم تا درست شوند. نتیجۀ پانسمان و پرستاری هم حداکثر این شد که کتابهای نازنینم کجوکوله از آب درآمدند. بعد هر کدام را دوماه زیر پنجاه کتاب گذاشتم تا صاف شوند، اما نشد که نشد. برای همیشه معلول شدند. بعدها رفتم و المثنای آنها را تهیه کردم. اما این حادثه تلفات جانی هم داشت. یکی از کتابهایم مُرد. بله؛ مُرد.
[ برای خواندن متن کامل این یادداشت روی تصویر کلیک کنید. ]
زنده باد کتابهای ضدکلاهبرداری!
1 آبان 1402
آن لحظه به یاد کتابهای خوبی افتادم که در زمینۀ روانشناسی خوانده بودم. به اندازۀ یکیدو جلسه برای خریدن آنها پول داده بودم و با خواندنشان در برابر چنین کلاهبرداری عظیمی واکسینه شده بودم. همانجا یکباره نکتهای مهم برایم روشن شد: کسی که چیزی از روانشناسی نداند، نمیتواند از بازار مکارۀ مشاوران استفاده کند. کسی که میخواهد به سراغ آنها برود، باید خوب از روانشناسی سر دربیاورد. در غیر این صورت، همۀ هزینههای مالی و زمانی او به باد میرود، و چهبسا زندگیاش به فنا. بیشتر کارشناسان ادعائی حوزۀ روانشناسی و نیز سایر حوزهها، همچون اقتصاد و جامعه و فلسفه و همهچیز، آگاهانه یا ناآگاهانه، سرمان شیره میمالند.
[ با کلیک روی تصویر، متن کامل این یادداشت را بخوانید. ]
راز
19 شهریور 1403
کوچک، اما شاهکار. مختصر ولی دقیق. استخوانبندیاش قوی و جملهجملهاش تراشخورده. شروع خوب و عجیب با پایان خوبتر و عجیبتر. شخصیتپردازی، پیرنگ، تعلیق، سبک، نثر، فضاسازی همه و همه عالی و درخشان. و اگر کسی به واقعیت علاقه دارد، واقعی. نویسنده با ترکیبی از خیال و حقیقت دست به روانکاوی خانوادۀ خود میزند تا رازی را آشکار سازد که سالها بر سینهاش سنگینی میکرد. آنچه کشف میکند رخدادی بس تراژیک است که هم ریشه در مرگ دارد و هم پیامدهای دور مرگباری به بار میآورد. لابهلای اتفاقات بزرگ هم جزئیاتی آموزنده جای گرفتهاند که همانند کلیت داستان درخشاناند.
هوشنگ گلشیری
1 شهریور 1403
شانزده مصاحبۀ جذاب دربارۀ هوشنگ گلشیری (1316-1379) بهعلاوۀ چند پیوست (زندگینامه، فهرست آثار، سالشمار زندگی و مجموعهای از دهها عکس). مصاحبهشوندگان عبارتند از: خویشاوندان (مادر، همسر، خواهر و خواهرزاده)، دوستان (ضیاء موحد، محمد حقوقی، ناصر مطیعی، بهمن فرمانآرا و...)، شاگردان، همراهان و کسانی که او را میشناختند. پرسشها دربارۀ زندگی شخصی، اخلاق فردی، خاطرات خاص، روش خواندن و نوشتن، فعالیتهای ادبی و سیاسی گلشیری هستند، نیز کتابهایی که میخواند و عقایدی که داشت. خواننده هم با یک حالوهوای کلان فرهنگی-اجتماعی آشنا میشود و هم با یک زمانۀ تاریخی. کتاب پر است از نکات عبرتآموز در زمینههای گوناگون، و برای علاقمندان به ادبیات معاصر ایران درسهای بسیاری دارد.
جهانهای هنری
26 تیر 1403
اثر مشهور جامعهشناس نامدار آمریکایی که در حوزۀ جامعهشناسی هنر جزو منابع اصلی به شمار میآید. بکر با شواهد تجربی و تحلیلهای نظری نشان میدهد که این باور رایج نادرست است که اثر هنری را هنرمند نابغه و خلاق در تنهایی خود میآفریند. اثر هنری محصول جهان هنری است و هنرمند فقط یکی از عوامل آن. بکر دیگر عوامل مؤثر را بهتفصیل بررسی میکند؛ قراردادهای فرهنگی، منتقدان، ویراستاران، شهرت، حکومت، خیل هنرمندان آماتور، سایر صناعتها، مواد اولیه و فراهمکنندگانش، سازوکار توزیع و فروش آثار هنری و... . حال اگر اثر هنریِ بدیع فرآوردۀ یک فعالیت جمعی است، دربارۀ دیگر دستاوردهای انسانی چه بگوییم؟
عیش مدام
11 خرداد 1403
برای رمانخوانهای حرفهای. چه عاشق رمانهای کلاسیک باشید و چه شیفتۀ رمانهای مدرن، لازم است مادام بوواری را بخوانید. این رمان در نقطۀ صفر مرزی کلاسیک-مدرن قرار دارد، آن هم بر فراز قلهای بلند، خارج از دسترس و تصور. آنقدر با فکر ساخته و پرداخته شده که فهمش کار یک نفر نیست. نحوۀ فهمیدنش هم نیاز به آموزش دارد. یوسا استاد این کار است. او هم به کلیات نادیدنی رمان میپردازد و هم به جزئیات مغفول آن. به همین دلیل، کسانی که این رمان را ارج مینهند، باید عیش مدام را نیز مطالعه کنند؛ هم برای فهم بهتر و هم برای لذت بیشتر.
26 مرداد 1403
محمدعلیشاه با پدر علیل و محتاطش بسی تفاوت داشت. مردی مغرور و بوالهوس و خودکامهای بیرحم بود. در سالهای ولیعهدی خود در تبریز با ستمگری فرمان رانده بود و عادتِ رایزنی یا واگذاری قدرت نداشت. معتقد بود پدرش خبط کرد تسلیم مشروطهخواهان شد و بهزعم او چنانچه زور و قهر بیشتر به کار رفته بود، جنبش مشروطه از هم میپاشید. حاضر نبود چیزی از قدرتش کاسته شود و معروف است که گفته: «ایجاد مجلس ایرادی ندارد بهشرط آنکه در امور دولت و سیاست دخالت نکند». از همان ابتدای سلطنتش هرچه از دستش برمیآمد برای انهدام مشروطیت کرد و یاران نیرومندی هم در اختیار داشت.
+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب روی تصویر کلیک کنید.
5 تیر 1403
نقشی که پول در دوران عادی و، بهویژه، در دوران بحران ایفا میکند، نشان میدهد که میان دولت-ملت و پولی که در قلمرو آن در گردش است، پیوند نزدیکی برقرار است. داستانِ قابلتوجه ترتیبات پولی در عراق در فاصلۀ میان جنگهای اول و دوم خلیج فارس رابطۀ پیچیدۀ میان پول و کشورها را نشان میدهد. این داستانِ غیرمعمولِ کشوری با دو واحد پول، یا شاید به عبارت دقیقتر چند واحد پول است: کشوری که به دو نیمه تقسیم شده که یکی از این نیمهها یک دولت دارد و پولی که بد اداره شده است و دیگری که هیچ دولتی ندارد، ولی پولی باثبات دارد.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
26 فروردین 1403
یکی از قوانین سفت و سخت تاریخ این است که تجمل به ضرورت بدل خواهد شد و بذر الزامات جدیدی را خواهد کاشت. وقتی کسی به یک کالای تجملی خو بگیرد، آن را حق مسلّم خود خواهد دانست و از آن پس بنای زندگی را بر آن شیوه خواهد گذاشت. نهایتاً به جایی میرسد که دیگر نمیتواند بدون آن زندگی کند. داستان دام تجملات پیام مهمی با خود دارد. جستجوی بشر برای زندگی راحتتر نیروهای عظیمی را برای تغییر آزاد کرد که جهان را به شکلی دگرگون ساخت که هیچکس پیشبینی و آرزویش را نکرده بود.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
16 بهمن 1402
تلاش برای صورتبندی نظریهای دربارۀ انقلابهای ایران اینگونه توجیه میشود که هیچ نظریۀ واحدی نمیتواند در همۀ زمانها و مکانها صادق باشد. بهعلاوه، انقلابهای ایران به هیچیک از انقلابهای قدیمی یا معاصر اروپا شباهت کامل نداشتهاند. اگر در مورد همۀ قیامها و انقلابهای اروپا تنها یک حکم بتوان صادر کرد این است که آنها قیام بخشی از جامعه بر ضد بخشی بودهاند که طبقات اجتماعی مرفّهتر و قدرتمندتر را تشکیل میداده و از همین رو، دولتِ وقت نمایندۀ راستین آن بوده است. انقلابهای اروپایی از دوران باستان تا قرن بیستم همگی در این ویژگی مشترک بودهاند. اما انقلابهای ایران اینگونه نبودهاند.
چه خبر؟ | اخبار کتاب
فلسفههای پول
17 مرداد 1403
یکی از آثار سترگ در کل گسترۀ علومانسانی معاصر. این شاهکارِ جامع، و البته دشوار، نظاممندترین اثر زیمل در حوزۀ جامعهشناسی به شمار میآید، طوری که کمتر نظیری میتوان برای آن یافت. علیرغم عنوان محدودش، طیفی وسیع از امور انسانی را در بر میگیرد، از روانشناسی فردی گرفته تا مسائل سیاسی. چراکه از نظر زیمل، پول یک فرم اجتماعی است که کنشهای متقابل مربوط به آن به کل فرهنگ و جامعۀ مدرن تسری مییابد. از اینرو، چارچوب کلی نظریۀ وی دربارۀ مدرنیته و مسائل زندگی مدرن همینجا ترسیم میشود. ترجمۀ نشر مرکز، بهوضوح و بهمراتب، بسیار بهتر و درستتر و روانتر است.
با اخبار چهکنیم؟
27 خرداد 1403
تقریباً همۀ شناخت ما از جهان در قالب اخبار به دستمان میرسد. لذا، هر تغییری در نسبت ما با اخبار منجر به تغییر فهم ما از جهان خواهد شد. پس اگر اخبار را نقادانه گوش دهیم، فهمی بهتر و درستتر از جهان خواهیم داشت. اما اگر از سازوکار اخبار درست سر درنیاوریم، افسار فهم ما به دست آن میافتد و آگاهی ما به همان سطح و سنخ سقوط میکند. متأسفانه فهم عرفی و دانش متعارف از پسِ پیچیدگیهای اخبار جهتدار، تحریفشده یا بیمعنا برنمیآیند. برای این منظور لازم است روش خاص نقادیِ اخبار را بیاموزیم. از این جهت، این دو کتاب منبع مناسبی هستند. اثر پل و الدر مختصر و عمومی است، و دیگری مفصل و تاحدی تخصصی.
بحرانِ بحران
5 اسفند 1402
پژوهشی جامعهشناختی با سویۀ فلسفی. مختصر اما پرمغز، کمحجم ولی پرچگال، و نسبتاً دشوار. مسئلۀ محوری بحران معنای زندگی در زیستجهان مدرنیته است. برای رسیدن به نتیجه، چگونگی شکلگیری معنا در زندگی فردی و اجتماعی، و ویژگیهای مثبت و منفی مدرنیته دقیق بررسی میشوند. معلوم میشود همیشه شرایط معناداری حامل امکانهای بحران معنا هم هستند. و بر این نکتۀ کلیدی تأکید میشود که ویژگی اصلی مدرنیته سکولاریسم نیست، بلکه پلورالیسم است که سکولاریسم یکی از گزینههای آن است. لذا مدرنیته حتی امکان معناهای متعالی و دینی را حمل میکند. نویسندگان راهحلهایی فردی و اجتماعی نیز برای بحران معنا ارائه میکنند. ترجمۀ دکتر مرشدی بهتر است.