ویترین تازه‌‌ها

در حال‌وهوای فلسفۀ پساتحلیلی

فلسفۀ آمریکایی را تا همین اواخر خیلی جدی نمی‌گرفتند، به‌حدی که آن را فرع بر فلسفۀ اروپایی به شمار می‌آوردند. نوع تحلیلی آن را ادامۀ تحلیلی بریتانیا و غیرتحلیلی‌اش را ذیل فلسفۀ قاره‌ای جای می‌دادند. با این تلقی، بُعد متمایز فلسفۀ آمریکایی به محاق می‌رفت، زیرا با آن نگاه، جایی برای بداعت آن نمی‌ماند. اما این طرز تلقی منصفانه نیست؛ به‌ویژه این‌که فیلسوفان آمریکایی، مثل دیویدسون و رورتی و پاتنم، آغازگر و بنیان‌گذار جریان فلسفی پساتحلیلی هستند که از دوگانۀ تحلیلی-قاره‌ای برمی‌گذرد و در پاره‌ای موارد میان آن دو پل می‌زند. این کتاب ما را با این فلسفه و بزرگانش آشنا می‌کند.
+ با کلیک روی تصویر متن کامل را بخوانید.

ایران امروز در چارچوب جغرافیای تاریخی‌اش

کتاب از شانزده فصل تشکیل شده است که در آن‌ها روابط ایران با دیگر کشورها واکاوی می‌شوند: عراق، عربستان سعودی، روسیۀ تزاری، روسیۀ اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه، افغانستان و پاکستان. در مباحث ژئوپلیتیک یک کشور معمولاً به همسایگان می‌پردازند. اما نویسنده فراتر از این محدوده رفته و روابط ایران با غیرهمسایگانش را هم بررسی کرده است، روابطی که ناشی از ژئوپلیتیک خاص ایران هستند. از این‌رو، روابط ایران با هند، آسیای شرقی (چین و ژاپن)، لبنان، اسرائیل و ایالات متحدۀ آمریکا نیز بررسی شده‌اند. مسئلۀ خلیج فارس و نسبتش با ایران نیز بسیار مبسوط محل بحث قرار می‌گیرد.
+ روی تصویر کلیک کنید و متن کامل را بخوانید.

روح فلسفۀ کانت چیست؟

گئورگ کانتور کانت را دشمن خونی می‌دانست و می‌گفت: «آن سوفسطایی ابله که اندکی ریاضیات می‌دانست.» اگر کانت نسبتی با ریاضیات مدرن نداشت، یک ریاضی‌دان با او درنمی‌افتاد. اما کانت چنان هیمنه‌ای دارد که حتی یک ریاضیدان هم باید تکلیفش را با او روشن کند. کانت در نقطه‌ای از مدرنیته ایستاده که از هر سو به آن بنگریم، با او مواجه می‌شویم. لذا می‌توان بر سردر مدرنیته این تابلو را نصب کرد: «آن‌کس که کانت نمی‌داند، وارد نشود.» از سوی دیگر، هر کس کانت را متفاوت بفهمد، دری ویژه در مدرنیته برای او باز خواهد شد. این کتاب کوچک چنین منفذی است.
+ روی تصویر کلیک کنید و متن کامل را بخوانید.

روان‌کاوی اسپینوزایی

«مسئله‌ی اسپینوزا» مثل قفلی بود که کلیدش را هنوز نمی‌شناختم؛ اما یالوم را می‌شناختم. روانکاوی دل‌بسته به فلسفه، با توانایی روایت داستان‌هایی که تجربۀ زیست مشترک، بسیار در آن‌ها می‌یابی. یالوم دو خط زمانی موازی را می‌سازد: یکی قرن هفدهم، در هلند، که اسپینوزا از جامعۀ یهودیان طرد شد و دیگری قرن بیستم در برلین، که یکی از نظریه‌پردازان نازی، آلفرد روزنبرگ، درگیر پرسشی غریب دربارۀ اسپینوزای یهودی است. این تقابل قلب تپندۀ داستان است. اسپینوزا آرام، عمیق، بی‌ادعا؛ روزنبرگ پرتنش، پرخاشگر، گم‌گشته. اسپینوزایی که می‌خواهد اخلاق را از ضرورت هستی، بیرون بکشد و روزنبرگی که از حقیقت می‌گریزد تا در دامن اسطوره‌های نژادی پناه بگیرد...
+ روی تصویر یا عنوان کلیک کنید و متن کامل را بخوانید.

چگونه کتاب‌ها جذاب‌تر می‌شوند؟

حتی برای لذت بیشتر از کتاب هم نقادی لازم است. نقادی با همۀ طول و عرض و عمقش. باید به‌قصد کشت کتاب را نقادانه خواند؛ بعد ببینیم از آن چه به‌جا می‌ماند. کتاب خوب باید از زیر تیغ جراحی جان سالم به‌در ببرد. به‌علاوه، مغز یا هستۀ اصلی کتابِ خوب با نقادیِ سخت‌گیرانه بیرون می‌زند. تیغ نقادی زوائد و پوسته را می‌تراشد تا مغز را آشکار کند. به گمانم این سخن از نیچه است که زمانی به یکی از دوستانش گفت: «من کتاب نمی‌خوانم، من کتاب‌ها را می‌جَوَم؛ مثل گرگی که استخوان را می‌جَوَد تا مغز آن را بیرون بکشد.»

+ برای خواندن متن کامل یادداشت، روی تصویر کلیک کنید.

چرا کتاب‌ها خیلی جذابند؟

عموم انسان‌ها زندگی را فرآیند و فعالیتی می‌دانند که غایت مطلوب و نهایی‌اش «داشتن» است. از نظر آنان، فعالیت‌های زندگی باید معطوف به تملک و تصاحب و داشتن چیزهایی شود؛ تو بگو چیزهای خوب. بر این اساس، هرچه اشیاء و امکاناتی بیشتر داشته باشیم، زندگی پربارتری خواهیم داشت. در یک کلام، داشتن بیشتر، زندگی بهتر. اما زندگی می‌تواند شکلی دیگر هم داشته باشد. چراکه انسان موجودی نیست که صرفاً با داشتن اشیاء و امکانات به‌طور کامل ارضا شود. انسان موجودی است که، علاوه بر «میل به داشتن»، «میل به معنا» نیز دارد، زیرا انسان موجودی‌ست که از آگاهی برخوردار است.

آیا «جنگ‌وصلح» رمان دشواری است؟

دشواری خواندن «جنگ و صلح» یک غلط بسیار مشهور در خصوص این کتاب خیلی خوب است. علت اصلی این دشواری هولناک (!) را وجود شخصیت‌های فراوان این رمان بزرگ معرفی کرده‌اند. می‌گویند «جنگ و صلح» دست‌کم پانصد شخصیت دارد (ظاهراً تعداد دقیق آن‌ها را نمی‌توان حساب کرد) و چنین خیل کثیری از شخصیت‌ها خواندن رمان را بسیار دشوار می‌سازد. پیش رفتن در داستان با داشتن این‌همه شخصیت اصلاً کار راحتی نیست، زیرا خواننده نمی‌تواند این تعداد از شخصیت‌ها را در ذهن نگه دارد و به همین علت شیرازۀ مطلب و نخ تسبیح ماجرا از دستش در می‌رود. اما چنین چیزی اصلاً صحت ندارد.

+ برای خواندن متن کامل این یادداشت روی تصویر کلیک کنید.

دیوار و اینترنت و آگاهی… یا خودآگاهی؟!

دیوارهای ‌‌پوست‌‌پیازی‌‌ آپارتمان نسبت به امواج اینترنت نفوذناپذیرند. اگر قوانین فیزیک مشکوک نباشند، پس امواج اینترنت هیچ پخی نیستند. این را بعدها فهمیدم. قبل از آن، در خانه مثل فلک سماوی دور خودم می‌چرخیدم تا اینترنت از عوالم عِلوی بر من افاضه شود. فایده‌‌ای نداشت. بعد سر جایم می‌‌ایستادم، روی پنجۀ پا بلند می‌‌شدم و گوشی را بالا می‌‌گرفتم. باز هم بی‌‌فایده. خیال می‌‌کردم اینترنت مثل دود در بالای اتاق شناور است. فهمیدم که اینترنت از زمین می‌‌جوشد؛ چون وقتی اتفاقی گوشی خود را روی گل‌‌های قالی گذاشتم، اتصال برقرار شد. سرچشمۀ آن را یافتم: ضلع شرقی شوفاژ اتاق خواب، نرسیده به موزائیک دوم.

+ برای خواندن متن کامل این یادداشت روی تصویر کلیک کنید.

چه خبر؟ | اخبار کتاب

امپراتوری عقل و اندیشه

معرفی ایران از دوران پیشاتاریخ و اساطیری تا انقلاب سال 1357 برای مخاطب عام از نگاه یک پژوهشگر غربی. نویسنده با نگاهی همدلانه، بلکه ستایشگرانه، هم فراز و فرودهای اجتماعی-سیاسی ایران را نشان می‌دهد و هم غنای فرهنگی‌اش را. او ایران را قلمروی پنهاور از اندیشه‌ها می‌داند. از نظر وی، تنوع بی‌بدیل فرهنگ ایران به‌حدی است که مؤلفه‌هایی متضاد در درون آن شکل داده که امروزه هم دیده و احساس می‌شوند. این مؤلفه‌ها انعطافی چشم‌گیر در همۀ زمینه‌ها به ایرانیان می‌دهند. برای فهم و حل مسائل پیچیدۀ ایران آگاهی از تاریخ طولانی‌اش بسیار روشنگر است. هر دو ترجمه خوب است.


روباهی که می‌خواست خارپشت باشد

روباهی که می‌خواست خارپشت باشد
مقالۀ بلند خارپشت و روباه در فهرست برترین جستارهای قرن بیستم جای دارد. موضوع این تحقیق درخشان فلسفۀ تاریخ تولستوی است. آیزایا برلین این دیدگاه فلسفی را با محوریت رمان جنگ و صلح به‌تفصیل صورت‌بندی، ریشه‌یابی، بررسی و نقادی می‌کند. او به‌شکلی عمیق اما روشن تضاد تراژیک میان اعتقاد و استعداد تولستوی را آشکار می‌کند، میان آن‌چه می‌خواست و آن‌چه می‌توانست. در نهایت، تحلیل خود را فراتر می‌برد و به تمام گسترۀ تفکر و زندگی بشری تسری می‌دهد. این جستار فصل دوم کتاب بسیار خوب متفکران روس است، اما به‌دلیل اهمیت و جذابیت جداگانه هم منتشر می‌شود. ترجمۀ نیکوی نجف دریابندری هم بی‌نیاز از تعریف است.


کدام اختراع؟ کدام قوم؟

پژوهشی خلاف جریان از سوی یک محقق یهودی-اسرائیلی که باورهای رایج در باب قوم یهود را ابطال می‌کند. نویسنده نشان می‌دهد که یهودیان جهان وجه مشترک قومی نداشته، بلکه مجموعه‌ای از اقوام پراکنده بوده‌اند و تنها مایۀ وحدت‌شان دینی است. او حتی از پژوهش‌های ژنتیکی برای نقد اسطورۀ وحدت قوم یهود بهره می‌برد. لذا تاریخ ادعائی قوم یهود کاملاً جعلی است، و برای خلق این تاریخ، اسطوره‌ها را به تاریخ عینی بدل کرده‌اند. شلومو زند حتی تبعید مشهور یهودیان را هم جعلی می‌داند. وی در پایان، پلی به سیاست فعلی رژیم صهیونیستی می‌زند و پیوند میان دین یهود و نژادگرایی صهیونیستی را می‌گسلد و دومی را می‌کوبد. هر دو ترجمه خوب است.



مشاهدۀ همۀ مطالب وب‌سایت