ویترین تازهها
آیا این است انسان؟
15 آبان 1402
مثل روز روشن بود که کتابی فوقالعاده خوب است. برای همین حتی پس از خرید هم کلی براندازش میکنم. آه که چقدر خوب نوشته شده! بَه که چقدر خوب ترجمه و ویرایش شده! وَه که چقدر خوب چاپ شده! «بنازیم دستی که انگور چید / مریزاد پایی که در هم فشرد.» این اثر پریمو لِوی مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. اهل بخیه با آن آشنا هستند، زیرا در بسیاری از کتابها به آن ارجاع میدهند یا آن را شاهد میگیرند. اگر این نیز انسان است کتابیست که آوازهاش از نویسندهاش فراتر میرود.
عشق بهتر است یا ثروت؟
31 شهریور 1402
ماجرای رمان در دوران ادواردی میگذرد؛ همان عهدی که هنوز انباشته از روی و ریای مهوّع عهد ویکتوریاییست. عهد ادعا و غرور و زهد دروغین. زرورقی تصنعی بر گنداب واقعیت جامعۀ امپراتوری بریتانیا. البته فاستر آنقدر خام و ناشی نیست که این زرورق را بردارد تا خواننده را دچار تهوع کند. او هوشمندانه بخشی بسیار نازک از آن زرورق را به تصویر کشیده است تا خواننده با دقت و نگاه تیز متوجه زیر آن شود. البته حکایت گنداب و زرورق حکایت همۀ اقوام و ملتهاست، با اختلاف در کمیت و کیفیت. کسی نمیتواند خود را از اصلِ اصیل این ویژگی تمدنی مبرا بداند.
[روی تصویر کلیک کنید و متن کامل این معرفی کتاب را بخوانید.]
فیلسوف ایمان و همدلی و سازندگی
21 مرداد 1402
پل ریکور برای ما ایرانیان بسیار مفید است، به دلیل سه ویژگی: 1) متفکری مخالفخوان نیست. برخلاف تفکر رایج که با عالم و آدم مخالفت و دشمنی میکند، او همهجا در پی همدلی است؛ «همدلی مخفیانه»؛ 2) ریکور متفکری ویرانگر نیست، بلکه سازنده است. از اینرو، تمام تلاش خود را میکند که هیچچیز را نفی یا ویران نکند، بلکه آن را مایه و مصالح کار خود قرار دهد و بنای خود را بر آن استوار سازد؛ 3) ریکور فیلسوف زندگی است. هدف غایی ریکور از همۀ بحثها و نظریات این است که بهترین شکلِ زندگیِ درخورِ انسان را نشان دهد.
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
تاریخ مردم قاجار
23 تیر 1402
ما از تاریخ دوران قاجار چیز زیادی نمیدانیم. (از کدام تاریخ چیز زیادی میدانیم؟!) آن اندک چیزی هم که میدانیم مربوط به شاهان و درباریان و کارهای بد و بدترشان است. حتی اگر در باب دربار قاجار چیز بسیار زیادی میدانستیم، باز هم دربارۀ آن دوران چیز زیادی نمیدانستیم. چراکه حکومت، برخلاف امروز، بخش کوچکی از امور ایران را تشکیل میداد. آنچه در میان خود مردم میگذشت، بیشتر بود و متفاوت بود و جالبتر بود. این کتاب جزو اندک آثاری است که فقط بر همین بُعد تمرکز میکند. به عبارت دیگر، این کتاب تاریخِ مردمِ دوران قاجار است.
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
زنده باد کتابهای ضدکلاهبرداری!
1 آبان 1402
آن لحظه به یاد کتابهای خوبی افتادم که در زمینۀ روانشناسی خوانده بودم. به اندازۀ یکیدو جلسه برای خریدن آنها پول داده بودم و با خواندنشان در برابر چنین کلاهبرداری عظیمی واکسینه شده بودم. همانجا یکباره نکتهای مهم برایم روشن شد: کسی که چیزی از روانشناسی نداند، نمیتواند از بازار مکارۀ مشاوران استفاده کند. کسی که میخواهد به سراغ آنها برود، باید خوب از روانشناسی سر دربیاورد. در غیر این صورت، همۀ هزینههای مالی و زمانی او به باد میرود، و چهبسا زندگیاش به فنا. بیشتر کارشناسان ادعائی حوزۀ روانشناسی و نیز سایر حوزهها، همچون اقتصاد و جامعه و فلسفه و همهچیز، آگاهانه یا ناآگاهانه، سرمان شیره میمالند.
[ با کلیک روی تصویر، متن کامل این یادداشت را بخوانید. ]
تب داغ کتابهای فلسفۀ زندگی
16 شهریور 1402
پیتر برگر نکتهای گفته که میخواهم بر اساس آن دربارۀ انفجار بازار کتابهای فلسفۀ زندگی سخن بگویم. او میگوید که اگر کسی اصول اخلاقی مقبول و متعارفی را نپذیرد، هیچ انتهایی برای صورتهای متنوعِ زیستنش نیست. و این هولناک است. آدمی بدون داشتن قطعیتها و مبانی اخلاقی، به هیچ تعالی و موفقیتی نمیرسد. زندگیِ چنین کسی صرفاً میشود تجربههایی بی مایه و پایه. همچنین، تمام این صور متنوع زیست که مدام متنوعتر هم میشوند نه تن به ارزشداوری خواهند داد و نه داوریپذیرند. بهعلاوه، قطعاً سود و منفعت این شیوههای مدام نوپدید، دندانگیر نیست، و الّا مدام چیز جدیدی رخ نمینمود.
[ با کلیک بر روی تصویر، متن کامل یادداشت را بخوانید. ]
غزلیات سعدی بهجای ماشین کنترلی
1 خرداد 1402
برای این یادداشت غزلی را که سرآغاز آشناییام با سعدی شده بود، مکرر خواندم. کمی هم در هوای حافظه و گذشته سیر کردم تا ببینم چه چیزی عامل جذب یک نوجوان دورۀ راهنمایی به سعدی بوده است. طبیعتاً الآن هزار و یک دلیل دارم برای سعدیخوانیام، ولی آن زمان مسئلۀ دیگری در کار بوده. تردید ندارم که مسئلۀ زبان بوده و بس. چون بعدها روی چند کودک و نوجوان دیگر هم امتحان کردم. وقتی برایشان غزلی از سعدی خواندم، زبان و آهنگ جملات سحرشان میکرد و با ششدانگ حواس، گوش میدادند. بزرگترهایشان هرقدر از معنا را بیشتر میفهمیدند، بیشتر هاجوواج میماندند.
[ برای خواندن متن کامل این یادداشت، روی تصویر کلیک کنید. ]
چگونه بهتر بنویسیم (5)
28 فروردین 1402
پیشترها یکی از توصیههای مهم برای نویسندگی زیادخوانی و مدام خواندن بوده، اما امروزه زیاد نوشتن است. دلیل اصلی پُرنویسی و فرممحوریِ امروزیها این است که حرفی برای گفتن ندارند. حرف و مطلب درست، فرمِ مناسبش را خواهد یافت. اگر فردی سخن داشت، خب مینویسد؛ اگر هم نداشت، که چه بهتر. سعدی همانقدر که حرف داشته، نوشته. گلستان سعدی، شاهکار نثر فارسی، مگر چند صفحه است؟ حتی کتاب کوچکی هم به شمار نمیرود. نویسندههای جوان امروزی چند برابر سعدی نوشتهاند و منتشر کردهاند. سعدی بهراحتی میتوانست چند ده کتاب دیگر بنویسد. ولی مهم این است که اصلاً چرا بنویسد؟
[ متن کامل این یادداشت را با کلیلک بر روی تصویر بخوانید. ]
در باب مشاهده و ادراک
9 آبان 1402
مجموعهای از نُه جستار روایی و غیرروایی با چاشنی مناسبی از تجربههای شخصی و دُز خوبی از هنر، ادبیات، فلسفه و روانشناسی، برای شستن چشمها، جور دیگر دیدن، و ژرفتر فهمیدنِ تنهایی، اندوه، دلتنگی، بهرسمیت شناخته شدن، عشق، رضایت شغلی، غرابت انسان بودن، تجرد مردان، ملال، نوشتن و طنز. تأملات با فضا، حالوهوا و مکانهای مدرن گره خوردهاند: کافه، هتل، جاده، فرودگاه، باغوحش، قطار، هواپیما، شهر. وجه اشتراک همۀ مباحث توجه به جزئیات بسیار ریز، حاشیهای، نادیده، و در عینحال رایج این روزگار است. پیچیدگی بیان، نکات دقیق و نگاه عمیق بازخوانیِ متأملانه و نقادانۀ این کتاب جیبیِ جذاب را ضروری میسازد.
افسونزندگی جدید / هویت چهلتکه و تفکر سیار
7 مهر 1402
ایدۀ شایگان این است که بحران هویت حل نمیشود، زیرا برای آن به دنبال جواب اشتباه میگردند. اشتباه راهحلها این است که هویت باید چیزی واحد و ثابت باشد. اما اگر کسی هویت خود را با امور ثابت، جهانبینی محدود، و روایتهای خاص گره بزند، بعید است در این جهان جا بیفتد و به رضایت خاطر برسد. اساساً چنین چیزی در جهان متکثر و سیال امروزی ممکن نیست. در مقابل، داشتن هویت سیار و چهلتکه مطلوب است و باید از آن استقبال کرد، زیرا چنین هویتی انسان مدرن را غنیتر و شکوفاتر میسازد. اگر کسی با تکثر و سیالیت کنار بیاید، کار و زندگیاش هم بهتر میشود.
تابستانی با پروست
29 مرداد 1402
کسانی که در جستوجوی زمان ازدسترفته را خواندهاند، کسانی که دارند آن را میخوانند، کسانی که آن را خواهند خواند، و – هرچند عجیب – حتی کسانی که قصد ندارند آن را بخوانند، این کتاب کوچک را دوست خواهند داشت، از آن محظوظ خواهند شد، و در آن نکتههایی جالب و آموزنده خواهند یافت.
یک نویسندۀ سرخوش و شوخطبع به سراغ یکی از ناخوشترین و جدیترین نویسندگان رفته و مهمترین و مفصلترین رمانش را خوانده و تصریح میکند از آن خیلی بدش آمده (الحاد در ادبیات)! ماجرا و دلایل تأملبرانگیز بیزاریاش را هم میگوید. ماتیاس چوکه قلمِ طنازِ معرکهای دارد. ترجمۀ کتاب هم حرف ندارد.
صدر اسلام و زایش سرمایهداری
13 مرداد 1402
غالباً اسلام و سرمایهداری را متضاد هم میدانند، اما بندیکت کُهلر، با پژوهشی گسترده و گزارشی جذاب، نشان میدهد که اسلام سرچشمۀ سرمایهداری مدرن است. چراکه پیامبر اسلام تجربۀ تجاری داشت، پایبندی به قراردادهای اقتصادی در اسلام واجب دینی است، مکه و همۀ شهرهای مهم جهان اسلام مرکز تجاری بودند. نیز، مسلمانان در زمینۀ فقه معاملات، مدیریت تجاری، ریاضیات کاربردی و اصلاحات پولی، دستاوردهای درخشان داشتند. رشد خیرهکنندۀ اسلام در پنج قرن اول رابطۀ علّی مستقیم با اقتصاد موفق آن داشت. با گسترش اسلام، اقتصادش به اروپا و ایتالیا رسید. بهویژه ونیز و جنوا، آن را اخذ کردند و به سراسر غرب سرایت کرد.
3 آذر 1402
نکتۀ موذیانه دربارۀ همۀ این اشکال پرستش این است که ناآگاهانه هستند. تنظیمات کارخانهاند. نوعی از پرستشاند که کمکم تویش سُر میخورید، روزبهروز، بیشتر و بیشتر چیزهایی را که میبینید و جوری که ارزشها را میسنجید محدود میکنید، بیآنکه کاملاً آگاه باشید که دارید چنین کاری میکنید. و جهان جلوی این را نمیگیرد که بر اساس تنظیمات کارخانهایتان عمل کنید، چون جهانِ مردان و پول و قدرت بهخوبی با سوختِ ترس و نفرت و سرخوردگی و عطش و بندگیِ خود پیش میرود. فرهنگ فعلی ما این نیروها را یراق کرده تا ثروت و راحتی و آزادی شخصی بینهایت به همراه بیاورند.
[ برای خواندن متن کامل، روی تصویر کلیک کنید ]
17 مهر 1402
ادیسون مخترعی بزرگ و تاجری برجسته بود، اما بری از عیب هم نبود و در طرفداریاش از صندلی الکتریکی هیچ شکوه و جلالی دیده نمیشود. خندهدار اینجاست که یکبار فخر میفروخت که «افتخار میکنم که هرگز سلاحی برای کشتن اختراع نکردهام»، و دیگر اینکه پشتیبان عدمخشونت نسبت به حیوانات بود. همچنین با توجه به اینکه نهایتاً سیستم جریان متناوب اختیار شد، تا حدی عجیب به نظر میرسد که ادیسون را به نام مردی عزیز میدارند که به ما نور و برق داده است. در عوض، تسلا که مخترع واقعی شبکۀ ملی برق بود، نابغهای است که تا حد زیادی فراموش شده است.
4 شهریور 1402
ابراهیم گلستان در منزل یکی از بزرگان دعوت داشته است. سر وقت میرود، ولی میزبان هنوز از سر کارش نیامده است. پس منتظر مینشیند. در این ضمن، یکی از میهمانان از راه میرسد، خود را معرفی میکند: «محمود صناعی». گلستان او را خوب میشناخت، اما چون با دارودستۀ خانلری میانهای نداشت، پشت به او میکند و تا دیگران برسند کلمهای با او حرف نمیزند. بعدها این داستان را با دکتر صناعی درمیان گذاشتم. صحت آن را تأیید کرد، ولی با لبخندی افزود آن شب پس از مدتی سکوت به تمسخر گفتم: «پیشنهاد میکنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم.»
[ با کلیلک روی تصویر، متن کامل این بریدۀ کتاب را بخوانید. ]
7 مرداد 1402
میانهروی لذت را، زمانی که در دسترس است، شدت میبخشد و زمانی که در دسترس نیست جای آن را میگیرد. لذت همیشه هست: چه لذتی است زنده بودن! چه لذتی است صاحبِ لذتهای خود بودن! فرزانۀ مکتبِ اپیکور بیشتر پرورش فشردۀ لذتهایش را بهکار میبندد تا پرورش گستردۀ آنها را. بهترین، و نه بیشترین، آن چیزی است که او را به سوی خود میکشاند که برای خوشبختی او کفایت میکند. او با قلبی که به چیزی کم قانع است زندگی میکند، بهویژه اینکه، مطمئن از آسایش خود، میداند که با این چیز کم هرگز قحطیای در بین نخواهد بود.
[ برای خواندن متن کامل بریده کتاب بر روی تصویر کلیک کنید. ]
چه خبر؟ | اخبار کتاب
کدام میانسالی؟
25 آبان 1402
علاوه بر میانسالان، این کتاب خوشخوان برای جوانان و حتی کسانی که میانسالی را رد کردهاند نیز مفید است. نویسنده در پرتو دلهرۀ میانسالی، به این مسائل میپردازد: گذشته و آینده، جوانی، شغل، پوچی، پیری، مرگ، ترسها و آرزوها، شکستها و موفقیتها، حسرت زندگیهای انتخابنشده و فرصتهای ازدسترفته. او برای مواجهه با این چالشها، هم از فلسفۀ غرب بهره برده و هم از حکمت شرق. تأملات و تجربههای شخصی خود را هم روی دایره ریخته. نگاه ستیا آمیخته به امید و خوشبینی است؛ زیرا میگوید افراد میانسال فرصتهای بسیاری پیشِ رو دارند، نیز زمان زیادی. ترجمۀ نشر گمان درستتر و روانتر است.
کدام تأملات؟
24 مهر 1402
جزو آثار اولیه و دوران جوانی نیچه که سالم و سرحال و مثبت و پرانرژی بود. برخلاف آثار بعدی و مشهورش، مجموعهای از گزینگویهها نیست، بلکه چهار مقالۀ مفصل و متأملانه و آموزنده است با این عناوین: «دیوید اشتراوس، معترف و مؤلف»، «در باب مزایا و مضار تاریخ برای زندگی»، «شوپنهاور همچون آموزگار» و «ریشارد واگنر در بایرویت». موضوعات مورد بررسی عبارتند از: احیای فرهنگی، رشد فردی، اهمیت زندگی، ارزش هنر، اخلاق اصالت، سرشت فلسفه، نقد علم و... . ریشهها و مبانی اندیشههای نیچه با وضوح و تفصیل در این اثر بیان شدهاند. هر دو ترجمه خوباند و هر دو ترجمه مقدمههای خوبی دارند.
ذهن مکانیکی یا ماشینی؟
24 شهریور 1402
کتابی خوشخوان در حوزهٔ خشک فلسفهٔ ذهن. بیان، پرسش محوری و ربط مسائل بهگونهای هستند که اثری جذاب و حتی هیجانانگیز پدید آوردهاند. بازنمایی ذهنی چیست و چه لوازمی دارد؟ پاسخ به این پرسش محوری تکلیف بیشتر مسائل را روشن میکند. وضوح اثر، در عین دقت، خواندنش را برای استاد و آماتور آموزنده و دلپذیر میسازد. نویسنده، علاوه بر فلسفه، از یافتههای روانشناسی، علوم شناختی و هوش مصنوعی، هم بهره میبرد و هم نقدشان میکند. گریزی به امور روزمره هم میزند. این کتابیست که به زندگی ربط دارد. ترجمهٔ توماج همتی غریب و نامأنوس است. ترجمههای دیگر، هر دو، خوباند.