یادداشت‌ها و گفتاره‌های خارج از نوبت

«یوزپلنگ» نوشتۀ لامپه دوزا، پرخواننده‌ترین کتاب ایتالیایی‌ها در دورۀ پس از جنگ جهانی دوم است که به فارسی و همۀ زبان‌های دنیا ترجمه شده است. این رمان، شرح زندگانی یک شاهزادۀ سیسیلی در سال 1860 و سال‌های پس از آن است. یکی از شخصیت‌های داستان به مناسبتی می‌گوید: «اگر می‌خواهیم چیزها همین‌طور که هستند بمانند، باید آن‌ها را تغییر بدهیم.» یعنی بهترین راه برای جلوگیری از تغییرات اساسی، رونق تغییرات جزئی است.


کلان‌داده

اکنون چین یک سیستم کلان‌داده‌ای در دست توسعه دارد که هدف آن تشکیل پروندهٔ اتوماتیک برای شهروندان است که با رده‌بندی آنان روی شاخص‌های اجتماعی و مالی، رفتار و حرکات‌شان در آن منعکس شود با ارائهٔ خدمات تحت نظارت دولت، آن هم به‌عنوان پاداش. این سیستم حتی خلاف‌های کوچک از قبیل ردشدن از وسط خیابان و فرار از پرداخت کرایۀ وسائط نقليه عمومی را نیز زیر نظر می‌گیرد. نتیجۀ کار یک ارزیابی «قابلیت اعتماد» خواهد بود که مستقیماً به نحوۀ برخورد دولت با شهروندان منتهی می‌شود، حتی اگر بخواهند برای غذا در رستوران میز رزرو کنند یا قرار آنلاینی بگذارند.
+ روی تصویر کلیک کنید و متن کامل این بریده را بخوانید.


غرق‌شدن تمدن‌ها

شب 9 به 10 آوریل سال 1973. یک گروهان از کوماندوهای اسرائیلی از راه دریا وارد بیروت شده، پس از تقسیم به گروه‌های کوچک و حمله به هدف‌های مختلف و ترور سه نفر از رهبران فلسطینی، از همان راه دریا برگشته بودند. چند سال بعد معلوم شد عملیات آوریل ۱۹۷۳ را ایهود باراک، نخست‌وزیر آیندۀ اسرائیل، در لباسی زنانه و با سر کردن کلاه‌گیس فرماندهی کرده است. هدف حیله این بود که با اجرای صحنۀ عاشقانه در اتومبیل، مأموران پاسداری را از خیابان پای پنجره بکشانند و آن‌ها را بی‌سروصدا سربه‌نیست کنند و بعد کوماندوها وارد راه‌پلۀ ساختمان شوند.
+ روی تصویر کلیک کنید و متن کامل بریده را بخوانید.


در باب شهروند

یکی از زیان‌های قدرت حاکمه این است که امکان دارد حاکم علاوه بر پول لازم برای هزینه‌های عمومی – یعنی برای تأمین هزینۀ وزرا و خادمان عمومی، ساختن و دفاع از پادگان‌ها، جنگیدن، و تأمین هزینۀ منزل خود به‌شیوه‌ای محترمانه – پول بیشتری را اخذ کند. او همچنین ممکن است، اگر بخواهد، پولی را به دلخواه خود برای ثروتمند ساختن فرزندان، بستگان، مقربان و حتی چاپلوسان خود اخذ کند. باید اذعان کرد که این یک زیان است، اما این از آن نوع زیان‌هایی است که در هر نوع دولتی یافت می‌شود، و در مونارشی تحمل‌پذیرتر از دموکراسی است...
+ روی عنوان یا تصویر کلیک کنید و متن کامل این بریده را بخوانید.


بیست کشور آمریکای لاتین

چکیده: تاچو پسر ارشد خود را به مدیریت دانشگاه جنگ و رئیس ستاد ارتش منصوب نمود. پسر دومش رئیس مجلس نمایندگان شد. تصویر نیمرخ دخترش امروز نیز هنوز زینت‌بخش اسکناس‌های کشور است. ظاهراً او رئیس مهربان و پدر ملت بود. لااقل یک‌سوم املاک نیکاراگوئه به او تعلق یافته بود. روزی هنگام عبور از جلو مزرعه‌ای که مورد پسند او واقع شده بود اتومبیلش را نگاه داشت و فرمان داد که فوراً از قیمت آن مزرعه جویا شوند. مصدری که رفته بود قیمت ملک را بپرسد فوراً برگشت و با دستپاچگی تمام عرض کرد: «قربان، این مزرعه به خود شما تعلق دارد.»

برای خواندن متن کامل روی تصویر کلیک کنید.


اخلاق و دین

دختر راسل به‌عنوان یک فرد خداناباور بزرگ شد، اما سپس مسیحی شد. او از این مطلب شکایت می‌کند که پدرش دین را منصفانه معرفی نکرد. تربیت دینی راسل بسیار منفی بود؛ این نوع تربیت مطالبات اخلاقی بسیار بالایی از فرد داشت و هنگامی که راسل در محقق کردن‌شان کم می‌آورد سرشار از عذاب وجدان می‌شد. اما دخترش در باور آوردن به وجود خدا به خرسندی رسید. والدین باید به این حق فرزندان‌شان احترام بگذارند که آن‌ها حق دارند دربارۀ دین شخصاً تصمیم بگیرند. راسل کوشید چنین کند و حتی هزینۀ دوره‌های آموزشی کشیش شدن همسر دخترش را پرداخت کرد.

+ برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب، روی تصویر کلیک کنید.


لودویگ ویتگنشتاین

ویتگنشتاین در آن‌جا تقریباً فقط کنسرو می‌خورد. کنسروها را تامی برایش می‌خرید، اما همیشه نگرانش بود. یک بار گفت: «غذای کنسروی یعنی مرگ.» و جواب تلخی شنید: «آدم‌ها زیادی زندگی می‌کنند.» یک روز که تامی دم کلبه آمد، صدای حرف‌زدن ویتگنشتاین به گوشش خورد. وقتی وارد کلبه شد، با تعجب دید «پروفسور» تنهاست. به او گفت: «فکر کردم کسی پیشتان است.» ویتگنشتاین جواب داد: «داشتم با یک دوست خیلی عزیز صحبت می‌کردم – با خودم.» پژواک این گفته را در یکی از روزنوشت‌های این دوره‌اش می‌توان شنید: «تقریباً همۀ نوشته‌هایم گفت‌وگوهای خصوصی با خودم است، حرف‌هایی که به خودم می‌زنم، حرف‌های دم‌گوشی.»

+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب روی تصویر کلیک کنید.


اینترنت ما

شواهد و مدارک نشان می‌دهند که ما فقط با هم‌قطاران‌مان گفت‌وشنود می‌کنیم. ما وبلاگِ کسانی را می‌خوانیم که با آن‌ها هم‌نظریم. اخبار شبکه‌هایی را دنبال می‌کنیم که جهان را آن‌طور می‌بینند که ما می‌بینیم. در مقابل، علیه "دیگران" جوک منتشر می‌کنیم. پس نگرانی اصلی این نیست که از این بترسیم که جامعۀ دیجیتالیِ بازْ ما را به افرادی مستقل و منزوی تبدیل می‌کند که مثل رابینسون کروزوئه روی جزیره‌های گوشی‌های هوشمندمان زندگی می‌کنیم. نگرانی اصلی این است که اینترنت دارد "قطبی‌سازی گروهی" را افزایش می‌دهد، یعنی به‌شکلی روزافزون ما را به قبایلی مجزا و جدا از هم تبدیل می‌کند.

+ برای خواندن متن کامل روی تصویر کلیک کنید.


برآمدن قاجار

تاریخ ایران پس از سقوط ساسانیان، تاریخی است مشحون از بی‌ثباتی سیاسی، زوال سازمان منظم اداری و آشفتگی اقتصادی همراه با رکود تجارت و افول حیات مدنی، گسترش نظام زندگی بدوی و بی‌ثباتی مالکیت ارضی. پس از خاتمۀ عصر بیداد اموی و پایان یافتن عصر عباسی و امارت‌نشین‌های استیلایی و استکفایی که در تاریخ ایران به نام سلسله‌های ایرانی شناخته شده‌اند و جفاکاری‌های‌شان بر این مردم کمتر از آل سفیان و عباس در ایران‌زمین نبود، دورۀ استیلای قبایل ترک و مغول و ترکمان و ایلخانان و... فرارسید؛ ده قرنی که سراسر غارت بود و کشتن و سوختن و بردن و ویرانی.


فلسفۀ ماکس شلر (منطق دل)

انسان عصر جدید نمی‌تواند ارزش‌های بالاتر را طوری تجربه کند که هستی حقیقی او را غنی سازد؛ زیرا آن‌چنان غرق کار است که فرصتِ پُر نمودن خلأ هستی خویش را ندارد. برای این مقصود، لازم است تکالیفی را انجام بدهد تا انسانی فارغ از احساس منفی باشد. آن‌گاه، ارزش‌ها را با چنان حدّت عاشقانه‌ای تجربه می‌کند که برای همیشه مجذوب‌شان باقی می‌ماند. انسانی که قادر به مشاهدۀ عاشقانۀ ایده‌هاست، برخلاف انسان مدرن، بیمارِ کار نیست؛ بلکه روح و جسمی سالم دارد. امروز انسان ضعیف و ناتوان است؛ اما امکاناتی وجود دارد که اگر کشف کند، او نیز قادر به مشاهدۀ ارزش‌ها و غنی ساختن هستی خویش می‌شود.

+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.