ایران امروز در آینۀ دیروز

واضح است که برای مطالعۀ کتاب باید مکان مناسب را فراهم کرد. ولی زمان نیز به همان اندازه مؤثر است و مدخیلت دارد. منظورم از زمان فقط ساعت صبحگاهی یا لحظات شبانگاهی نیست. به نظرم زمانِ مهم‌تر دوره‌های زندگی فرد است یا سال‌های خاص یک جامعه. در این ایام که نعره و نالۀ همگان به آسمان رفته و همه از همه چیز و همه کس می‌نالند و شاکی‌اند، زمان مناسبی است برای بازدید از گذشته، خواندن تاریخ و مطالعۀ این کتاب. به‌علاوه، خواندن این کتاب را می‌توان بازدید از یکی از بناهای فرهنگی نامرئی ایران دانست. گشت‌وگذاری شگفت‌انگیز و مبهوت‌کننده از گذشته‌ای نه‌چندان دور؛ گذشته‌ای که از آن‌چه تصور می‌کنیم به اکنون ما نزدیک‌تر است.


مهم‌ترین کتاب پایان قرن

اگر نمی‌دانید، بدانید؛ ناشران برخی از کتاب‌های خیلی خوب‌شان را در پایان سال منتشر می‌کنند. البته برای بعضی مناسبت‌های مهم نیز چنین می‌کنند؛ برای مثال نمایشگاه کتاب. ولی خوشبختانه، امسال و سال بعد، از نمایشگاه کتاب و کباب و فلافل و آب‌میوه و ساپورت و عینک آفتابی خبری نیست. به همین دلیل، در پایان سال کتاب‌های خفن بیشتری منتشر شد. البته کتاب‌های سبک و سخیف هم کم نبودند. این تراکم کتاب‌ها کار خریداران را سخت می‌کند. همچنین ارزش کتاب‌ها لابه‌لای شلوغی‌ها کم‌رنگ می‌شود.
در این میان برای کنجکاوان علاقمند این مسئله پیش می‌آید که بهترین و مهم‌ترین کتاب‌ها کدامند؟ البته هر کسی نظر و سلیقۀ خاص خود را دارد. من نیز نظری دارم. به نظرم، در این یک ماه اخیر، بهترین و مهم‌ترین کتاب‌ها در کار نیست. فقط یک کتاب به‌تنهایی در چنین جایگاهی می‌ایستد...