کدام اختراع؟ کدام قوم؟

پژوهشی خلاف جریان از سوی یک محقق یهودی-اسرائیلی که باورهای رایج در باب قوم یهود را ابطال می‌کند. نویسنده نشان می‌دهد که یهودیان جهان وجه مشترک قومی نداشته، بلکه مجموعه‌ای از اقوام پراکنده بوده‌اند و تنها مایۀ وحدت‌شان دینی است. او حتی از پژوهش‌های ژنتیکی برای نقد اسطورۀ وحدت قوم یهود بهره می‌برد. لذا تاریخ ادعائی قوم یهود کاملاً جعلی است، و برای خلق این تاریخ، اسطوره‌ها را به تاریخ عینی بدل کرده‌اند. شلومو زند حتی تبعید مشهور یهودیان را هم جعلی می‌داند. وی در پایان، پلی به سیاست فعلی رژیم صهیونیستی می‌زند و پیوند میان دین یهود و نژادگرایی صهیونیستی را می‌گسلد و دومی را می‌کوبد. هر دو ترجمه خوب است.


امریکائی آرام

گرفتاری قهرمان داستان در این است که با توجه به وضع آشفتۀ آدمیان و با در نظر گرفتن خطاها و ریاها و دروغ‌ها، می‌خواهد تعهد قبول نکند و در همۀ احوال ناظر بی‌طرف باشد. می‌داند که چه بر حماقت بشر بخندد و چه بر آن گریه کند، به هر حال بهره‌ای جز پشیمانی نخواهد برد. اما به‌ناگاه، درست در زمانی که گمان می‌کرده است گوشه‌ای بی‌خطر و آرام و ایمن در قلب ناآرامی‌های روزگار یافته است، بی‌کس و تنها می‌ماند. پی می‌برد که هستی آدمی در مرز میان آرمان و واقعیت می‌گذرد و از تنش و کشاکش میان آن دو مایه می‌گیرد.

+ برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب روی تصویر کلیک کنید.


کلّی به‌طور کلّی

مسئلۀ کلی‌ها بسیار انتزاعی است، اما اگر معنای آن روشن شود، به همان اندازه جالب خواهد بود؛ زیرا این مسئله تمام دامنۀ ذهن و زبان را پوشش می‌دهد. اما اگر هم به‌خودی‌خود جالب نباشد، دو دلیل برای پرداختن به آن هست: 1) «تحقیق در تقریباً هر مسئلۀ فلسفی، هرگاه به اندازۀ کافی پیش برده شود، ما را با یکی از جنبه‌های مسئلۀ کلی‌ها روبه‌رو می‌کند. بنابراین باید به‌عنوان وسیله‌ای برای پرداختن به سایر مسائل فلسفه به آن بپردازیم»؛ 2) مسئلۀ کلی‌ها به‌عنوان یک واقعیت تاریخی، در نظر فلاسفه معانی مهمی داشته که کمتر کسی می‌تواند نسبت آن‌ها بی‌توجه باشد.

+ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید.


تخیل فرهیخته

ممکن است بپرسید: پس فایدۀ مطالعۀ ادبیات، دنیای تخیل، چیست، دنیایی که در آن هر چیزی ممکن و قابل‌تصور است، درست و نادرست وجود ندارد و کلیۀ استدلالات ارجحیتی یکسان دارند؟ به نظر من، یکی از واضح‌ترین فواید آن ترغیب مداراست. در قلمرو تخیل، اعتقادات خود ما نیز تنها در حیطۀ ممکنات‌اند، ولی در ضمن می‌توانیم امکانات موجود در معتقدات دیگران را هم مشاهده کنیم. خودرأیان و متعصبان به‌ندرت مورد استفاده‌ای برای هنر می‌یابند، زیرا آن‌چنان به معتقدات و اعمال خود مشغول‌اند که قادر نیستند آن‌ها را به‌صورت امکانات نیز ببینند.