کتاب‌های خیلی خوب غالباً از نوع کتاب‌های عمومی هستند. کتاب‌های تخصصی، به‌دلیل دشواری و پیچیدگی، معمولاً خیلی خوش‌خوان نیستند. کلی‌ها به‌کلی با این دو دسته متفاوت است. نه عمومی است و نه بدقلق. با این‌که تخصصی است – خیلی خیلی تخصصی است – اما شیرین و خواندنی است. مخاطب این کتاب کسانی هستند که دانش تخصصی در فلسفۀ کلاسیک داشته باشند، در حد کارشناسی ارشد یا حتی دکتری.

متخصصان تاریخ فلسفه گفته‌اند که مسئلۀ کلی‌ها مسئلۀ اصلی فلسفۀ قرون‌وسطا بوده است. به‌تعبیری افراطی، کل فلسفۀ قرون‌وسطا فقط تلاشی سرسختانه بود برای حل مسئلۀ کلیات. اما مسئله‌ای که نزدیک به هزار سال ذهن فیلسوفان را درگیر کند، نمی‌تواند مسئله‌ای منطقه‌ای مربوط به زمانه یا فرهنگی خاص باشد. به‌علاوه، این مسئله در دوران باستان هم مطرح بود و در سنت‌های فلسفی غیرغربی، مثل فلسفۀ اسلامی، هم مهم و پردامنه بوده است. به همین دلیل، فردریک کاپلستون، مورخ شهیر فلسفه، بیشتر بر صواب است آن‌جا که می‌گوید: «مسئلۀ کلیات پیوسته در تاریخ فلسفه تکرار می‌شود» (1). این مطلب نه‌فقط در تاریخ فلسفه، بلکه حتی در زندگی روزمره و شناخت متعارف حضور دارد.

برتراند راسل، فیلسوفی در جبهۀ مقابل کاپلستون، دلیل می‌آورد که «هیچ جمله‌ای نمی‌توان ساخت که حاوی لااقل یک لفظ کلی نباشد. غایت تقرّب به چنین جمله‌ای این است که مثلاً بگوییم “من از این خوشم نمی‌آید” که حتی در این جمله هم کلمۀ “خوش آمدن” دال بر معنی کلی است، زیرا من و سایر مردم از چیزهای دیگری هم خوشمان می‌آید. پس هر حقیقتی بیان گردد، خالی از کلیات نخواهد بود و علم به حقایق مستلزم آشنایی با کلیات است.» با وجود این، عجیب است که «هرچند تقریباً تمامی لغاتی که در فرهنگ‌ها و لغت‌نامه‌ها ضبط شده است دال بر معانی کلی است، کسی جز اهل فلسفه از وجود اموری چون کلیات واقف نیست» (2). فیلسوفان معاصر موافق با این دیدگاه نیز بر این باورند که برای اثبات کلی‌ها باید به مصادیق کلی‌‌گونۀ موضوع-محمولی اشاره کرد و «تنها راه برای تبیین صدق جملات موضوع-محمولی، مفروض گرفتن کلی‌هایی به‌عنوان مرجع عبارت‌های محمولی است» (3). دیگر این‌که برخی از فیلسوفان غربی تأکید می‌کنند که کلیت مفاهیم یکی از ویژگی‌ها و دلایل این امر است که تجربه مقوّم مفاهیم نیست (4).

در این کتاب، تاریخ مسئلۀ کلی‌ها بررسی نمی‌شود. نویسنده هم نظریه‌ای جدید مطرح نمی‌کند. در واقع، مجموعه‌ای از نظریات گوناگون مطرح می‌شوند که هر کدام رهیافتی خاص به این مسئله هستند. در نتیجه، خواننده با طیفی گوناگون از انواع نظریات مختلف در باب کلی‌ها آشنا می‌شود. هر نظریه‌ای نقادانه بررسی می‌شود و خواننده هم خودبه‌خود درگیر نقد و بررسی آن می‌شود و در پایان، خود نیز به تأمل در باب مسئله واداشته می‌شود.

نویسنده بیشتر مباحث را به نظریات مدرن در این باب اختصاص داده است. از شش فصل کتاب، پنج فصل به نظریات فیلسوفان دورۀ مدرن اختصاص دارد و بیشترشان هم معاصرند. فصل اول، «افلاطون و ارسطو» به آن دو فیلسوف یونانی می‌پردازد. فصل دوم، «تجربیان بریتانیا»، به سه فیلسوف تجربه‌گرای انگلیسی اختصاص دارد: جان لاک، جورج بارکلی و دیوید هیوم. در فصل سوم، «تکرار و تشابه»، به ابتدای قرن بیستم منتقل می‌شویم. در این قسمت، دو دیدگاه آرون و راسل مطرح می‌شوند. محور فصل بعدی، «کلمات عام»، نظریات رنفورد بمبرو و لودویگ ویتگنشتاین است. فصل پنجم، «منطق و هستی‌شناسی»، نظریات نلسون گودمن، ردولف کارناپ و کواین را در برمی‌گیرد. فصل پایانی، «مبتدا و خبر»، بر محور نظریۀ استراسُن می‌گردد.

طبیعتاً در این مجال مختصر نمی‌توانیم به هیچ‌کدام از آن نظریاتِ دقیق و تاحدی پیچیده بپردازیم. لذا فقط به اشاراتی بسنده می‌کنم. به‌طور کلی، مسئلۀ کلی‌ها در دو حوزه مطرح می‌شود: هستی‌شناسی و فلسفۀ زبان. لذا نه‌فقط سرنوشت مفاهیم کلی، بلکه بناست تکلیف اسامی عام نیز در همین مسئله روشن شود. اما این مسئله پیامدهای اخلاقی و سیاسی هم دارد. اگر هرچه هست فقط جزئیات است، پس هر چه هست فقط افراد است و چیزی ورای و فراتر از آن‌ها نیست. لذا جامعه فقط مجموعه‌ای از افراد است که هیچ حقیقتی بالاتر از آن‌ها قرار نمی‌گیرد. در نتیجه، همه‌چیز باید در خدمت افراد باشد، نه این‌که افراد در خدمت چیزی باشند یا، از آن بدتر، برای چیزی قربانی شوند.

مسئلۀ کلی‌ها مسئله‌ای بسیار انتزاعی است. با وجود این، اگر معنا و مفهوم آن برای کسی روشن شود، به همان اندازه جالب و تأمل‌برانگیز خواهد بود. چراکه این مسئله تمام دامنۀ ذهن و زبان را تحت پوشش خود قرار می‌دهد. اما اگر هم به‌خودی‌خود جالب نباشد، دو دلیل هست از نظر نویسنده: اول این‌که «تحقیق در تقریباً هر مسئلۀ فلسفی، هرگاه به اندازۀ کافی پیش برده شود، ما را با یکی از جنبه‌های مسئلۀ کلی‌ها روبه‌رو می‌کند. بنابراین اگر هم ما مسئلۀ کلی‌ها را به‌خودی‌خود جالب ندانیم، باز هم باید به‌عنوان وسیله‌ای برای پرداختن به سایر مسائل فلسفه به آن بپردازیم»؛ دوم این‌که مسئلۀ کلی‌ها به‌عنوان یک واقعیت تاریخی، در نظر فلاسفه معانی مهمی داشته که کمتر کسی می‌تواند نسبت آن‌ها بی‌توجه باشد. برای نمونه، نزد افلاطون، نظریۀ رئالیستی کلی‌ها ارتباطی نزدیک دارد با تمایز روشنی میان حس و عقل و برتری دومی بر اولی. نمونۀ دیگر، این اظهارنظر جالب راسل است که می‌گوید اعتقاد به کلی‌های واقعی برای کسانی جالب است که کمال را بر زندگی ترجیح می‌دهند و، در مقابل، جالب نیست برای کسانی که زندگی را بر کمال ترجیح می‌دهند.

روی‌هم‌رفته، کسانی که به‌دنبال یک کتاب فلسفی بسیار تخصصی و جذاب می‌گردند، از این کتاب کیفور خواهند شد. ناگفته نماند که نوع جلد، کیفیت کاغذ، رسم‌الخط، اندازۀ قلم، و درکل، شمایل شکیل کتاب هم در خوب بودن و خوش‌خوانی‌اش مؤثر است. ترجمۀ روان نجف دریابندری هم نیازی به تعریف ندارد.

 

پی‌نوشت‌ها:

(1) دیباچه‌ای بر فلسفۀ قرون‌وسطی، فردریک کاپلستون، ترجمۀ مسعود علیا، تهران: انتشارات ققنوس، صفحۀ 40.

(2) مسائل فلسفه، برتراند راسل، ترجمۀ منوچهر بزرگمهر، تهران: انتشارات خوارزمی، صفحۀ 121.

(3) درآمدی به متافیزیک معاصر، مایکل لاکس، ترجمۀ صالح افروغ و یاسر پوراسماعیل، تهران: انتشارات حکمت، صفحۀ 48.

(4) بحث در مابعدالطبیعه، ژان وال، ترجمۀ یحیی مهدوی و همکاران، تهران: انتشارات خوارزمی، صفحۀ 529.

کلی‌ها

نویسنده: هیلری استنیلند

مترجم: نجف دریابندری

ناشر: نشر کارنامه