چرا نویسندۀ بزرگی نشدم؟

نویسنده: بهار رهادوست
ناشر: انتشارات ناهید

نویسنده، با دانش و علاقه و استعدادش، در عرصه‌ای فعالیت می‌کرد که به طور طبیعی باید نویسندۀ بزرگی می‌شد، ولی ظاهراً نشد. چرا؟ این کتابِ جالب پاسخی تفصیلی و چندبعدی به این پرسش جانسوز است. با کندوکاوی در زندگی خود و تئوری‌ها و تجربه‌های دیگران، معلوم می‌شود که نویسندگی یک فعالیت کاملاً فردی نیست، بلکه خانواده، زندگی شخصی، تعلیم و تربیت، محیط، جامعه، سیاست، دوستان، همکاران، و حتی شانس و اتفاق هم در آن مدخلیت دارند. این اثر پخته و پرورده گفتگوها، تأملات و پژوهش‌های نویسنده‌اش است برای رسیدن به خودآگاهی و خرسندی، اما خواننده می‌تواند چیزهای بسیاری از آن بیاموزد، از جمله این‌که عوامل و موانع نویسندگی را ببیند؛ عوامل و موانعی که بیرون از حوزۀ نویسندگی هستند، اما آن را احاطه کرده‌اند.

گزارمان هم چشم!

همین اول کار، هنوز هیچی نشده، برخی از دوستان کتاب‌دوست پیام‌پسغام فرستاده‌اند و می‌فرمایند که از معرفی کتاب‌ها استقبال می‌کنند، اما طولانی بودن‌شان کار خواندن را سخت می‌کند. پیشنهاد کرده‌اند کتاب‌ها را به‌طور مختصر معرفی کنیم.

من نمی‌دانم کسی که حوصلۀ خواندن یک معرفی هزارکلمه‌ای را ندارد، چطور می‌خواهد اصل کتاب را مطالعه کند؟!

با وجود این، پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای بود و دوست داریم آن را انجام دهیم. البته معرفی‌های بلند سر جای خودشان خواهند بود، اما معرفی‌های خیلی کوتاه برای بعضی از کتاب‌های خیلی خوب خواهیم نوشت؛ آن‌قدر کوتاه که خواننده قبل از این‌که پلک بزند، چشم‌هایش آن را یک لقمه کند. همچنین کتاب‌های خیلی خوبی را معرفی می‌کنیم که چندان مشهور نیستند. همه به شرط چاقو!

این را هم عرض کنم که این نوع معرفی کتاب، در دنیا مرسوم است. نمونۀ برخی از آنها را در پشت جلد کتاب‌ها دیده‌اید؛ معرفی‌های 150 و 100 کلمه‌ای. حتی معرفی‌های 50 و 25 کلمه‌ای هم می‌نویسند. این نوع معرفی‌های بسیار کوتاه را Annotation می‌نامند. اساتید فن این کلمه را به گزارمان ترجمه کرده‌اند. ما هم برای شما از همین‌ها خواهیم نوشت.

سپاس از تنبلی دوستان!