ذهن روسی در نظام شوروی
نویسنده: آیزایا برلین
مترجم: رضا رضایی
ناشر: نشر ماهی، 416 صفحه
ایدئولوژیپردازان طبقۀ حاکم عبارتهای ثابتی را که از بر کردهاند با رغبت و مهارت تکرار میکنند، زیرا موقعیت خود را مدیون مهارتی میدانند که در ارائۀ تزهای رسمی به خرج میدهند و نیز جلوه و نمود آنها. مشکل میشود گفت که اعتقاد دارند یا نه. این زبان مشترکی است که اعضای طبقۀ حاکم روسیه با آن حرف میزنند و تفهیم و تفاهم میکنند. کار از این حرفها گذشته است که مثلاً ببینیم این بهترین آموزه برای رسیدن آنها به هدفشان است یا نه، و اصولاً مانع پیشرفت مادی یا آموزششان است یا محرک آن. بله، کار از این حرفها گذشته. این زبان و این آموزه اکنون یگانه مایۀ قوام و پیوستگی سراسر اتحاد شوروری است و رؤسای کمونیسم با آن کار خود را پیش میبرند. این زبانی است که با آن ارتباط برقرار میکنند، و اصلاً قابل تصور نیست که اصلاحات رادیکال در آن وارد شود، حتی اگر اثبات بشود که اصلاحات نتیجۀ سیاسی یا اقتصادی بهتر یا حتی نتیجۀ ایدئولوژیکی مؤثرتری دارد.
هر جای شوروی که میرویم باید دو دسته را از یکدیگر تشخیص بدهیم. دستۀ اول کسانیاند متعلق به طبقۀ فرمانبران، یعنی کسانی که از زبان معمولی استفاده میکنند، جاهطلبی غیرعادی ندارند، همان کارهایی را میکنند که همۀ آدمها در همه جا میکنند، و بعضی از مشخصات سنتی روسها را هم دارند که شکل نابش را در کسانی میبینیم که نویسندگان بزرگ در رمانها و داستانها توصیف کردهاند. دستۀ دوم افراد طبقۀ حاکم هستند در سطوح مختلف، با زبان خشن و زمخت، رفاقت کاذب، و آن حالت خاص چهره، حالت بسیار گویایی که برای گفتوگوی کمونیستی لازم است، همینطور حقبهجانبی و فرصتطلبی، و تشخیص سریع چیزهایی که بالادستیها واقعاً لازم دارند. رویهمرفته، ویژگی بارز اینها تلفیقی است از چاپلوسی کردن و مجیزگویی برای بالاییها و تحقیر کردن ظالمانۀ پایینیها. همۀ مردم از آنها میترسند اما تمجید میکنند، و متنفرند اما ناچارند تحمل کنند. به نظرم فاصلۀ آنها با مردم به حدی رسیده که دیگر بعید است پر شود.
اینها دو ملتاند که اکنون اتحاد شوروری را تشکیل میدهند.
سردبیر
سردبیر ماهدبوک