چرا چشمان خدا مشکی است؟

فیلسوفان دین سر این مسئله که تجربۀ امر قدسی بی‌واسطه است یا نه، جنگ و دعوا داشته‌اند. عده‌ای اصرار دارند که همۀ تجربه‌های معنوی با واسطۀ مفاهیم و باورهای پیشینی تجربه‌گر رقم می‌خورند؛ اما برخی می‌گویند که در تجربه‌های ناب دینی و عرفانی، خدا یا تجلی او در وهلۀ اول بدون هیچ واسطه‌ای ادراک می‌شود، و به‌کاربردن مفاهیم و باورها در مقام تشخیص و توصیف رخ می‌دهد. در این میان، ویلیام آلستون تلاش کرد تا نشان‌دهد ادراک خدا بی‌واسطه است و علاوه بر این، تجربۀ دینی را می‌توان منبع وثاقت و اعتبار دین دانست. از نظر او تجربۀ دینی می‌تواند یک روال باورساز قابل اعتماد باشد، همان‌طور که تجربۀ حسی منبع بسیاری از باورهای ماست. در مقابل، فیلسوفان تحلیلی انتقادات زیادی به رئالیسم مستقیم یا خام آلستون داشته‌اند، ولی دکتر بابک عباسی در کتاب «تجربۀ دینی و چرخش هرمنوتیکی» برای این منظور به سراغ فلسفۀ قاره‌ای می‌رود و نقدی بسیار اساسی‌تر ارائه می‌کند.


مارتین هایدگر

برای شروع آشنایی با فلسفۀ هایدگر همچنان بهترین گزینه به زبان فارسی است. علی‌رغم حجم اندک کتاب، رئوس اصلی تفکر هایدگر به‌خوبی و با دقت ترسیم شده است. البته مباحث کتاب بیشتر بر هایدگر متقدم متمرکز است، اما هایدگر متأخر هم مغفول نیست و بررسی می‌شود؛ به‌ویژه این‌که ارتباط آن دو هم معلوم می‌شود. به طور کلی، توضیح روشن، بیان لُب مطلب و پرهیز از حاشیه و زوائد خوانندۀ مشتاق را به وجد می‌آورد.