بعد پنجم

افزون بر این‌که ما حیواناتی هوشمندیم، موجوداتی «روحانی» نیز هستیم. «روحانی» واژه‌ای مبهم است که غالباً به زبانی به همان سان مبهم تعریف می‌شود. من در این‌جا آن را برای اشاره به بعد پنجم طبیعت‌مان به کار می‌برم که ما را قادر می‌سازد به نوعی بعد پنجم عالم پاسخ گوییم. از این جنبۀ هستی‌مان، ما یا با واقعیت غایی اتصال داریم، یا شبیه و همانند با آن هستیم، واقعیتی که در بطن عالم طبیعی حضور دارد، در آن ساری است و از آن فراتر می‌رود.
راه دیگر اثبات سرشت روحانی ما این است که بگوییم ما حیواناتی دیندار با گرایش فطری به تجربۀ امور طبیعی به شیوۀ فراطبیعی هستیم. این ر. ر. مارت انسان‌شناس انگلیسی بود که برای نخستین‌بار اشاره کرد که «انسان اندیشه‌ورز» بهتر است «انسان دینی» نامیده شود. زیرا همان‌طور که انسان‌شناسی دیگر، کلاید کلوکهون نوشت، «تا پیدایش جوامع کمونیستی ما هیچ گروه انسانی را نمی‌شناسیم که بدون دین بوده باشد»؛ و در واقع، بر اساس تحلیل «شباهت خانوادگی» از مفهوم دین، جوامع کمونیستی نیز جنبه‌های دینی خود را دارند. مورخ بزرگ دین، میرچا الیاده، هنگامی که می‌گوید «مقدس» عنصری در ساختار آگاهی است و نه مرحله‌ای در «تاریخ آگاهی» دیدگاه معمولاً پذیرفته‌شده‌ای را بیان می‌کند. رودولف اوتو حتی بر این باور بود که مفهوم امر قدسی پیشینی و ذاتی ذهن بشری است. زیرا در نزد بسیاری از انسان‌شناسان نشانه‌هایی از نوعی تعلق خاطر دینی در کهن‌ترین شواهدی که ما از رفتار انسانی در اختیار داریم وجود دارد. تا آن‌جا که بتوان این شواهد را دنبال نمود ما درمی‌یابیم که انسان‌ها چیزی را انجام داده‌اند که هیچ نوع جانور دیگری انجام نمی‌دهد.