برای عموم مردم مطالعه در زمینۀ مُد و سلیقه کار چندان مهمی نیست و چهبسا دخالت در حوزۀ شخصی زندگی به شمار آید. در بیشتر موارد هم تلاش برای فهم آن به شکست منتهی میشود؛ زیرا عمدۀ آثار بهگونهای درگیر قضاوتها و پیشفرضها شدهاند که از درجۀ اعتبار علمی آنها کاسته شده است. در جواب این پرسش نیز که چرا فقط درصد بسیار ناچیزی از مطالعات در این حوزه موفقیتآمیز است، میتوان گفت که بسیاری از پژوهشها و آثار مکتوب در حوزۀ مُد وسلیقه حرف تازهای ندارند و از آرائی استفاده میکنند که نهایت همگرایی را با عرف جامعه داشته باشد. برای نمونه، مطالعۀ زیباییشناسی در حیطۀ فرهنگ ابعاد پنهانی از ارزشها و باورها دارد که سبب میشود نتوانیم بهآسانی آن را فهم کنیم مگر اینکه تلاش کنیم از چند وجه آن را غنی کنیم؛ از جمله، ابعاد تاریخی، فرهنگی، روانشناختی و همچنین فهم عمیق مدرنیته و کارکرد آن.
یوکا گرونو یک جامعهشناس فنلاندی است که علایق اصلی پژوهشی او را نظریۀ اجتماعی، جامعهشناسی کلاسیک و جامعهشناسی مصرف تشکیل میدهد. او کارشناس تاریخ فرهنگی و اجتماعی مصرف در کشورهای سوسیالیستی سابق است. از آثار مهم او میتوان این چهار کتاب را نام برد: جامعهشناسی طعم، مصرف معمولی، خاویار با شامپاین: تجمل رایج و ایدهآلهای زندگی خوب در روسیۀ استالین و مد با سوسیالیسم ملاقات میکند. گرونو همچنین به همراه گروهی از محققان، مطالعۀ جامعی دربارۀ تمایزات فرهنگی در فنلاند نوشته است. علاوه بر این، وی حدود صد مقاله، گزارش تحقیقاتی و سایر نوشتههای علمی را به زبانهای مختلف در مجلات بینالمللی و فنلاندی منتشر کرده است. در حقیقت، تمام آن ابعاد مهم پژوهش در زمینۀ مُد و سلیقه را میتوان در آثار او دید. در این کتاب نیز او بخش ابتدایی را اختصاص میدهد به چگونگی شکلگیری مُد در روسیۀ استالین که در نوع خود کمنظیر است. برای شرح آن دوره، عنوان «بنجلگرایی کمونیستی» یا «بنجلگرایی دموکراتیک» را برگزیده که نوعی از مصرفگرایی در فرهنگ توسعه نیافته و تحت تسلط دولت است. البته او صرفاً به این برهۀ تاریخی بسنده نمیکند و گریزی به انگلستان قرن هجدهم میزند و تغییرات فرهنگی و مصرفی را تبارشناسی میکند و یک مطالعۀ تطبیقی میان جوامع توسعهیافته و توسعهنیافته انجام میدهد.
هدف گرونو این است که آیا میتوان ارتباطی میان خوشسلیقگی و زیباییشناسی یافت یا خیر. برای دستیابی به این هدف، صورتمسئله را دقیق مطرح میکند تا بتواند مفهوم سلیقه و زیبایی را برای خواننده روشن کند. در اینجا آن دانش طبقهبندیشده و منسجم گرونو نمود مییابد که میتوانیم آن را در عنوان سرفصلهایی که برای هر بخش برگزیده ببینیم.
گرونو با کانت و زیباییشناسی آغاز میکند. سپس، به موازات زیباییشناسی فلسفی، با رویکرد جامعهشناسی، به بررسی مفهوم سلیقه و ارتباطش با زیباییشناسی میپردازد. در نهایت، تلاش او سبب میشود خواننده به درکی خوب از مفهوم زیباییشناسی فلسفی و جامعهشناختی برسد. در عین حال، او به این مسئلۀ مهم میپردازد که «اصولاً سلیقه چیست؟» این پرسش از این منظر مهم است که عموماً سلیقه را با مُد یا سبک اشتباه میگیرند. نویسنده قصد دارد ماهیت و چیستی سلیقه را به ما نشان بدهد؛ کاری که کمتر اثری به آن میپردازد. برای این منظور، از نظریات اندیشمندانی مانند زیمل بهره میبرد و آنها را بازخوانی میکند. گرونو سلیقه را در مقابل سبک و مُد قرار میدهد و نتیجۀ درخشانی میگیرد: سلیقه، سبک و مُد چگونه سبب تمایزاتِ هویتساز میشوند. بر خلاف آنچه تصور میشود، مُد در دنیای مدرن و سلیقه و سبک در زندگی خصوصی نوعی عواقب مدرنیته است. او سعی دارد به خواننده زاویۀ دید جدیدی ارائه کند تا نشان بدهد آنچه تاکنون فکر میکردیم خطایی بیش نبوده است. این خطا نکتۀ مهمی را نادیده میگرفت: چیستی سلیقه میتواند تاحدی به چیستی هویتهای فردی و اجتماعی و رابطۀ این دو مربوط باشد.
به همین دلیل، فصلها و بخشهای این کتاب مانند حلقههای درهمتنیده هستند. البته نقطۀ اتصال آنها به این معنا نیست که نویسنده بخواهد مقولۀ مُد را در طول تاریخ اندیشه بررسی کند. هدف او نهفقط شناخت مُدگرایان و افراد جامعه، بلکه شناخت و فهمِ سلیقه در زمینۀ تاریخی و اجتماعی آن است. در این اثر میتوان رویکرد روانشناسی اجتماعی و صد البته وجود عاملیت را مشاهده کرد. چون نیک بنگریم، هر اثری که تابهحال در این زمینه خواندهایم به نوعی بررسی ارزشی و اخلاقی مقولۀ مُد بوده است، اما آنچه این اثر را متمایز میسازد یک رابطۀ دیالکتیکی میان سلیقه و مدرنیته در جوامع است. برای شناخت اساسی این پدیدۀ اجتماعی نیز به رویکردهای مهمی در این زمینه میپردازد. در مجموع، گرونو توانسته تمامی جوانب را در نظر بگیرد و روشنگری خوبی در این زمینه داشته باشد. اگرچه در بیشتر پژوهشهای اجتماعی مشابه، این پیشفرض ثابت وجود دارد که مُدگرایی نوعی انحراف اجتماعی است. به سبب همین برچسب اجتماعی، نتوانستهاند نور کافی به بخش تاریک و ناشناختۀ جامعه بتابانند. اما نویسنده تلاش کرده است با واقعیت جامعه روبرو شود و پدیدۀ مُد را به مسئلۀ مهمی پیوند بدهد: کارکرد اصلی مُد در جوامع چیست؟
باید در نظر داشت که جوامع انسانی نه با علل و عوامل یک پدیده بلکه با نمودهای آن مواجه میشوند. بهعنوان مثال، جامعه هیچگاه روند پدید آمدن مُد را احساس نمیکند بلکه با خودِ پدیدۀ مُد و جلوههایش در لباس و غذا و سبکِ زندگی مواجه میشود. به عبارتی آنچه با آن مواجه میشود نوعی تمایز سلیقه است. از این رو، تصور رایج از مُد این است: هر آنچه به صورت ناگهانی و شخصی پدیدار میشود. و بعد چنین چیزی را از عواقب مدرنیته میدانند. اما از منظر یک پژوهشگر، سالها و گاهی قرنها طول میکشد تا سلیقه و مُد شکل بگیرد. پژوهشگر مراحل تکامل جوامع را در نظر میگیرد و سیر تحول آن را بررسی میکند. به همین علت، نگاه او عاری از ارزشگذاری است و تحلیل او صورت عرفی پیدا نمیکند. اهمیت این کتاب در همین است که نویسنده فراتر از دیدگاه ارزشی و عرفی جامعه به مقولۀ مُد و سبک و سلیقه نظر دارد.
نکتۀ مهم دیگری که باعث شد تا این کتاب را یک اثر ارزشمند بدانم درجۀ علمی بودن این اثر است. به نظرم خطای شناختی بسیار کمی در این اثر وجود دارد. برای بیشتر ما پیش آمده است که بارها از خود بپرسیم چرا جوانان تابع مُد هستند و از سبکهای متفاوتی پیروی میکنند. عموماً هم تلاش میکنیم مسئله را روانکاوی کنیم. اما نویسنده گریزی به مشاهیر ادبی جهان میزند و از گوته و فلوبر تا آراء جامعهشناسان بزرگی مانند زیمل و فیلسوفانی همچون کانت را بررسی میکند و بحثِ تمایزاتِ هویتساز را مطرح میکند؛ بحثی بهغایت مهم که صورت دیگری از هویت اجتماعی را به ما میشناساند. او سلیقه و مُد را امر اجتماعی بیپشتوانه نمیبیند، بلکه آن را مجموعهای از رویکردهای جامعهشناختی و روانشناختی تا سیاست و فردگرایی و زیباییشناختی میداند.
در نهایت، با مطالعۀ این اثر مُدگرایی را یک انحراف اجتماعی و اخلاقی نخواهید دید؛ بلکه از آن بهعنوان موضوعی بسیار زیبا و مهم در جهت شناخت فردیت و جامعه یاد خواهید کرد. در همین راستا، داوری ارزشی در باب آن نیز تغییر میکند. برای نمونه، گرونو با استناد به دیدگاه زیمل نشان میدهد که «در موارد عادی یا تحت شرایط عادی، نه سبکسازی یا تشریفاتی شدن و نه ایجاد یا پرورش مجموعهای از آداب به هیچوجه نمیتوانند آزادی فردی را که نقطۀ آغاز معاشرت است محدود کنند؛ برعکس، آزادی فرد را ممکن میسازند و بیشتر گسترش میدهند.» این نوع نگاه متفاوت به مُد راه شناخت پدیدۀ مصرفگرایی را نیز هموار میکند؛ موضوعی که به سرنوشت مُد و مُدگرایی دچار شده است.

جامعهشناسی سلیقه
نویسنده: یوکا گرونو
مترجم: مسعود کیانپور
ناشر: نشر مرکز