افسون گل سرخ

نگاهی نو به واقعۀ کربلا از منظری فرادینی. این منظر فرادینی فلسفۀ اخلاق معاصر است. از نظر نویسنده، اخلاق دینی و اخلاق فرادینی در واقعۀ کربلا به هم می‌رسند و همپوشانی دارند. به همین دلیل، آموزۀ اخلاقی کربلا استثناء نیست، بلکه قاعده است؛ لذا می‌تواند یک الگوی اخلاقی جهانی باشد. در همین راستا، دکتر فنائی تبیین‌های اسطوره‌ای (دکتر شریعتی)، سیاسی (آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی) و فقهی (استاد مطهری) را نقد می‌کند و در عوض، تبیین اخلاقی را به‌جای آن‌ها می‌نشاند. این تبیین مبتنی بر دو محور عدالت و کرامت است. همچنین، نویسنده اصل سوگواری را اخلاقی می‌داند، ولی می‌گوید که باید چهارچوبی اخلاقی هم داشته باشد. از این رو، به اخلاق سوگواری نیز اشاره می‌کند.


ظم، جهل و برزخیان زمین

عنوان فصل ششم این کتاب خیلی خوب چنین است: «خرده‌فرهنگ‌ها و تولید اسطوره: سه روزی که ایران را همچنان تکان می‌دهد». این فصلِ مفصل به کودتای 28 مرداد اختصاص دارد. در این بخش با نظری کاملاً متفاوت روبه‌رو می‌شویم. نویسندۀ فاضل از منظر روانشناسیِ اجتماعی به آسیب‌شناسی این واقعه و نقد فرهنگ سیاسی-اجتماعی ایران می‌پردازد و نکاتی بسیار بدیع را گوشزد می‌کند؛ نکاتی که همچنان مهم، آموزنده و تلخ‌ و شیرین هستند. بریده‌ای از این کتاب را با هم می‌خوانیم.


چرا چشمان خدا مشکی است؟

فیلسوفان دین سر این مسئله که تجربۀ امر قدسی بی‌واسطه است یا نه، جنگ و دعوا داشته‌اند. عده‌ای اصرار دارند که همۀ تجربه‌های معنوی با واسطۀ مفاهیم و باورهای پیشینی تجربه‌گر رقم می‌خورند؛ اما برخی می‌گویند که در تجربه‌های ناب دینی و عرفانی، خدا یا تجلی او در وهلۀ اول بدون هیچ واسطه‌ای ادراک می‌شود، و به‌کاربردن مفاهیم و باورها در مقام تشخیص و توصیف رخ می‌دهد. در این میان، ویلیام آلستون تلاش کرد تا نشان‌دهد ادراک خدا بی‌واسطه است و علاوه بر این، تجربۀ دینی را می‌توان منبع وثاقت و اعتبار دین دانست. از نظر او تجربۀ دینی می‌تواند یک روال باورساز قابل اعتماد باشد، همان‌طور که تجربۀ حسی منبع بسیاری از باورهای ماست. در مقابل، فیلسوفان تحلیلی انتقادات زیادی به رئالیسم مستقیم یا خام آلستون داشته‌اند، ولی دکتر بابک عباسی در کتاب «تجربۀ دینی و چرخش هرمنوتیکی» برای این منظور به سراغ فلسفۀ قاره‌ای می‌رود و نقدی بسیار اساسی‌تر ارائه می‌کند.


چگونه بهتر بنویسیم (2)

در قسمت اول «چگونه بهتر بنویسیم؟» بر اهمیت نکات ویرایشی در خوب‌نویسی تمرکز کردیم. در این قسمت به سراغ نکات محتوایی می‌رویم. موضوع اصلی در این‌جا تمرین جمله‌سازی است. اگر جمله‌های نوشتۀ ما خوب باشند، به احتمال زیاد، کل متن هم خوب از آب درمی‌آید. اما نوشتن جملۀ خوب چندان آسان نیست. یکی به دلیل پیش‌فرض‌های غلطی است که در ذهن و زبان ما حک شده‌اند؛ و دیگر این‌که برای نوشتن یک جملۀ خوب ظرایف متعددی را باید لحاظ کرد. در این نوشتار به هر دو جنبه می‌پردازیم و نکاتی کاربردی را یادآوری می‌کنیم.


ایران بین ناسیونالیسمِ اسلامی و سکولاریسم

انقلاب مشروطۀ ایران غالباً همه‌جانبه بررسی نمی‌شود. بیشتر مباحث ناظر به دو جنبۀ آن است: 1) آرمان‌های اجتماعی-سیاسی، 2) جریان مشروطه‌خواهی در تهران (و حداکثر تبریز). وضعیت دیگر شهرهای ایران معمولاً بررسی نمی‌شود. به‌علاوه، منافع صنفی-طبقاتی و تعارض آن‌ها را نیز درست بررسی نمی‌کنند. نویسنده در این پژوهش آکادمیک به دیگر شهرهای ایران در آن زمان سر می‌زند تا ما را با وضعیت عینی‌شان آشنا کند. دوم این‌که نشان می‌دهد تعارض منافع گروه‌های مختلف چه تأثیری بر همراهی یا مخالفت با جریان مشروطه‌خواهی داشته است. بدین ترتیب، تنوع، پیچیدگی و کثرتِ خرده‌جریان‌های مشروطه‌خواهی نیز آشکار می‌شود.


داستان یک جنایت تمیز

این داستان غیر از کشش و جذابیت می‌تونه فایده‌های دیگه‌ای هم داشته باشه، مثلاً این‌قدر تمیز روایت می‌شه و نکته‌های ظریف جنایی توش میاد، که شاخکای آدمو تیز می‌کنه. یعنی برای شاخکای آدم هم خوبه به نظرم؛ اونم تو جامعۀ‌ بلبشوی امروزه روزگار. دیگه مثلاً‌ این‌که انقدر این کتابه دربارۀ‌ صنعت بیمۀ نیمۀ اول قرن بیستم توی آمریکا اطلاعات می‌ده به‌تون، که فکر نمی‌کنم دانشجوهای رشتۀ بیمه توی درساشون بخونن! البته من نمی‌دونم دانشجوهای رشتۀ بیمه چی می‌خونن، ولی منظورم اینه که کلی چیز میز می‌شه ازش یاد گرفت. میشه عبرت گرفت. میشه حواس‌جمع‌تر شد. دیگه اگه خودتون اهلش باشید، این داستانه می‌تونه کلی چیزای این‌طوری هم بده دستتون.


چرا باور؟

اینکه خود را در مقامی بدانیم و در مورد دیگر هم‌نوعان خود تصمیم بگیریم که آیا اهل رستگاری هستند یا خیر، یک تکبر و غرور بی‌شرمانه و شنیع است. و البته لزوماً یک لیبرالیسم سست را ایجاب نمی‌کند که هر چیزی رواست؛ زیرا بی‌شک، دیدگاه دینی، حاکی از یک چارچوب اخلاقی باثبات و نیز حقیقت «داوری فرجامین» است؛ اینکه در نهایت هر کس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد. اما داوری بدین معناست که هر کس ملزم به پاسخگویی دربارۀ تمامیت و درستی زندگی و اعمال خودش است، نه صادر کردن حکم دربارۀ زندگی و اعمال دیگران.

● متن کامل این بریده از کتاب را با کلیک بر روی تصویر بخوانید.


اندر احوالات غربت‌نشینی

کتابی که عصارۀ روح را می‌گیرد همان است که باید باشد. و با همۀ این تلخی‌ها که به جانم می‌نشیند – با تقلب از روی دست نادر ابراهیمی – فریاد می‌زنم:
«خدایا تا دَمِ موت از کتاب دورم مکن: از بوی کاغذ نو، از صدای ورق زدن برگ‌ها، از جلدهای محکم و صاف و سبک! خدایا! از آواز خوش موسیقی واژه‌های زیبای فارسی محرومم مکن، از کتاب‌های خوب، از کتاب‌های نادر ابراهیمی محرومم مکن! خدایا! در قلب زندۀ کتاب بمیرانم!»