تضاد دولت و ملت

تلاش برای صورت‌بندی نظریه‌ای دربارۀ انقلاب‌های ایران این‌گونه توجیه می‌شود که هیچ نظریۀ واحدی نمی‌تواند در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها صادق باشد. به‌علاوه، انقلاب‌های ایران به هیچ‌یک از انقلاب‌های قدیمی یا معاصر اروپا شباهت کامل نداشته‌اند. اگر در مورد همۀ قیام‌ها و انقلاب‌های اروپا تنها یک حکم بتوان صادر کرد این است که آن‌ها قیام بخشی از جامعه بر ضد بخشی بوده‌اند که طبقات اجتماعی مرفّه‌تر و قدرتمندتر را تشکیل می‌داده و از همین رو، دولتِ وقت نمایندۀ راستین آن بوده است. انقلاب‌های اروپایی از دوران باستان تا قرن بیستم همگی در این ویژگی مشترک بوده‌اند. اما انقلاب‌های ایران این‌گونه نبوده‌اند.


تاریخ مردم قاجار

ما از تاریخ دوران قاجار چیز زیادی نمی‌دانیم. (از کدام تاریخ چیز زیادی می‌دانیم؟!) آن اندک چیزی هم که می‌دانیم مربوط به شاهان و درباریان و کارهای بد و بدترشان است. حتی اگر در باب دربار قاجار چیز بسیار زیادی می‌دانستیم، باز هم دربارۀ آن دوران چیز زیادی نمی‌دانستیم. چراکه حکومت، برخلاف امروز، بخش کوچکی از امور ایران را تشکیل می‌داد. آن‌چه در میان خود مردم می‌گذشت، بیشتر بود و متفاوت بود و جالب‌تر بود. این کتاب جزو اندک آثاری است که فقط بر همین بُعد تمرکز می‌کند. به عبارت دیگر، این کتاب تاریخِ مردمِ دوران قاجار است.

[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]


سیاست‌های پوشاک در دورۀ قاجار و پهلوی اول

پژوهشی مستند و تحلیلی با سویه‌های تاریخی، جامعه‌شناختی و فرهنگی در یک موضوع به‌ظاهر جزئی اما بسیار حساس و دامنه‌دار. نویسنده چندوچون تغییر پوشاک مردانه و زنانۀ ایرانیان را از شکل سنتی به صورت مدرن، در یک بازۀ تقریباً صدساله، واکاوی می‌کند. او هم به سراغ علل و عوامل و موانع تغییرات می‌رود و هم پیامدهای مثبت و منفی‌شان را نشان می‌دهد؛ در هر دو بُعد، هم از منظر کلان به مسئله می‌نگرد و هم از منظر خُرد و فردی؛ هم به سیاست‌گذاری‌های حکومت استناد می‌کند و هم از خاطرات روزانۀ افراد شاهد می‌آورد. و در نهایت، کتابی شیرین و البته عبرت‌آموز است.


راهی به رهایی از بلاهت سیاسی

فصل‌های «روسیه» و «چین»، مرا مبهوت کردند. جنگ اوکراین و مناقشۀ تایوان جزو الفباست! فصل سوم، «ایالات متحده‌ی آمریکا»، هم خیلی خوب بود. فصل‌های «اروپای غربی» و «آفریقا» هم بسیار آموزنده بودند. فصل ششم، «خاورمیانه»، به من چشم بصیرت داد. فصل بعدی، «هند و پاکستان»، چشم بصیرت را گشادتر نمود. فصل «کره و ژاپن» نگاهم را به آن چشم‌بادامی‌ها تغییر داد (جنون کرۀ شمالی به‌کنار، ولی واقعاً تصور نمی‌کردم آن عروسک‌های کرۀ جنوبی و ژاپن آن‌قدر شرور باشند!) «آمریکای لاتین»؛ «وااای، خدای من!» فصل آخر، «شمالگان»، را که خواندم شاخ درآوردم. در پایان، «پس‌گفتار» کتاب را با بیم و امید تمام کردم.


ایران بین ناسیونالیسمِ اسلامی و سکولاریسم

انقلاب مشروطۀ ایران غالباً همه‌جانبه بررسی نمی‌شود. بیشتر مباحث ناظر به دو جنبۀ آن است: 1) آرمان‌های اجتماعی-سیاسی، 2) جریان مشروطه‌خواهی در تهران (و حداکثر تبریز). وضعیت دیگر شهرهای ایران معمولاً بررسی نمی‌شود. به‌علاوه، منافع صنفی-طبقاتی و تعارض آن‌ها را نیز درست بررسی نمی‌کنند. نویسنده در این پژوهش آکادمیک به دیگر شهرهای ایران در آن زمان سر می‌زند تا ما را با وضعیت عینی‌شان آشنا کند. دوم این‌که نشان می‌دهد تعارض منافع گروه‌های مختلف چه تأثیری بر همراهی یا مخالفت با جریان مشروطه‌خواهی داشته است. بدین ترتیب، تنوع، پیچیدگی و کثرتِ خرده‌جریان‌های مشروطه‌خواهی نیز آشکار می‌شود.