3 آذر 1402
این هم مثالی دیگر
نکتۀ موذیانه دربارۀ همۀ این اشکال پرستش این است که ناآگاهانه هستند. تنظیمات کارخانهاند. نوعی از پرستشاند که کمکم تویش سُر میخورید، روزبهروز، بیشتر و بیشتر چیزهایی را که میبینید و جوری که ارزشها را میسنجید محدود میکنید، بیآنکه کاملاً آگاه باشید که دارید چنین کاری میکنید. و جهان جلوی این را نمیگیرد که بر اساس تنظیمات کارخانهایتان عمل کنید، چون جهانِ مردان و پول و قدرت بهخوبی با سوختِ ترس و نفرت و سرخوردگی و عطش و بندگیِ خود پیش میرود. فرهنگ فعلی ما این نیروها را یراق کرده تا ثروت و راحتی و آزادی شخصی بینهایت به همراه بیاورند.
[ برای خواندن متن کامل، روی تصویر کلیک کنید ]
25 آبان 1402
کدام میانسالی؟
علاوه بر میانسالان، این کتاب خوشخوان برای جوانان و حتی کسانی که میانسالی را رد کردهاند نیز مفید است. نویسنده در پرتو دلهرۀ میانسالی، به این مسائل میپردازد: گذشته و آینده، جوانی، شغل، پوچی، پیری، مرگ، ترسها و آرزوها، شکستها و موفقیتها، حسرت زندگیهای انتخابنشده و فرصتهای ازدسترفته. او برای مواجهه با این چالشها، هم از فلسفۀ غرب بهره برده و هم از حکمت شرق. تأملات و تجربههای شخصی خود را هم روی دایره ریخته. نگاه ستیا آمیخته به امید و خوشبینی است؛ زیرا میگوید افراد میانسال فرصتهای بسیاری پیشِ رو دارند، نیز زمان زیادی. ترجمۀ نشر گمان درستتر و روانتر است.
15 آبان 1402
آیا این است انسان؟
مثل روز روشن بود که کتابی فوقالعاده خوب است. برای همین حتی پس از خرید هم کلی براندازش میکنم. آه که چقدر خوب نوشته شده! بَه که چقدر خوب ترجمه و ویرایش شده! وَه که چقدر خوب چاپ شده! «بنازیم دستی که انگور چید / مریزاد پایی که در هم فشرد.» این اثر پریمو لِوی مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. اهل بخیه با آن آشنا هستند، زیرا در بسیاری از کتابها به آن ارجاع میدهند یا آن را شاهد میگیرند. اگر این نیز انسان است کتابیست که آوازهاش از نویسندهاش فراتر میرود.