کدام تأملات؟

جزو آثار اولیه و دوران جوانی نیچه که سالم و سرحال و مثبت و پرانرژی بود. برخلاف آثار بعدی و مشهورش، مجموعه‌ای از گزین‌گویه‌ها نیست، بلکه چهار مقالۀ مفصل و متأملانه و آموزنده است با این عناوین: «دیوید اشتراوس، معترف و مؤلف»، «در باب مزایا و مضار تاریخ برای زندگی»، «شوپنهاور همچون آموزگار» و «ریشارد واگنر در بایرویت». موضوعات مورد بررسی عبارتند از: احیای فرهنگی، رشد فردی، اهمیت زندگی، ارزش هنر، اخلاق اصالت، سرشت فلسفه، نقد علم و... . ریشه‌ها و مبانی اندیشه‌های نیچه با وضوح و تفصیل در این اثر بیان شده‌اند. هر دو ترجمه خوب‌اند و هر دو ترجمه مقدمه‌های خوبی دارند.


سه راه ابریشم

یک «تاریخِ جهان» جدید، جذاب، خلاف‌‌آمد عادت و بی‌نظیر؛ ویژگی مهم‌تر، کنار گذاشتن اروپامحوری و خویش‌برترپنداری غرب است. همچنین، کلیشه‌هایی را می‌شکند که قرن‌هاست غربی‌‌ها را مغرور و شرقی‌ها را دلخور کرده‌اند. در نتیجه، نگاهی مثبت به گذشته و حتی آیندۀ سایر نقاط و فرهنگ‌های جهان دارد و به غربِ امروز هم هشدار می‌دهد. هر سه ترجمه خوب است، اما نشر نیماژ، در یک اقدام عجیب، نمایه، منابع و ارجاعات فراوان این اثر مهم را حذف کرده یا جا انداخته است! کسانی که می‌خواهند سال‌ها از این کتاب به‌عنوان یک اثر مرجع بهره ببرند، از دو ترجمۀ دیگر استفاده کنند.


آیا مدرنیته غربی است؟

برای این‌که آن همه هزینه را جبران کنم، تصمیم گرفتم بالاترین اهمیت و ارزش را برای آن قائل شوم. اصولاً وقتی کتابی را به قیمتی گزاف می‌خرم، برای این‌که معادل آن همه پول را به چنگ آورم، احساس می‌کنم همۀ مطالب آن باید درست باشد و به همین علت همۀ آن‌ها را درست فرض می‌کنم و با آغوش باز در درونم می‌پذیرم. وانگهی، هیجان اولیه پس از خرید یک کتاب جدید هم باعث شد آستین‌ها را بالا بزنم و از همان جملۀ اول شروع کنم به باور کردن: «اگر انسان می‌توانست رویدادهای جالب دوران باستان را با چشم خود ببیند، آیا تاریخ جهان را مطالعه می‌کرد؟»