ظلم، جهل و برزخیان زمین (نجوا و فریادها در برخورد فرهنگها)
نویسنده: محمد قائد
ناشر: انتشارات طرح نو
عباسمیرزا بهروشنی میدید تمام دعوا بر سر ولایتعهدی و ادامۀ سلطنت در این یا آن شاخۀ خانواده است، وگرنه کمتر کسی دغدغۀ وطن و دین دارد. از این رو، به عهدنامۀ ترکمانچای تن داد. از سوی دیگر، حریفان او هر ترفندی را برای نابود کردنش روا میدیدند. از این دیدگاه، میتوان گمان کرد چنانچه شرایط ابتدای دهۀ 1330 ده بار دیگر، با توطئۀ خارجی یا بدون آن، تکرار شود، خردهفرهنگهای جامعۀ ایران باز هم ائتلافی ضمنی در برابر یک خردهفرهنگ را که احتمال برندهشدنِ آن وجود دارد به هر نوع سازشی ترجیح بدهند، حتی اگر به معنی شکست از اجنبی باشد. احساس آخرین فرصت، اصرار بر خواستهای حداکثر و رسیدن به نتایج حداقل، خصلت جنبشهای اجتماعی ایران بوده است. این نتیجهگیری ممکن است تهرنگی از تقدیرِ تاریخی داشته باشد، اما وقایع و تحولات تاریخی قبلی و بعدیِ جامعۀ ایران را که کنار هم بگذاریم … واکنشها بسیار شبیه بودهاند: اول حماسه، بعد فاجعه. معرکه بگیرید؛ وانمود کنید که دارید قدرتهای بزرگ را به زانو درمیآورید؛ رقیبان را به خیانت و دزدی و وطنفروشی متهم کنید؛ سطح مطالبات را چنان بالا ببرید که از میان رقیبان کسی نتواند روی دست شما بلند شود. وقتی ناکام شدید و همه به نتایجِ حداقل تن دادند، به مظلومیت تاریخی پناه ببرید و جهانخواران را مقصّر معرفی کنید.
دلمشغولی با مظلومیت خویش در برابر فرهنگهای قویتر و غالب به ما فرصت میدهد، همانند نوعی داروی آرامبخش، خاطرمان را از دغدغۀ شرایط واقعی منصرف کنیم. به بیان دیگر، قرار دادن مسائل در دورنمای تنازعاتِ قدرتهای بزرگ – که در فولکلور سیاسیِ مردم خاورمیانه بیشتر به مقولهای ماوراءالطبیعه میماند – کمک میکند تا به درک جزئیات آزاردهنده نیازی نباشد. نکته این است: تراژدیِ 28 مرداد بیش و پیش از آنکه موضوعی تاریخی باشد در خدمتِ نیازی فرهنگی است به فاصله گرفتن از واقعیتهای آزاددهنده. اگر نویسندگانِ این همه مقاله و کتاب درست میگویند و دولتِ ملّیِ ایران قربانیِ توطئۀ چند مأمور درجه دو و سه آمریکایی و انگلیسی و چماقدارهای اجیرشدۀ آنها شد، پس حتماً و قطعاً این ملت باید در تعیین خطمشی و حتی ادارۀ خویش با چنان اشخاصی مشورت کند، زیرا ظاهراً در ایران هیچ برنامهای به نتیجه نمیرسد جز آنچه فرنگی بگوید و بخواهد. اگر چنین نیست و ایران کشوری است مستقل، پس آن نظریهها و کتابها و مقالهها را باید با دید انتقادی بررسی کرد. اگر مصدق مطلقاً شکست خورد، پس شاید برنامهاش اساساً عملی نبود…
اگر طرز فکر اجتماعی و رابطۀ طبقات و خردهفرهنگها همان است که در آن زمان و همواره وجود داشته، پس چرا در شکایت از جفای اجانب تا این حد زیادهروی کنیم؟ تا زمانی که رقابت ویرانگر خردهفرهنگها جریان دارد و تا وقتی ما آگاهانه قادر به تنظیم فکر و احساس و حرف خویش بر محوری واحد نیستیم، نه آن همه متن مربوط به عقلانیت گرهی از کار ما خواهد گشود و نه این همه مرثیه-حماسۀ 28 مردادی.
سردبیر
سردبیر ماهدبوک