16 مهر 1400
ویتگنشتاین از چه رمانی خوشش میآید؟
ویتگنشتاین بر اثر ابتلا به سرطان نسبتاً زود مرد؛ شصتودو سال و سه روز از عمرش میگذشت. البته اگر زنده هم میماند، تقریباً محال بود که به این دوران میرسید. اما اگر آن زمان کش پیدا میکرد و این رمان خیلی زودتر نوشته میشد، و خلاصه اینکه از دو طرف شاهد نزدیکی بودیم، و دست ویتگنشتاین در آخرین لحظات زندگیاش به این کتاب میرسید، قطعاً از آن خوشش میآمد. ...
30 شهریور 1400
ترجمهای که از من دل ربود
از میان آثاری که برای آشنایی با فلسفه نوشته یا ترجمه شدهاند، این کتاب را بهترین گزینه میدانم. خودم آن را چند بار خواندهام و همیشه به همگان توصیه کردهام. این اثر هم برای نوآموزان مفید است و هم برای استادان بصیرتزا؛ به دلیل پری و پختگی، استادان میتوانند تدریسش کنند و از جهت وضوح و سادگی، برای نوآموزان در حکم خودآموز است. ولی مزیت آن فقط به مضمون و محتوای پخته و شیوایش نیست؛ آنچه از من دلربایی کرد ترجمۀ درخشانش بود که هنوز هم برایش نظیری نیافتهام. این ترجمه از قضا و قدر روزگار یا آسمان بود. هر چه بود، ماجرای جالبی دارد.
15 شهریور 1400
فلسفه بعد از اسکیسواری!
این کتاب، آنقدر خوب است که باید به سراغش بروید تا از مطالعه و تفکر دربارۀ تکتک موضوعاتش لذت ببرید. نکتههایش آنقدر زیاد است که اگر بخواهم یکی را بگویم و دیگری را نادیده بگیرم، بیانصافی کردهام. به همین دلیل، معرفیام بیشتر تشویقی شدید برای مطالعهاش است تا توضیحی دربارۀ مطالبش. ممکن است بپرسید که «پس مطالعۀ این معرفی از کتابِ جولز چه فایدهای دارد؟! بهتر نیست یکراست برویم کتابش را بخریم و بخوانیم؟». فایدۀ معرفیام از این کتابِ دوستداشتنی این است که با نگاهی بهتر و – تا اندازهای – متفاوت، کتاب را بخوانید؛ چنان متفاوت که خودِ نویسنده هم انتظارش را نداشته باشد. این نگاه به سه نکتۀ مهم دربارۀ مطالب این کتاب برمیگردد.
22 اردیبهشت 1400
انسانیت: تاریخ اخلاقی سدۀ بیستم
چرا هزار یا حتی صدتا؟ ده کتاب خیلی خوب هم برای زندگی کافیست. برای انسان معاصر، یکی از آن دهتا همین شاهکار است. این کتاب کارنامۀ اعمال بشریت قرن بیستم است که اینک در اختیار همۀ انسانهاست تا آن را ببینند و جنس خود را خوب بشناسند. نوشتن آن ده سال طول کشیده و خواندنش هم باید با تأمل فراوان باشد. ترکیبی از تاریخ و فلسفه است. پس از خواندنش آدم آرزو میکند ای کاش از این به بعد هرگز چنین کتابهایی نوشته نشود. علت نوشته شدن چنین کتابهایی نخواندن چنین کتابهایی است.
16 اردیبهشت 1400
راز سر بهمهر سمرشده
کتابی که میخواهم معرفی کنم فضیلتهای فراموششده است. این کتاب هم قدیمی است و هم بر اساس شمارگان نشرش باید به اندازۀ کافی مشهور باشد. ولی نکتۀ عجیب این است که نه کتاب و نه مرحوم ملاعباس تربتی در سلوک و عرفان چِهره و شُهره نیستند. من هم اتفاقی با این دو آشنا شدم. لذا ابتدا به ماجرایی اشاره میکنم که باعث شد سروقت این کتاب بیایم. بعد میخواهم بگویم چرا این کتاب چندان دیده نشده و نخواهد شد.
12 اردیبهشت 1400
بیرق انگلیس
اگر کتابهای خوانده و نخوانده برایت تکراری شده است؛ اگر داستانی صددرصد متفاوت میخواهی؛ اگر اساساً به دنبال جهانی دیگر هستی، بفرما این شاهکار را تحویل بگیر! احتمالاً کوتاهترین رمانی است که تاکنون خواندهای، اما در عین حال، دشوارترین و پیچیدهترین رمان خواهد بود. مطالعۀ این کتاب تجربه است؛ تجربهای منحصربهفرد که اثرش از ذهن و زبانت زدوده نخواهد شد. آخر این رمان فقط یک پاراگراف است.
10 اردیبهشت 1400
حرفهای نقاش دربارۀ همهچیز
● لطفاً خیال نکنید که پیکاسو فقط برای نقاشان و طراحان سخن دارد و حرفهایش به درد دوستداران خودش میخورد؛ چون در اینصورت مجبور میشوم وسط خیالات واهیتان بپرم و اعلام کنم که اشتباه میکنید. پیکاسو برای تمام کسانی که میل و توان «خلق» دارند، حرف دارد. او خوب میداند که برای خلق یک زیبایی باید چطور نگاه کرد، چطور آن را تبدیل به عملی ذهنی کرد و حتی چطور باید تقلید کرد که از آن به خلق زیبایی رسید...
1 اردیبهشت 1400
آیا مدرنیته سخت است؟
> ملاک مدرنیته چیست؟ سوژه یا ابژه؟ برخی بر این باورند که قوام مدرنیته به سوژۀ مدرن است. در مقابل، عدهای مدرنیته را در ابژههای مدرن میجویند. به نظرم مارشال برمن (1940-2013) در این کتاب از این دو نظر فراتر میرود. از نگاه او مدرنیته هیچکدام از آن دو طرف بهتنهایی نیست، بلکه در واقع نوعی تجربه است. مدرنیته تجربۀ سوژۀ مدرن از ابژههای مدرن است. برمن این مطلب را نه به صورت تئوری، بلکه در عمل نشان میدهد؛ یعنی این تجربه را تشریح میکند و نشانمان میدهد. این تجربه ویژگیهای خاص خود را دارد. این تجربه هم متناقض است، هم جالب و هم خلاقانه...