اگر از من می‌خواستند که فهرستی ارائه کنم از مهم‌ترین کتاب‌هایی که در این اواخر به فارسی ترجمه شده‌اند، این کتاب را در رأس آن‌ها قرار می‌دادم. این کتاب از آن نوع آثار بسیار جدی است و باید بسیار جدی گرفته شود. من می‌خواهم در این‌جا فقط به همین جدیت بپردازم تا علاقمندان به سراغش بروند. به عبارت دیگر، قصد ندارم محتوا و دیدگاه‌های کتاب را بررسی کنم، بلکه فقط اهمیت مسئله را گوشزد می‌کنم. البته در معرفی کتاب‌ها رویّه این است که مشخص کنند کتاب چه می‌گوید. اما وضعیت بسته و برهوتی ما به گونه‌ای است که حتی نمی‌توان دربارۀ سکشوالیته آغازگر بحثی جدی و متأملانه بود؛ زیرا چنین بحثی نیاز دارد که افراد مشارکت‌کننده دانشی زمینه‌ای در این‌باره داشته باشند؛ و این دقیقاً همان چیزی است که تقریباً کسی از آن برخوردار نیست. همین بی‌دانشی و بی‌خبری باعث ایجاد سوءتفاهم می‌شود. البته به احتمال زیاد همگان تصور می‌کنند که دانشی درخور و چشمگیر در این زمینه دارند. اما زهی خواب و خیال خام! چرا این‌گونه است؟

بحث را با طرح این مسئلۀ بنیادی آغاز می‌کنم: آیا دنیای مدرن و، به تبعش، زندگی مدرن با دنیا و زندگی سنتی تفاوت جوهری، ماهوی و کیفی دارد یا خیر؟ شناخت تاریخی و مقایسۀ تفصیلی این دو نشان می‌دهد که پاسخ مثبت است. خیلی مثبت. پلاس پلاس! اگر کسی پاسخ مثبت را بپذیرد، باید تن به قبول این مطلب هم بدهد که جزئیات دنیا و زندگی مدرن هم تفاوت ماهوی، جوهری و کیفی با امور مشابه سنتی دارند. یکی از این موارد امر جنسی و روابط میان دو جنس است. منظور از روابط میان دو جنس فقط رابطۀ جنسی در معنای خاصش نیست، بلکه منظور رابطه در عام‌ترین معنای آن است. همچنین، منظور این نیست که در برخی از جوامع مدرن ازدواج همچنان سنتی است. خیر؛ این نظر یک سخن سطحی است. بلکه منظور این است که اصل رابطۀ میان دو جنس همچنان روح سنتی دارد. یعنی حتی روابط بیرون از ازدواج هم در واقع همچنان سنتی هستند. یک دلیل این است که هنجارها و توقعات از جنس مذکر همان توقعاتی است که در فضای سنتی از مردان انتظار می‌رود، حال رابطه هر چقدر هم مدرن یا پست‌مدرن باشد! با توجه به این امر، مباحث این کتاب شامل خیلی چیزها، یعنی خیلی از روابط خاص و مشخص، می‌شود: عشق، تعهد، ازدواج، اعتیاد جنسی، هرزگی، فاحشگی، عشق رمانتیک، ازدواج، طلاق، دوستی و صمیمیت. به تبع موضوع، مسئلۀ خانواده و حتی رابطۀ میان والدین و فرزندان نیز مورد تأمل قرار می‌گیرد.

نویسندۀ کتاب که احتمالاً مشهورترین جامعه‌شناس دنیا هم باشد، طبیعتاً این تصور را به ذهن متبادر می‌کند که از منظری جامعه‌شناسانه این رابطه و موضوعات را بررسی می‌کند. هم بله و هم خیر. بررسی گیدنز آن‌قدر خوب و همه‌جانبه است که مباحثش سویه‌های روانشناختی و عمق فلسفی هم دارد. به‌علاوه، از پژوهش‌های آماری هم استفاده کرده است. در کل، گیدنز تلاش کرده که این موضوع را خوب حلاجی کند. البته او در پی این نیست که دستورالعمل صادر کند یا حتی بحثی ارزشی را به نتیجه برساند؛ آن‌چه او می‌خواهد انجام دهد توصیف و شناخت دقیق، درست و همه‌جانبه از این مسئله است. مسئلۀ او این است که امروزه واقعاً در عرصۀ جنسیت، در زندگی آدم‌ها چه می‌گذرد (در زیر پوسته، در اعماق، در پشت‌صحنه، در لایه‌های پنهانی و ناگفته)؟ نیازی به گفتن نیست که شخصی و حتی خصوصی بودن این رابطه آن را از دید پنهان کرده و خارج از دسترس فهم قرار داده است. هیچ‌جا دیده نمی‌شود، اما، از طرف دیگر، آثار و پیامدهایش را همه‌جا می‌بینیم. خصوصی‌ترینِ امر زندگی، در عمومی‌ترین عرصه‌ها خودنمایی می‌کند. نمی‌کند؟! این آشکارگی افراطی که گاه شکلی زننده به خود می‌گیرد، نشان می‌دهد که در آن لایۀ خصوصی، ناکامی‌ها و ناکارآمدی‌های بیش‌‌ازحدی جریان دارند. متأسفانه حتی کسانی که خود از آن جریان رنج می‌برند، دقیقاً و به‌درستی نمی‌دانند که چه بر سرشان می‌گذرد. طبیعی است؛ تجربۀ بی‌واسطه غیر از فهم و شناخت است.

کسی که از درد شکم می‌نالد، چیزی را عمیقاً و بی‌واسطه تجربه می‌کند که هیچ فهم و شناختی از آن ندارد. این پزشک است که می‌تواند او را از ماجرا باخبر سازد. اما پزشک عرصۀ جنسیت کیست؟ متأسفانه حتی اگر هم متخصصی باشد، ظاهراً خیلی خیلی کم است، به‌طوری که اصلاً به چشم نمی‌آید. با وجود این، تصور کنیم که جامعه‌ای بیمار باشد و برای خیل کثیر بیماران هیچ پزشکی هم در کار نباشد. فاجعه نیست؟ متأسفانه در باب جنسیت چنین وضعی رقم خورده است. به نظر می‌رسد که به این زودی‌ها اوضاع بهتر نخواهد شد و اگر کسی به دنبال راه‌حل است، باید بیش از هر چیز روی خودآگاهی فردی خودش حساب کند. راه‌حلی کلی و همگانی وجود ندارد و هر کسی باید نسخه‌ای شخصی برای خودش دست‌وپا کند. چنین نسخه‌ای را می‌توان با خواندن کتاب‌های خیلی خوب به دست آورد. تعداد این نوع کتاب‌ها برای این موضوع بسیار اندک است، اما همین اندک آثار خوب هم امیدوارکننده هستند. نویسنده هم در این کتاب می‌خواهد روزنه‌های امید را پیدا کند یا به ما نشان دهد که چگونه آن‌ها را پیدا کنیم.

گیدنز تمامی مباحث تئوریک را با توجه به گزارش‌هایی سامان می‌دهد که پژوهش‌گران و متخصصان طراز اول تهیه کرده‌اند. البته او، علاوه بر گزارش‌ها و آمارها، به اندیشمندان نظریه‌پرداز هم عنایت تامّ دارد؛ برای نمونه وبر، فروید و مارکوزه. همچنان‌که یک فصل کامل، فصل دوم، را به نقد و بررسی نظریات فوکو در این‌باره اختصاص داده است. ولی این خیلی مهم است که ابتدا بدانیم در جوامع مدرن دقیقاً چه می‌گذرد و در خلوت‌ها و حتی در سویدای دل‌ها و امیال مردان و زنان امروزی واقعاً چه خبر است و آن‌گاه به سراغ تئوری‌ها و نظریه‌پردازی برویم. اهمیت این مطلب وقتی خوب آشکار می‌شود که بدانیم تقریباً همۀ کلیشه‌های جنسی و باورهای عرفی و سنتی در این‌باره کاملاً غلط‌اند و معکوس واقعیت‌اند. یک نمونۀ سادۀ آن را از کتاب برایتان نقل می‌کنم:

«اضطراب مردان دربارۀ جنسیت تا وقتی پنهان می‌ماند که اوضاع و شرایط اجتماعی گوناگونی که از آن جنسیت حمایت می‌کنند سر جای خود باشند. اگر ظرفیت و نیاز جنسی زنان به ابراز جنسی تا میانه‌های قرن بیستم به‌دقت در لفافه نگه داشته می‌شد، زخم‌خوردگی‌های جنسی مردان نیز همین‌طور بود. تحلیل لسلی هال از نامه‌هایی که مردان به خانم ماری استاپس نوشته بودند همین یأس و ناراحتی جنسی را نمایان می‌کند – که فاصلۀ زیادی با تصویر شهوت‌ران بی‌خیال، یا جنسیت شتاب‌زده و افسارگسیخته دارد. ضعف بنیۀ جنسی، تراوش‌های شبانه، انزال زودرس، دغدغه در مورد کیفیت عمل آمیزش – نگرانی‌ها و اضطراب‌هایی از این دست به‌کرات در این نامه‌ها به چشم می‌خورد. بسیاری از مردانی که با استاپس تماس گرفتند با دقت و تأکید خاطرنشان می‌کردند که آن‌ها بی‌بنیه نیستند، بلکه مردی تنومند و قوی با آمادگی جسمانی بالاتر از متوسط، خوش‌هیکل، ورزشکار و با نیروی بدنی زیاد و از این قیبل هستند. اضطراب ناشی از فقدان دانش دربارۀ امور جنسی یکی از مضامین دائمی است، همین‌طور احساس مزمن فرومرتبگی و سردرگمی شخصی- ناتوانی در تحریک طرف مقابل، و همچنین فقدان لذت برای مردان، از شکایت‌های رایج است. مردان بهنجار شکایت می‌کنند که هرگز رضایتی را که عقل و غریزه به آن حکم می‌کنند نمی‌چشند.»

دگرگونی عشق و صمیمیت

(جنسینگی، عشق و شهوت در جوامع مدرن)

نویسنده: آنتونی گیدنز

مترجم: حسن چاوشیان

ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه