ایران امروز در آینۀ دیروز

واضح است که برای مطالعۀ کتاب باید مکان مناسب را فراهم کرد. ولی زمان نیز به همان اندازه مؤثر است و مدخیلت دارد. منظورم از زمان فقط ساعت صبحگاهی یا لحظات شبانگاهی نیست. به نظرم زمانِ مهم‌تر دوره‌های زندگی فرد است یا سال‌های خاص یک جامعه. در این ایام که نعره و نالۀ همگان به آسمان رفته و همه از همه چیز و همه کس می‌نالند و شاکی‌اند، زمان مناسبی است برای بازدید از گذشته، خواندن تاریخ و مطالعۀ این کتاب. به‌علاوه، خواندن این کتاب را می‌توان بازدید از یکی از بناهای فرهنگی نامرئی ایران دانست. گشت‌وگذاری شگفت‌انگیز و مبهوت‌کننده از گذشته‌ای نه‌چندان دور؛ گذشته‌ای که از آن‌چه تصور می‌کنیم به اکنون ما نزدیک‌تر است.


آیا مدرنیته غربی است؟

برای این‌که آن همه هزینه را جبران کنم، تصمیم گرفتم بالاترین اهمیت و ارزش را برای آن قائل شوم. اصولاً وقتی کتابی را به قیمتی گزاف می‌خرم، برای این‌که معادل آن همه پول را به چنگ آورم، احساس می‌کنم همۀ مطالب آن باید درست باشد و به همین علت همۀ آن‌ها را درست فرض می‌کنم و با آغوش باز در درونم می‌پذیرم. وانگهی، هیجان اولیه پس از خرید یک کتاب جدید هم باعث شد آستین‌ها را بالا بزنم و از همان جملۀ اول شروع کنم به باور کردن: «اگر انسان می‌توانست رویدادهای جالب دوران باستان را با چشم خود ببیند، آیا تاریخ جهان را مطالعه می‌کرد؟»


درد باردار است!

برای اینکه فلسفۀ درد را درآوریم، باید همچون ابژه به آن نگاه کنیم. اینجاست که درد را هم دارای وجوهی جسمانی می‌دانیم و هم دارای وجوهی روانی. نویسنده به هر دو وجه اشاره می‌کند و مثال‌هایی از گونه‌های مختلفش می‌آورد. افزون بر اینکه به حالتی از درد اشاره می‌کند که دردِ جسمانی و روانی در هم تنیده‌اند و حتی یکی بدون دیگری وجود نخواهد داشت.وی این ایده را مبنای کار خویش قرار می‌دهد که «درد همیشه، هم جزئی جسمی دارد و هم جزئی روانی (یا روان‌شناختی).» لذا نویسنده لازم می‌بیند، علاوه بر فیلسوفان، به بحث‌ها، مثال‌ها و نظریات روان‌شناسان و درمان‌گران هم توجهی جدّی داشته باشد. خلاصه اینکه برای دست‌یابی به فلسفۀ درد، دانش‌های غیرفلسفی را هم به‌کار می‌گیرد.


اول و آخر پرسش

برایان مگی در کتابش این ماجرای تلخ را بازگو کرده است: هرقدر کمندِ حقیقت‌جویی را تنگ‌تر گرفته‌ایم، کمتر چیزی فراچنگ آمده است. مادۀ شناسایی ما، یعنی جهان، هم تا دلتان بخواهد عجیب‌غریب و گل‌وگشادتر از چیزی است که فکر می‌کردیم. هرگونه تحدید و تقلیلی به یک‌باره بر وسعت جهان افزوده و کار خیلی بیخ پیدا کرده است. چراکه مدام بر جنبه‌های ‌شناخت‌ناپذیر جهان افزوده شده، چه رسد به ناشناخته‌ها. هر تلاشی در طول تاریخ برای علاج ماجرا سرطان جدیدی را به جان بخش تازه‌ای از پیکرۀ دانش بشری انداخته است. نتیجه؟ اکثریت قریب به اتفاق امور جهان و انسان را نمی‌دانیم و نمی‌توانیم هم بدانیم.


آیا قرار است دیگر «انسان» نباشیم؟

«اینترنت با مغز ما چه می‌کند» همان قدر جذاب است که یک رمان خوب. نثر روان و ذهن زیبای نیکلاس کار و ترجمۀ خوب محمود حبیبی یک خوراک فکری لذیذ و مقوی در اختیار ما قرار می‌دهد. با این حال وب‌گردهای حرفه‌ای را دچار ملال خواهد کرد، زیرا این افراد می‌خواهند در اسرع وقت لب مطلب را بقاپند و دربروند. اما نویسندۀ این کتاب تمام تلاشش را کرده است که از اسلوب نگارش وب پیروی نکند. او سعی می‌کند که از ارائۀ روایت‌های کوتاه و سطحی بپرهیزد. این تلاش فراوان به ثمر رسیده است. کتاب سبکی جذاب و متنی پیوسته دارد.


آلبر کامو: دربارۀ عشق، مرگ و زندگی

من تلاش کردم که این نوشته انتهای داستان رو لو نده. اما به هر حال وقتی داری دربارۀ محتوای کتاب حرف می‌زنی با بخش‌های زیادی از اون آشنا می‌شی؛ چیزی شبیه این‌که مقدمه‌های اول کتابو بخونی. من همیشه مقدمه‌ها رو بعد از تموم کردن کتاب می‌خونم، ولی برای انتخاب کتاب یه نگاهی به چند صفحه‌ش میندازم. اگر قصد خرید و خوندن کتابو دارین می‌تونین به بندهای نقل قول و بند پایانی نوشته نگاه کنین. تمامی نقل قول‌ها هم از نیمه اول کتاب انتخاب شده. در نیمۀ دوم یادداشت هم ترجمه‌های موجود طاعون رو بررسی و با هم مقایسه کردم.


راز سر به‌مهر سمرشده

کتابی که می‌خواهم معرفی کنم فضیلت‌های فراموش‌شده است. این کتاب هم قدیمی است و هم بر اساس شمارگان نشرش باید به اندازۀ کافی مشهور باشد. ولی نکتۀ عجیب این است که نه کتاب و نه مرحوم ملاعباس تربتی در سلوک و عرفان چِهره و شُهره نیستند. من هم اتفاقی با این دو آشنا شدم. لذا ابتدا به ماجرایی اشاره می‌کنم که باعث شد سروقت این کتاب بیایم. بعد می‌خواهم بگویم چرا این کتاب چندان دیده نشده و نخواهد شد.


حرف‌های نقاش دربارۀ همه‌چیز

● لطفاً خیال نکنید که پیکاسو فقط برای نقاشان و طراحان سخن دارد و حرف‌هایش به درد دوست‌داران خودش می‌خورد؛ چون در این‌صورت مجبور می‌شوم وسط خیالات واهی‌تان بپرم و اعلام کنم که اشتباه می‌کنید. پیکاسو برای تمام کسانی که میل و توان «خلق» دارند، حرف دارد. او خوب می‌داند که برای خلق یک زیبایی باید چطور نگاه کرد، چطور آن را تبدیل به عملی ذهنی کرد و حتی چطور باید تقلید کرد که از آن به خلق زیبایی رسید...


آیا مدرنیته سخت است؟

> ملاک مدرنیته چیست؟ سوژه یا ابژه؟ برخی بر این باورند که قوام مدرنیته به سوژۀ مدرن است. در مقابل، عده‌ای مدرنیته را در ابژه‌های مدرن می‌جویند. به نظرم مارشال برمن (1940-2013) در این کتاب از این دو نظر فراتر می‌رود. از نگاه او مدرنیته هیچ‌کدام از آن دو طرف به‌تنهایی نیست، بلکه در واقع نوعی تجربه است. مدرنیته تجربۀ سوژۀ مدرن از ابژه‌های مدرن است. برمن این مطلب را نه به صورت تئوری، بلکه در عمل نشان می‌دهد؛ یعنی این تجربه را تشریح می‌کند و نشان‌مان می‌دهد. این تجربه ویژگی‌های خاص خود را دارد. این تجربه هم متناقض است، هم جالب و هم خلاقانه...


چه مرگم است؟

رولو می می‌خواهد راهنمای انسان درمانده‌ای باشد که نمی‌داند چه مرگش است و از سردرگمی در این دنیای قشنگِ نو کلافه شده است. ره‌آورد این راهنمایی کشف وجود است؛ وجودی که از فرط نزدیکی نامرئی است. چه بودن و چگونه بودن، ما را از خودِ بودن (هستی) غافل کرده است. بیگانگی از وجود بیگانگی از خود است. درمان فقط از راه درک و تجربۀ ناب هستیِ خویش میسر است. و همۀ ساکنان جهان مدرن نیازمند درمانند.