باز هم انسان تکساحتی
15 مرداد 1401
کتاب مقدس جوانان انقلابی دهۀ شصت میلادی و نقدی رادیکال بر همۀ ابعاد جوامع صنعتی پیشرفته: تکنولوژی، سرمایهداری، رسانه و تبلیغات، مصرفگرایی، پوزیتیویسم و حتی فلسفۀ تحلیلی. از نظر مارکوزه این امور انسان را از پرداختن به مهمترین ابعاد وجودیاش باز داشته و او را به موجودی تکبعدی تبدیل کردهاند. این کتاب با شهرتی جهانی و خیرهکننده در همان سالها به فارسی ترجمه شد. ولی ترجمۀ آقای مؤیدی اولاً از ترجمۀ فرانسوی اثر صورت گرفته و ثانیاً امروزه کمی قدیمی شده است. ترجمۀ جدید (از روی ویرایش جدید متن اصلی) این مشکلات را ندارد. بهعلاوه اصطلاحات و عبارتها بهروز شدهاند و متن خوشخوانتر است.
پرسههای سرنوشتساز
11 مرداد 1401
خانم آنگی پِگ زنی خانهدار در شهر کوچک اِسِکس انگلستان بود. روزی به یک کتابفروشی رفت و به طور تصادفی کتابی فلسفی برداشت. نگاهی انداخت؛ خوشش آمد و آن را خرید. همینکه شروع کرد مجذوب و مسحور آن کتاب شد و شبِ همان روز تا صبح مشغول خواندنش بود. کتاب به او نشان داد که چرا رابطهاش با زندگی قطع شده و حالا چگونه میتواند دوباره به زندگی برگردد. کتاب آنقدر مؤثر بود که صبح نشده آنگی تصمیمش را گرفت. کارهای سخیف و تکراری و بیمعنا را کنار گذاشت. به دانشگاه رفت و در رشتۀ فلسفه ثبتنام کرد.
واقعۀ عاشورا
7 مرداد 1401
پژوهشی جدید و بینشی بدیع در خصوص واقعۀ کربلا. اثری ارزشمند در فضای پر از تکرار و تقلید کشور ما. نویسنده با استفاده از ساختارگرایی کلود لویاستروس به سراغ کتاب تاریخ طبری رفته و به گزارش آن از ماجرای عاشورا پرداخته است. او واقعه را همانگونه که هست، با کارکردهای مذهبیاش برای شیعیان، بررسی میکند. هدف او نقد و بررسی صحت و سقم تاریخی نیست، بلکه کشف و زایش معناست. این کتاب مختصر هم خواننده را با ساختارگرایی آشنایی میکند و هم چگونگی بهکارگیری آن را نشان میدهد و هم نتیجه میگیرد که این روش را میتوان در سایر مسائل تاریخ اسلام بهکار برد.
مُد، سلیقه و تمایزاتِ هویتساز
4 مرداد 1401
چرا بیشتر افراد تابع مُد هستند و از سبکهای متفاوتی پیروی میکنند؟ عموماً میخواهیم این مسئله را با روانکاوی حل کنیم. اما نویسنده گریزی به مشاهیر ادبی جهان میزند و از گوته و فلوبر تا آراء جامعهشناسان و فیلسوفان را بررسی میکند و بحثِ تمایزاتِ هویتساز را مطرح میکند؛ بحثی بهغایت مهم که صورت دیگری از هویت اجتماعی را به ما میشناساند. او سلیقه و مُد را امر اجتماعی بیپشتوانه نمیبیند، بلکه آن را مجموعهای از رویکردهای جدی گوناگون میداند. با مطالعۀ این اثر مُدگرایی را یک انحراف اجتماعی و اخلاقی نخواهیم دید، بلکه آن را موضوعی زیبا و مهم در جهت شناخت فردیت و جامعه تلقی خواهیم کرد.
جامعه فرسودگی
31 تیر 1401
اثری بدیع و فشرده از فیلسوفی نوظهور. این فیلسوف کرهای-آلمانی نشان میدهد که عارضۀ اصلی دوران ما چیزهایی از قبیل ملال، بیمعنایی، تنهایی یا ... نیست، بلکه «فرسودگی» است. آنچه ما را فرسوده ساخته یک امر فردی و روانشناختی نیست، بلکه فرهنگ فراگیر مثبتاندیشِ معطوف به موفقیتهای بلندپروازنه است که آن را درونی کردهایم. ولی هرچقدر هم سخت تلاش کنیم، به نتیجه نمیرسیم، زیرا شرایط و تواناییهایی ما بهشکلی اساسی محدود است. فرهنگ مثبتاندیش و روحیهبخش در نهایت تبدیل به فشار و اجبار میشود. «تو میتوانی» بدل میشود به «تو مجبوری». ما در ظاهر ارباب و در باطن بردهایم. یک راهحل این است که به جای تلاش مضاعف، بیشتر تأمل کنیم.
کهنسالی خردمندانه چگونه است؟
28 تیر 1401
سیسرو در ابتدای دهۀ ششم زندگیاش بود؛ تنها و خانهنشین در یک روستای بینامونشان. چندی پیش طلاق گرفته، و بهتازگی دخترش از دنیا رفته بود. او را از منصبهای حکومتی هم کنار زده بودند و دیگر کاری نداشت که خودش را به آن مشغول کند. برای تسلّای حالش، دست به قلم میبرد و چند رساله در موضوعات مختلف مینویسد. یکی از این رسائل، "دربارۀ پیری" است. سیسرو میخواهد در این رساله بارِ پیری را سبکتر کند؛ نوشتن را گونهای درمان برای این کار میداند. او گفتگویی خیالی میان سه نفر شکل میدهد که گویندۀ اصلی، شخصی است به نامِ کاتو. کاتوی پیر نمایندۀ اندیشۀ سیسرو است.
عشق سیال
21 تیر 1401
جهان ما دلمشغول آمار، میانگینها و اکثریتهاست و، بنابراین، تمایل داریم که میزان غیرانسانی بودن جنگها را بر اساس تعداد تلفات آنها محاسبه کنیم. ما تمایل داریم که شرارت، قساوت و زنندگی و رسوایی آزار و اذیت را بر اساس تعداد قربانیان آن بسنجیم. ولی در سال 1944، در بحبوحۀ مرگبارترین جنگهای تاریخ بشر، لودویگ ویتگنشتاین گفت: «ممکن نیست هیچ فریاد درد و رنجی از فریاد یک انسان شدیدتر باشد. یا ممکن نیست هیچ درد و رنجی شدیدتر از درد و رنج یک انسان واحد باشد. ممکن نیست کل سیارۀ زمین بیش از یک روح واحد درد و رنج بکشد.»
نقدهایی مخالف جریان
17 تیر 1401
27 جستار کوتاه و بلند در زمینههای مختلف: ادبیات، هنر، کتاب، سینما، تئاتر، دین، روانکاوی، جامعه، چند نویسنده و... . ترجمۀ انتشارات بیدگل روانتر و پیراستهتر است، ولی هر دو ترجمه خوب، درست و قابلقبول هستند. علاقمندان جدی که دیر یا زود این گنجینه را کشف خواهند کرد، هر کدام را بخوانند، به مطلوب میرسند. ارزش کتاب در این است که نمونهای عالی از جستارنویسی متأملانه، نقادانه، محققانه و در عینحال جذاب به شمار میآید. این اثرِ اینک کلاسیک نشان میدهد که چگونه یک منتقد غیرمتخصص هم میتواند بینشی ژرف و نظریاتی دقیق داشته باشد. چراکه این نقدهای جسورانه حتی خود نقد متعارف را هم نقد میکنند.