اینک نیچه

کتاب که زیادی خوب باشد، آن‌گاه دغدغۀ خواننده این می‌شود که نکند به اندازۀ کافی حجیم نباشد! ولی کدام کتاب خیلی خوبی هست که کم نباشد، حتی اگر هزار صفحه باشد؟! تنها راه جبران این کمبود آهسته‌خوانی و دوباره‌خوانی است، به‌اضافۀ سرک‌کشیدن‌های موردی و نوک‌زدن‌های دزدکی. ذره‌ذره ضربه می‌زنیم، گویی که می‌خواهیم همۀ ذرات کتاب را بر تمام نقاط بدن‌مان تتو کنیم. واقعاً هم اثرش نازدودنی است. اصلاً بخشی از خود ما می‌شود. به همین دلیل، برای این کتابِ هشتصدصفحه‌ای سهمیۀ دوماهه در نظر گرفتم؛ روزی ده‌دوازده صفحه. اما هر بار شروع می‌کردم تا پنجاه صفحه می‌لغزیدم. خودبه‌خود ناپرهیزی می‌کردم. دوهفته‌ای تمام شد.

+ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب بر روی تصویر کلیک کنید.


چرا به دین محتاجیم

کتابی علمی و غیرالهیاتی در دفاع از دین‌داری. ظاهراً یافته‌های علوم تجربی (زیست‌شناسی تکاملی، عصب‌شناسی، روان‌شناسی) ریشه‌های دین‌ورزی، کارکرد آن و غایتش را تهدید می‌کنند. اما نویسنده نشان می‌دهد که ریشه‌های نیاز ما به دین‌داری بسیار عمیق‌اند، دین هنوز هم کارکردی موفق دارد، و غایتش همچنان موجّه است. برای مواجهه با رنج‌ها، مشکلات و بی‌معنایی، دین همچنان دردسترس‌ترین و آزموده‌شده‌ترین راه است، زندگی جمعی را به‌سامان، و خشم و خشونت را مهار می‌کند، و نه‌فقط مانع لذت و شادی نیست، بلکه سازوکاری خاص برای خلق‌شان دارد‌. و هر جانشینی برای دین، در نهایت، به‌صورت نوعی دین درمی‌آید با مناسکی گسترده و پیچیده.


تضاد دولت و ملت

تلاش برای صورت‌بندی نظریه‌ای دربارۀ انقلاب‌های ایران این‌گونه توجیه می‌شود که هیچ نظریۀ واحدی نمی‌تواند در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها صادق باشد. به‌علاوه، انقلاب‌های ایران به هیچ‌یک از انقلاب‌های قدیمی یا معاصر اروپا شباهت کامل نداشته‌اند. اگر در مورد همۀ قیام‌ها و انقلاب‌های اروپا تنها یک حکم بتوان صادر کرد این است که آن‌ها قیام بخشی از جامعه بر ضد بخشی بوده‌اند که طبقات اجتماعی مرفّه‌تر و قدرتمندتر را تشکیل می‌داده و از همین رو، دولتِ وقت نمایندۀ راستین آن بوده است. انقلاب‌های اروپایی از دوران باستان تا قرن بیستم همگی در این ویژگی مشترک بوده‌اند. اما انقلاب‌های ایران این‌گونه نبوده‌اند.


یک زن آزادی‌بخش

"الیزابت فینچ" دربارۀ الیزابت فینچ است؛ زنی تحصیلکرده و فرهیخته، تنها و رواقی‌مشرب، نویسنده و مدرس دانشگاه، و متخصص تاریخ و فرهنگ. در سیر داستان به‌طور کامل با او آشنا نمی‌شویم. او تا انتها در سایه‌روشن می‌ماند. هیچ‌گاه به‌طور کامل در روشنایی قرار نمی‌گیرد تا او را واضح ببینیم و کامل بشناسیم. حتی برای شخصیت‌های داستان، اعم از دوستان و اقوام، هم مکشوف نمی‌شود. البته در سیر داستان قدم‌به‌قدم با او بیشتر آشنا می‌شویم، اما هر چقدر بیشتر می‌شناسیمش، وجوه ناشناخته‌اش نیز بیشتر می‌شوند. عجیب است؟ نه، اصلاً. مگر در واقعیت همین‌طور نیست؟


حدیث نفس (خاطرات رسته از فراموشی)

ابراهیم گلستان در منزل یکی از بزرگان دعوت داشته است. سر وقت می‌رود، ولی میزبان هنوز از سر کارش نیامده است. پس منتظر می‌نشیند. در این ضمن، یکی از میهمانان از راه می‌رسد، خود را معرفی می‌کند: «محمود صناعی». گلستان او را خوب می‌شناخت، اما چون با دارودستۀ خانلری میانه‌ای نداشت، پشت به او می‌کند و تا دیگران برسند کلمه‌ای با او حرف نمی‌زند. بعدها این داستان را با دکتر صناعی درمیان گذاشتم. صحت آن را تأیید کرد، ولی با لبخندی افزود آن شب پس از مدتی سکوت به تمسخر گفتم: «پیشنهاد می‌کنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم.»

[ با کلیلک روی تصویر، متن کامل این بریدۀ کتاب را بخوانید. ]


صدر اسلام و زایش سرمایه‌داری

غالباً اسلام و سرمایه‌داری را متضاد هم می‌دانند، اما بندیکت کُهلر، با پژوهشی گسترده و گزارشی جذاب، نشان می‌دهد که اسلام سرچشمۀ سرمایه‌داری مدرن است. چراکه پیامبر اسلام تجربۀ تجاری داشت، پایبندی به قراردادهای اقتصادی در اسلام واجب دینی است، مکه و همۀ شهرهای مهم جهان اسلام مرکز تجاری بودند. نیز، مسلمانان در زمینۀ فقه معاملات، مدیریت تجاری، ریاضیات کاربردی و اصلاحات پولی، دستاوردهای درخشان داشتند. رشد خیره‌کنندۀ اسلام در پنج قرن اول رابطۀ علّی مستقیم با اقتصاد موفق آن داشت. با گسترش اسلام، اقتصادش به اروپا و ایتالیا رسید. به‌ویژه ونیز و جنوا، آن را اخذ کردند و به سراسر غرب سرایت کرد.


روان‌درمانی اگزیستانسیال

بیماری نتیجۀ عدم تعادل میان عوامل بیماری‌زا و مقاومت میزبان است. عوامل بیماری‌زا همیشه در بدن هستند، نیز فشارهای روانی که از زندگی جدایی‌ناپذیرند و همۀ افراد با آن‌ها دست به گریبانند. ابتلای فرد به بیماری بستگی به مقاومت بدن در برابر عامل بیماری‌زا دارد: وقتی مقاومت پایین بیاید، بیماری پدیدار می‌شود، حتی اگر تهاجم عامل بیماری‌زا تغییری نکند. پس همۀ انسان‌ها سرگشته‌اند، ولی بعضی قادر به کنار آمدن با این وضع نیستند: ناهنجاری روانی فقط به وجود یا فقدان فشار روانی وابسته نیست، بلکه تعامل میان فشار روانی همه‌جایی و سازوکارهای دفاعی فرد نیز نقش مهمی در آن دارد.

[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]


ایران بین ناسیونالیسمِ اسلامی و سکولاریسم

انقلاب مشروطۀ ایران غالباً همه‌جانبه بررسی نمی‌شود. بیشتر مباحث ناظر به دو جنبۀ آن است: 1) آرمان‌های اجتماعی-سیاسی، 2) جریان مشروطه‌خواهی در تهران (و حداکثر تبریز). وضعیت دیگر شهرهای ایران معمولاً بررسی نمی‌شود. به‌علاوه، منافع صنفی-طبقاتی و تعارض آن‌ها را نیز درست بررسی نمی‌کنند. نویسنده در این پژوهش آکادمیک به دیگر شهرهای ایران در آن زمان سر می‌زند تا ما را با وضعیت عینی‌شان آشنا کند. دوم این‌که نشان می‌دهد تعارض منافع گروه‌های مختلف چه تأثیری بر همراهی یا مخالفت با جریان مشروطه‌خواهی داشته است. بدین ترتیب، تنوع، پیچیدگی و کثرتِ خرده‌جریان‌های مشروطه‌خواهی نیز آشکار می‌شود.


به‌درود رفیق

اغتشاش. اغتشاش. بله؛ اغتشاش. دعوا هم بود. ولی دعوا دربارۀ تاپالۀ اسب بود. این چیزها، از میان فضولات دیگر حیوانات، خوراک بهتر و مغذی‌تری بود؛ زیرا لا‌به‌لای‌اش دانه‌های درست گندم یافت می‌شد. البته که حاضر بودند خود اسب‌های مرده و متعفن را هم بخوردند، اما چیزی نمی‌یافتند. اصلاً مگر اسبی مانده بود؟ بله؛ اسب‌های دولتی معدودی این‌جا و آن‌جا پرسه می‌زدند، ولی کسی جرأت نداشت به آنها نزدیک شود؛ مگر این‌که از جانش سیر شده باشد. از چیز دیگری که نمی‌شد سیر شد. آخر مگر چقدر تاپالۀ اسب گیر آدم می‌آمد با وجود آن همه گرسنه و قحطی‌زده؟!