22 نکته در باب کتاب و کتابخوانی
26 آبان 1400
کسی که بخواهد بدون هیچ شناختی تلفن همراه یا خودروی سواری بخرد، خیلی بعید است که سرش کلاه نرود. کتاب نیز پدیدهای به همان پیچیدگی است. بنابراین اگر کسی کتاب را جدی گرفته است، باید چموخم حوزۀ کتاب را بشناسد، وگرنه به احتمال زیاد زباله به خوردش میدهند. شاید باور نکنید، ولی 99 درصد کتابهایی که منتشر میشود، آشغال کاغذی هستند. دیگر اینکه بعد از تهیۀ کتابهای خوب نوبت به خوب خواندنشان میرسد. در هفتۀ کتاب و کتابخوانی، بیستودو نکته را در این زمینه به خاطر بسپاریم.
چندصد سال تنهایی
20 آبان 1400
حدوداً چهل ترجمه از «صد سال تنهایی» در بازار ایران منتشر شده است؛ و صد البته یکی از یکی بدتر و مزخرفتر. در این بلبشو فقط دوسه ترجمۀ خوب هست. در این یادداشت دوتا از آنها را به طور مختصر بررسی میکنم: ترجمۀ دهۀ پنجاه بهمن فرزانه و ترجمۀ اخیر کاوه میرعباسی. در ابتدا نشان میدهم که به نظرم ترجمۀ بهمن فرزانه همچنان بهترین است. سپس به ارزش ماندگار این داستان اشاره میکنم، و در پایان هم نوبت میرسد به اهمیت داستانگویی در زندگی انسان.
«سنجش خرد ناب» را چگونه باید خواند؟
28 مهر 1400
«سنجش خرد ناب» ترجمهای است درست و دقیق. بهعلاوه، ترجمهای خوب، شیوا و خواندنی هم هست. با وجود این، داوریها در باب آن کتاب میان دو حد افراط و تفریط نوسان میکند. ولی هر دو داوری بیهودهاند و مانع بهرهبرداری درست از کتاب میشوند. علت آن همه حرف و حدیث، خوب نخواندن کتاب است. در این یادداشت نکتهای روششناختی در باب مطالعۀ درست آن شاهکار فلسفی ذکر میشود. با توجه به آن، سوءتفاهم در خصوص مطالعۀ کتاب هم منتفی خواهد شد.
امید من به افغانستان بود
8 مهر 1400
آرزویم این بود که ترجمۀ فارسی رمان مشهور مارتین ایمیس را بخوانم؛ «پول». وضعیت صنعت نشر افغانستان، در سالهای اخیر، این آرزو را به امید تبدیل کرد. ولی اینک با شروع مشعشع دوران قرون وسطا در آنجا، تمام امید و آرزویم نقش بر آب شد و به خاک رفت. برای اینکه شما را هم بهزور در غم خودم شریک کنم، باب آشناییتان را با این رمان باز میکنم. همچنین، زحمت کشیدم و یک صفحهاش را ترجمه کردم تا بخوانید و بیشتر بسوزید.
گرانی کتاب؛ یک فرصت ناب
27 شهریور 1400
کتاب آنقدر گران شده که حالا دیگر جدیجدی ارزش دزدیدن دارد. حقیقتاً به کالای بسیار ارزشمندی تبدیل شده است؛ البته از نظر مادی، وگرنه از نظر معنوی همچنان مفت نمیارزد. خب، حالا اگر میتوانید کتاب بدزدید، که خوشا به سعادتتان! (ما را هم دریابید.) ولی اگر نمیخواهید یا، مثل من، نمیتوانید دست به سرقت بزنید، در این اوضاع و احوال فوقتورمی چند راهکار مندرآوردی برای بهبود وضعیت کتابخوانی به مغز مبارک خطور کرده است. خودم انجام دادهام و نتیجهاش هم – اِی، بگینگی – پر بدک نبوده. گفتم به شما هم بگویم شاید به دردتان بخورد.
چگونه بهتر بنویسیم (3)
18 شهریور 1400
این یادداشت ادامۀ دو قسمت قبلی است. در یادداشت اول سعی کردیم راههایی عملی برای بهبود صورت نوشتار بیان کنیم. در قسمت دوم هم برای بهبود محتوای نوشتار و درونمایۀ آن بر واحد جمله متمرکز شدیم. در این یادداشت بعد از گذر از خان صورت و محتوا، به چالاکی بیان و چابکی قلم میپردازیم. در این زمینه سعدی الگویی آرمانی است که نکات نویسندگی متعددی را میتوان از او آموخت.
اندر مصائب کتابخوانی و درمانش
3 شهریور 1400
آدم در ابتدا میشنود که کتاب خوب است؛ که کتابخوانی خوب است؛ که باید مرتب کتاب خواند و از این حرفها و شعارها و تعارفها. همۀ اینها درست؛ اما کتابخوانی سختیهایی دارد آن سرش ناپیدا، هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی، هم از جهت نوع و هم از جهت تعداد. بله؛ کتاب و کتابخوانی خیلی خوب است، اما حالا چه بخوانیم، چندتا بخوانیم، چگونه بخوانیم؟ اینها پرسشهایی است که متفاوتاند، ولی به هم ربط دارند. در اینجا یک مسئلۀ عام را بررسی میکنم که پاسخی به هر سه پرسش باشد.
چگونه بهتر بنویسیم (2)
23 مرداد 1400
در قسمت اول «چگونه بهتر بنویسیم؟» بر اهمیت نکات ویرایشی در خوبنویسی تمرکز کردیم. در این قسمت به سراغ نکات محتوایی میرویم. موضوع اصلی در اینجا تمرین جملهسازی است. اگر جملههای نوشتۀ ما خوب باشند، به احتمال زیاد، کل متن هم خوب از آب درمیآید. اما نوشتن جملۀ خوب چندان آسان نیست. یکی به دلیل پیشفرضهای غلطی است که در ذهن و زبان ما حک شدهاند؛ و دیگر اینکه برای نوشتن یک جملۀ خوب ظرایف متعددی را باید لحاظ کرد. در این نوشتار به هر دو جنبه میپردازیم و نکاتی کاربردی را یادآوری میکنیم.