دربارۀ دین
31 فروردین 1401
یک نفر را به من نشان دهید که نیروی داوری، روح مشاهدهگری، احساس هنری، یا اخلاق را در او پرورش داده و کاشتهاید؛ آنگاه من نیز متعهد میشوم که دین را آموزش دهم. البته در دین استادی و شاگردی هست. افرادی هستند که هزاران تن خود را به ایشان پیوند میزنند، اما این پیوستن با تقلید کور فرق دارد، و آنان به این دلیل شاگرد نیستند که استادشان ایشان را به این امر واداشته است؛ خیر، او استاد است چون آنان او را به عنوان استاد برگزیدهاند. آن کس که با بیان کردن دینِ خویش آن را در دیگران برانگیخته است دیگر آن را تحت قدرت خود ندارد تا آنان را پیش خودش نگه دارد.
برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.
آنگه که خود را یافتم
11 فروردین 1401
من خود را در قامت استاد دانشگاه جوان خوشآتیهای به خاطر میآورم که در جریان آخرین اطلاعات و پیشرفتهای جدید بود. اینک با شنیدن بسیاری از سخنرانیهای جدید سردرگم میشوم، البته نه به اندازۀ گوش دادن به سخنرانیهایی با موضوع تحریک مغناطیسی مغز. آنان به توضیح روشهای محرک و بازدارندۀ مراکز حیاتی در مغز میپردازند که بدون هیچ عوارضی، بدون استفاده از دارو، بسیار دقیقتر و مؤثرتر عمل میکند. آیا آیندۀ حوزۀ کاری من این بود؟ در سال 1957 که من رزیدنسی را شروع کردم، رواندرمانی هستۀ اصلی روانپزشکی محسوب میشد، اما اینک گفتگو دربارۀ رواندرمانی بسیار اندک است.
برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب بر روی تصویر کلیک کنید.
انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم
21 اسفند 1400
به موجب برآوردهای یک آمریکایی، در جنگ جهانی دوم، بمباران منطقهای آلمان حدود 305 هزار غیرنظامی را کشته بود. ادارۀ آمار فدرال در ویسبادن بعد از جنگ تعداد غیرنظامیان کشتهشده را 593 هزار نفر اعلام کرد. اما باید به واقعیتی که در ورای این آمارها قرار دارد دقت کنیم. در ژوئیه سال ۱۹۴۳ بمباران هامبورگ آغاز شد. بریتانیا به کمک آمریکا حملۀ هوایی بسیار عظیمی به راه انداخت. آسمان شهر در شب ظرف چند دقیقه بدل به جهنم شد. بمبها بر شهر باریدن گرفت و آتشسوزی حاصل از آنها به طوفان عظیمی از آتش بدل شد. حرارت آن به ۸۰۰ درجه میرسید...
برای مطالعۀ متن کامل این بریده از کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.
سازمانهای امنیتی روس از شوروی استالین تا روسیۀ پوتین
6 اسفند 1400
این ولادیمیر پوتین که تا سه سال قبل هنوز برای مردم فردی گمنام بود حقیقتاً چه کسی بود؟ دشوار بتوان از یاد برد که رئیسجمهور روسیه بیشتر ایام خدمتش را در کا گ ب سپری کرده است و اینکه چگونه این سرهنگ دوم سرویسهای اطلاعاتی موفق شد شاهکارش برای فتح کرملین را به اجرا دربیاورد. ولادیمیر پوتین در وهلۀ اول محصول بیکموکاست سیستم شوروی است که کا گ ب بازوی مسلح آن بود. پوتین هنوز هم روحیه و حرکات غیرارادی کا گ ب را حفظ کرده است. پوتین از همان آغاز جوانی هر شب خواب ورود به کا گ ب را میبیند....
برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب، روی تصویر کلیک کنید.
ذهن اخلاقی
20 بهمن 1400
برای اینکه شمهای از این نوع خشونت را حس کنید، نمونۀ هولناکِ زیر را که در سال 2001 در بیتالمقدس روی داده بخوانید:
«آن شب حدود سی مرد و زنِ فامیل در خانه جمع شده بودند. پس از خوشامدگوییِ آقای اساسه، میهمانها به دور نورا، دختر سیودو سالۀ آقای اساسه، حلقه زدند. دختر با چشمانی مملو از وحشت، و با شکمی ورمکرده که از وضع پیراهنش پیدا بود، میان جمعیت ایستاده بود. او ماه پنجم بارداریاش را میگذراند. نورا مجرد بود. پدر، با طناب در یک دست و تبر در دست دیگر، از او خواست که یکی را انتخاب کند. نورا به طناب اشاره کرد. آقای اساسه دخترش را به زمین هل داد، پا بر سرش گذاشت و...»
گفتوگوهایی با پروفسور ایگرگ
11 بهمن 1400
رسماً باید این را به شما بگویم: من دشمن فلسفهام! نمیتوانم در این خصوص ایدهای بدهم! حتی ایدۀ ریزهمیزه! و چیزی هم مبتذلتر و عامیانهتر و نفرتانگیزتر از ایدهها سراغ ندارم! در کتابخانهها تا دلتان بخواهد ایده پیدا میشود! همینطور در تراس کافهها! تمام آدمهای ضعیف و ناتوان تا خرخره پُر از ایدهاند! اما فیلسوفها! آنها با ایدههاشان کاروکاسبی بههم میزنند! با ایدههاشان نسل جوان را پُرافاده میکنند! همانطور که خودتان میدانید، نسل جوان آماده است هر آشغالی را قورت دهد...
برای مطالعۀ متن کامل این بریده از کتاب، روی تصویر کلیک کنید.
مدیران و چالشهای تصمیمگیری
26 دی 1400
شاید بیشاطمینانی مادر همۀ سوگیریها باشد. ما این معنا را از دو جهت بیان میکنیم. نخست اینکه، اثرات بیشاطمینانی بخشی از بیشتر سوگیریهای قدرتمند، ماندگار و زیانبار است. بیشاطمینانی نهتنها امری شاخص، بلکه تقریباً پدیدهای جهانی است. این سوگیری پایدارترین یافتۀ روانشناسی تصمیمگیری است. دوم اینکه، بیشاطمینانی دیگر سوگیریها را نیز زمینهسازی میکند. اگر ما همگی به اندازۀ کافی در مورد کیفیت قضاوتهایمان فروتن و متواضع بودیم، با سهولت بیشتری میتوانستیم دیدگاههای خود را بازبینی و خطاهایمان را اصلاح کنیم. اما با وجود شواهد متعدد دالّ بر خطاهایمان، همچنان بر این باوریم که دیدگاهها و قضاوتهایمان صحیح است. بیشاطمینانی به سه شکل اساسی مورد مطالعه قرار گرفته است: به شکل بیشواضحبینی، تخمین بیش از اندازۀ واقع، خودممتاز بینی.
متن کامل این بریده از کتاب را با کلیک بر روی تصویر بخوانید.
جنگ و صلح
8 دی 1400
ناگهان میان سوارها ولوله افتاد که: «امپراتور، امپراتور!»
همه شتابان به جنبوجوش افتادند و رستف روی گرداند و پشت سر خود در جاده چند سوار دید که پرهای سفید به کلاه داشتند و نزدیک میشدند. دقیقهای طول نکشید که همه بهخط شدند و منتظر ماندند.
رستف به خاطر نداشت و حس نکرده بود که چطور به سر جای خود شتابیده و بر زین قرار گرفته بود. افسوسش از شرکت نکردن در نبرد و ملال عاطل ماندنش میان چهرههای زیاده آشنای اطرافیان به لحظهای برطرف شده و هرگونه اندیشهای دربارۀ خودش به چشم برهم زدنی ناپدید گشته بود. سراپا محو لذت حاصل از نزدیک شدن امپراتور بود. احساس میکرد که تنها همین نزدیکی پاداشی است که تلخکامی ناشی از ضایع شدن آن روزش را جبران میکند. ...
🔸 ادامۀ بریدۀ کتاب را با کلیک روی تصویر بخوانید.