20 اردیبهشت 1402
تاریخی که نباید فراموش کرد
دانشگاهها در قرون وسطی دو بخش و شش فصل دارد. در بخش اول، تولد و تأیید دانشگاهها در قرنهای دوازدهم و سیزدهم بررسی میشود و در بخش دوم، افول و پایان این دوران در دو قرن چهاردهم و پانزدهم. این کتاب سرشار از نکات خوب و ناگفتۀ تاریخی است. کتابی که هم فکتهای بسیاری دارد و هم آنها را تحلیل میکند. مطالعۀ این اثر پیشزمینهای لازم ندارد. هم زبان نویسنده به اندازۀ کافی روان و قابلفهم است، هم ترجمه زبان آسان و شیرینی دارد. اصلاً چهبسا این موضوع دانشگاه است که تا این اندازه کتاب را شیرین و خواندنی کرده است.
[ برای خواندن متن کامل مطلب، روی تصویر کلیک کنید. ]
14 فروردین 1402
دانشنامۀ خردمندی
گفتارها تودهای انبوه از تفکر و تجربه دربارۀ مهمترین مسائل سیاسی و اجتماعی است. هرچند همگان ماکیاولی را با رسالۀ مختصر شهریار میشناسند، اما بهترین، مهمترین و مفیدترین اثر او همین گفتارهای مطول است. اندیشۀ سیاسی ماکیاولی آرمانگرایانه نیست. به همین دلیل، کارش را با وضع موجود شروع میکند. به عبارت دیگر، مبنای اندیشهاش پذیرش طبیعت بشری است همانگونه که هست با همۀ نواقص و معایبش. بیجهت نیست که گفتارها را با این جمله شروع میکند: «آدمیان بالفطره حسودند و به نکوهش بیشتر میگرایند تا به ستایش». در نتیجه، مسئله این است: جامعۀ سیاسی چنین موجوداتی چگونه باید باشد؟
12 اسفند 1401
سفر به اعماق جامعهشناسی
یک نکتۀ تحسینبرانگیز که در آثار پیتر برگر بهچشم میخورد به سبک نگارش او برمیگردد: شیوایی و بلاغت. او وقت خواننده را با حرفهای تکراری و نالازم نمیگیرد. تمام پاراگرافها باارزش و تأثیرگذارند و زمانی که پای مطالعۀ کتاب او خرج میکنید ارزشی مضاعف مییابد. برگر با دستودلبازی و با ارزشنهادن به مخاطب دریایی از دانش را به سوی او روانه میکند. به همین علت، هنگام مطالعۀ این کتاب به یادداشتبرداری و نوشتن ایدهها نیاز پیدا میکنید. یک نویسندۀ خوب باید چنین باشد؛ کسی که شیوۀ اندیشیدن را به شما بیاموزد؛ هدفی که نویسندۀ این کتاب در مقدمه نیز به آن اشاره میکند.
[متن کامل را با کلیک روی تصویر بخوانید.]
20 بهمن 1401
عکسها را چگونه ببینیم و بفهمیم؟
امروزه درد و خشونت به قالب تصویر درمیآید و «ما» به آن نگاه میکنیم. ولی این نگاه کردن به این سادگیها نیست. اگر حواسمان نباشد، چهبسا چیزهای زیادی را درک نکنیم یا حتی آنچه را رخ داده نبینیم و آنچه را رخ نداده واقعی بپنداریم. آن را اساسی غلط بفهمیم. فهم عکسهای راجع به خشونت کار هر کسی نیست و نیاز به هوشمندی دارد. مشکل اصلی این است: عکس آنگونه که مینماید نیست. ولی چرا اینطور است؟ زیرا در اینجا بهطور کلی سه مؤلفه وجود دارد که هر کدام بهشکلی عکس را دستکاری میکنند: عکاس، بیننده و خود عکس.
20 دی 1401
زندگی عمودی و متافیزیک زندگی
زندگی شایستۀ انسانی یک زندگی عمودی است و نه افقی. امکان و چارچوب زندگی عمودی را متافیزیک زندگی مشخص میکند. یک متافیزیک خوب امکانات روحی-روانی انسان را گسترش میدهد و امکانهایی بیشتر و غنیتر برای زندگی فراهم میآورد. این کتاب نمونهای عالی و جانانه از یک متافیزیک خوب و خردپسند و معاصر برای یک زندگی معنوی است. مدعای نویسنده این است که در دل متافیزیک اسپینوزا آموزههایی نهفته که بهمثابۀ نوعی رواندرمانگری قوی عمل میکنند و برای دردهای ما نهفقط دوا، که شفای جان هستند. افراد دینی و غیردینی، هر دو، میتوانند از آن بهرهها ببرند و شگفتیها ببینند. برخی از نتایجش واقعاً حیرتانگیزند.
18 آذر 1401
راهی به رهایی از بلاهت سیاسی
فصلهای «روسیه» و «چین»، مرا مبهوت کردند. جنگ اوکراین و مناقشۀ تایوان جزو الفباست! فصل سوم، «ایالات متحدهی آمریکا»، هم خیلی خوب بود. فصلهای «اروپای غربی» و «آفریقا» هم بسیار آموزنده بودند. فصل ششم، «خاورمیانه»، به من چشم بصیرت داد. فصل بعدی، «هند و پاکستان»، چشم بصیرت را گشادتر نمود. فصل «کره و ژاپن» نگاهم را به آن چشمبادامیها تغییر داد (جنون کرۀ شمالی بهکنار، ولی واقعاً تصور نمیکردم آن عروسکهای کرۀ جنوبی و ژاپن آنقدر شرور باشند!) «آمریکای لاتین»؛ «وااای، خدای من!» فصل آخر، «شمالگان»، را که خواندم شاخ درآوردم. در پایان، «پسگفتار» کتاب را با بیم و امید تمام کردم.
27 آبان 1401
بردهای که به تعطیلات رفته است!
در این کتاب معنایی جدید از آزادی رقم میخورد؛ معنایی متفاوت با آن معنا از آزادی که نقل محافل سیاسی و مدنی است. آزادی ممکن است گاهی به معنایی سیاسی-اجتماعی باشد و گاهی هم به معنایی مرتبط با اختیار و ارادۀ فردی. چگونه آزاد باشیم دربارۀ دومی است. این کتاب، طرز فکری رواقی را دربارۀ آزادی فردی هر انسان بیان میکند و از دو منظر ذهن خواننده را به خود معطوف میکند: اولی ساختار ظاهری و دومی لبّ مطلب. اولی کاری کرده است که متن کتاب تا اندازهای آشفته به چشم آید. اما دومی به ایدهای یکپارچه و مدّعایی مشخص از اپیکتتوس اشاره دارد.
1 آبان 1401
فلسفه و بهترین درآمد
با توجه به سوءسابقهای که در تحصیل فلسفه دارم، خواندن کتابهای درآمدگونه برای من در حکم جبران مافات است. طبق تجربهام، در بین دهها درآمد، فلسفه نوشتۀ ادوارد کریگ بهترین است. در این اثر انواع گوناگون شیوههای آشنایی با فلسفه با نظم و سامانی بسیار بدیع و کارا تلفیق شدهاند. کریگ در این کتاب، تاریخی پیش آمده و بر مهمترین موضوعات تکیه کرده است. بررسی هر موضوعی با محوریت یک فیلسوف و اثر شاخص اوست و روایتی یکدست هم دارد. این خصوصیات حاصلِ جمعِ سالمِ ویژگیهایی است که در دیگر درآمدها هم هست. اما محسنات این کتاب بیش از اینهاست. در این یادداشت برخی از آنها را ذکر میکنم.
13 شهریور 1401
فلسفۀ علم در پرتو زیستشناسی
یک اثر ایدئال برای آشنایی با فلسفۀ زیستشناسی، زیرا خواننده نه نیازی به اطلاعات فنی در زیستشناسی دارد و نه نیازی به دانش تخصصی در فلسفه. ولی پس از مطالعه هم با زیستشناسی آشنا میشویم و هم با مسائل فلسفی مربوطه. نیز دیدگاه ما را در باب فلسفۀ علم اصلاح میکند. فلسفۀ علم ظاهراً همۀ علوم را در برمیگیرد، ولی عملاً محدود به فیزیک است. این کتاب فعلاً تنها منبعی است که فلسفۀ علم را در زیستشناسی به جریان میاندازد. با توجه به تفاوت ماهوی فیزیک و زیستشناسی، میتوان حدس زد مباحث کتاب بسیار جدید و جذاب است.
24 مرداد 1401
نوشتن پاداش نوشتن است
من از آنهایی نیستم که بخواهم برای نویسندگی، کتاب آموزشی بخوانم. من فقط از خواندن و نوشتن روایت خوشم میآید؛ از اینکه گاهی قصهگو باشم و گاهی قصهشنو. رؤیای نویسنده شدن یا چاپ کتاب هم ندارم. به همین احساسِ خوشِ گاه قصهگو و گاه قصهشنو بودن راضیام. پس چرا رفتهام سراغ کتابی که روی جلدش نوشته است: «درسهایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی»؟ راستش نشر و جلد زیبای کتاب مرا به خودش جذب کرد. عنوانش هم حس خوبی القا میکرد. بعد از آن، این نیمخط «درسهایی چند دربارهٔ نوشتن و زندگی» هم اثراتی گذاشت، اما واژهٔ «زندگی»اش برای من پررنگتر از واژهٔ «نوشتن»اش بود.