آخر آذرماه بود. یک روزِ حالا دیگر استثنائی، که آسمان آبی و بی ابر و دود بود و هوا معطر به رایحۀ گیاهان، راه گم کردم و از یک مال قشنگ در یک منطقۀ قشنگ سر درآوردم. در طبقۀ اول، یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای رنگارنگ جا خوش کرده بود. معظمله آدم را وسوسه میکرد که خوردنی بخرد و بعد پاکتبهدست در راهرو بچرخد و فروشگاههای پر از جنس و خالی از مشتری را تماشا کند. رفتم. ده دقیقه بعد، هلههولهبهدست در صف صندوق ایستاده بودم تا نوبتم برسد. چشمم به صندوقدار افتاد. دختری جوان و جذاب که تمام آپشنهایش بهروزرسانی شده بود؛ لباس و چشم و ابرو و بینی و کل چهره و یحتمل چیزهای دیگر. زیبا بود، از نوعِ مدرنِ مدرنِ مدرن. اما چیزی که نظرم را جلب کرد این بود که لبهای سرخش تکان میخورد. ابتدا خیال کردم مبلغ یا محصول مشتریان را تکرار میکند. اما بعد فهمیدم نه، لبهایش با ریتمی منظم بازوبسته میشوند. بیشتر دقتم کردم. فهمیدم؛ بله، ذکر میگفت. نگاهم قفلشده بر لبهایش صف را طی کردم و خریدم را حساب کردم و بعد از اینکه کارت و کاغذها را به من داد فوری دست برد زیر صندوق، تسبیح قهوهای چوبیاش را درآورد، چند دانه شمرد، رو برگرداند و ذکرِ همراه با تسبیحش را پی گرفت.
این شاید واقعهای ساده و پیشپاافتاده به نظر برسد. اما نه، اصلاً اینطور نیست. این دخترِ تماماً مدرن در مکان و زمان و موقعیتی تماماً مدرن داشت کاری تماماً دینی انجام میداد. این اصلاً طبیعی نیست. لااقل از قرن نوزدهم به بعد، متفکرانِ بسیاری چیزی کاملاً خلاف این را با قاطعیت پیشبینی میکردند. بنا بود خدا از زندگی جدید بشر حذف شود، میگفتند مدرنیته جای دینداری نیست، و تکرار میکردند خدا و دین و ایمان و فلان مرده است. این نظریه را میگویند سولاریزاسیون بهمعنای مضیّق.
این کتاب نقد نظریۀ سکولاریزاسیون است، نظریهای که زمانی خود پیتر برگر، جامعهشناس مطرح و مشهور، نیز به آن اعتقاد داشت. نهفقط او، بلکه تقریباً همۀ همقطاران او بر همین باور بودند، زیر سکولاریزاسیون بدل به پارادایمی اصلی در جامعهشناسی شده بود. این نظریه میگوید جریان مدرنیزاسیون، یعنی فرآیند مدرن شدن، جریان افول دین است و مدرنیته قطعاً منجر به زوال دین میشود. این نظریه معادلِ جامعهشناختی نظریۀ «مرگ خدا»ی نیچه است. آیا این نظریه درست است؟ پیتر برگر، پس از عمری تأمل، محکم میگوید خیر. دلیل؟ تجربه.
توضیح اینکه رویدادهای قرن بیستم، بهویژه در نیمۀ دوم، نشان داد که نهفقط با زوال دین مواجه نیستیم، بلکه دورهای از خیزشهای قوی دینی آغاز شده که در سراسر جهان یکی پس از دیگری سر برآوردهاند. چنین حجم عظیمی از دادههای تجربی جایی برای آن پارادایم تئوریک باقی نمیگذارد. در نتیجه، واجب است که پارادایمی دیگر جایگزین شود که با این وضعیت عینی سازگار باشد تا بتوان برای تبیین امور و حل مسائل از آن استفاده کرد. برگر، علاوه بر نقد نظریۀ سکولاریزاسیون، تلاش میکند گزینهای دیگر جایگزین آن سازد. پیشنهاد او کثرتگرایی است. لبّ لباب این نظریه این است که مدرنیته بهاحتمال زیاد به کثرتگرایی منجر میشود که در این کثرتگرایی هم سکولاریسم هست و هم ادیان حضور دارند. خلاصه آنکه مدرنیته قبلهگاههای زیادی دارد.
قبلهگاههای مدرنیته تقریباً آخرین چیزی است که پیتر برگر نوشت. به همین دلیل، حاصل یک عمر تفکر و تجربه و پژوهش و فعالیت است. به همین دلیل، اثری بسیار پخته است و خوشبختانه پیچیده و مبهم و مفصل هم نیست. در نتیجه، این کتاب هم برای استادانی آموزنده است که در سطوح بالای جامعهشناسی فعالیت میکنند و هم دانشجویان تازهکار میتوانند از آن بهره ببرند. برگر واضح و روشن و بدون شاخوبرگ مینویسد. به همین دلیل، افزون بر تمام مزایای صوری و محتوایی، کتابی خواندنی و لذتبخش برای ما فراهم کرده است.
کتاب از یک مقدمه و شش فصل تشکیل شده است. برگر در مقدمه مسئله و ایدۀ کلی خود را بیان میکند. فصل اول با عنوان «پدیدۀ کثرتگرایی» این پدیده را تعریف و شبکۀ امور مربوط به آن را آشکار میکند. ایضاح گسترده و همهجانبۀ کثرتگرایی در این فصل زمینۀ لازم را برای مباحث فصلهای بعدی آماده میسازد. فصل دوم، «کثرتگرایی و ایمان فردی»، ایمان فردی را در پرتو کثرتگرایی بررسی میکند. به عبارت دیگر، نشان میدهد که مدرنیته چه تأثیری بر تغییر دینداری میگذارد. فصل بعدی، «کثرتگرایی و نهادهای دینی»، همین امر را در ساحت کلانِ نهادهای دینی بررسی میکند. فصل چهارم، «گفتمان سکولار»، به جریان عینی و تاریخی سکولاریسم اختصاص دارد و اینکه چگونه از دل جوامع کاملاً دینی، به مرحلۀ سکولاریسم فراگیر رسیدهایم. پس از آن، در فصل «دین و مدرنیتههای چندگانه» روشن میشود که مدرنیته شکلها و صورتهای گوناگونی دارد. همین تکثر مدرنیته باعث میشود که برای دین جایگاهی جدی فراهم شود. در فصل پایانی، «مدیریت سیاسی کثرتگرایی»، برگر بعد سیاسی مسئلۀ دین-کثرتگرایی را بررسی میکند و در باب شیوههای تصمیمگیری سیاسی و حکومتی در باب دین، هم رهنمود میدهد و هم هشدار. در کل، مباحث عملی و نکات کاربردی فردی و جمعی نیز در این کتاب هست. خلاصه اینکه برگر نهفقط نظریۀ جایگزین خود را مطرح میکند، بلکه آن را در مسائل مناقشهبرانگیز هم به کار میگیرد. بهطور کلی، او در این کتاب از نظریۀ کثرتگرایی برای تبیین حضور دین در ساحتهای فردی، اجتماعی و سیاسی استفاده میکند.
برگر برای آنکه کتابش هم روشنگر باشد و هم خواندنی، سراسر مباحث خود را با مثالهای عینی یا فرضی، و غالباً با شوخطبعی، همراه کرده است، مثالهایی سنجیده و برگزیده که هم جالباند و هم میتوانند موضوع تأملات بیشتر باشند؛ این یک نمونه:
«زمانی در طی دهۀ 1920، ملک سعود، بنیانگذار دولت عربستان سعودی، میخواست یک خط تلفن بین ریاض، پایتخت عربستان واقع در منطقۀ مرکزی کشور، و جده، شهری بندری در کنار دریای سرخ، برقرار کند. در میان اطرافیانش، روحانیون بهشدت با این اقدام مخالف بودند. آنها بر این باور بودند که تلفن وسیلهای شیطانی است. در پی این تصمیم، پادشاه ترتیبی داد تا آیاتی از قرآن از طریق تلفن منتقل شود تا نشان دهد که تلفن نمیتواند یک وسیلۀ شیطانی باشد، زیرا متن مقدس بهوسیلۀ آن منتقل میشود. از آن پس، عربستان سعودی بازار بزرگ مؤثری از فنآوری مدرن را جذب کرده است که بهرغم سیطرۀ قانونِ عمیقاً محافظهکارانۀ شرع، مانعی در کارش ایجاد نشده است، قانونی که در نظر غربیان دربرگیرندۀ مقررات مدنی و جزایی بهشدت تهاجمی به شمار میآید.»

قبلهگاههای مدرنیته (به سوی پارادایمی برای دین در دورانی کثرتگرا)
نویسنده: پیتر ال. برگر
مترجم: سیدعلی مرتضویان
ناشر: نشر سوفیا، چاپ اول 1402
264 صفحه، 230000 تومان
شاید این مطالب هم برایتان جالب باشد:
چرا به دین محتاجیم
23 اسفند 1402
کتابی علمی و غیرالهیاتی در دفاع از دینداری. ظاهراً یافتههای علوم تجربی (زیستشناسی تکاملی، عصبشناسی، روانشناسی) ریشههای دینورزی، کارکرد آن و غایتش را تهدید میکنند. اما نویسنده نشان میدهد که ریشههای نیاز ما به دینداری بسیار عمیقاند، دین هنوز هم کارکردی موفق دارد، و غایتش همچنان موجّه است. برای مواجهه با رنجها، مشکلات و بیمعنایی، دین همچنان دردسترسترین و آزمودهشدهترین راه است، زندگی جمعی را بهسامان، و خشم و خشونت را مهار میکند، و نهفقط مانع لذت و شادی نیست، بلکه سازوکاری خاص برای خلقشان دارد. و هر جانشینی برای دین، در نهایت، بهصورت نوعی دین درمیآید با مناسکی گسترده و پیچیده.
0 نظر1 دقیقه
بحرانِ بحران
5 اسفند 1402
پژوهشی جامعهشناختی با سویۀ فلسفی. مختصر اما پرمغز، کمحجم ولی پرچگال، و نسبتاً دشوار. مسئلۀ محوری بحران معنای زندگی در زیستجهان مدرنیته است. برای رسیدن به نتیجه، چگونگی شکلگیری معنا در زندگی فردی و اجتماعی، و ویژگیهای مثبت و منفی مدرنیته دقیق بررسی میشوند. معلوم میشود همیشه شرایط معناداری حامل امکانهای بحران معنا هم هستند. و بر این نکتۀ کلیدی تأکید میشود که ویژگی اصلی مدرنیته سکولاریسم نیست، بلکه پلورالیسم است که سکولاریسم یکی از گزینههای آن است. لذا مدرنیته حتی امکان معناهای متعالی و دینی را حمل میکند. نویسندگان راهحلهایی فردی و اجتماعی نیز برای بحران معنا ارائه میکنند. ترجمۀ دکتر مرشدی بهتر است.
0 نظر1 دقیقه
تب داغ کتابهای فلسفۀ زندگی
16 شهریور 1402
پیتر برگر نکتهای گفته که میخواهم بر اساس آن دربارۀ انفجار بازار کتابهای فلسفۀ زندگی سخن بگویم. او میگوید که اگر کسی اصول اخلاقی مقبول و متعارفی را نپذیرد، هیچ انتهایی برای صورتهای متنوعِ زیستنش نیست. و این هولناک است. آدمی بدون داشتن قطعیتها و مبانی اخلاقی، به هیچ تعالی و موفقیتی نمیرسد. زندگیِ چنین کسی صرفاً میشود تجربههایی بی مایه و پایه. همچنین، تمام این صور متنوع زیست که مدام متنوعتر هم میشوند نه تن به ارزشداوری خواهند داد و نه داوریپذیرند. بهعلاوه، قطعاً سود و منفعت این شیوههای مدام نوپدید، دندانگیر نیست، و الّا مدام چیز جدیدی رخ نمینمود.
[ با کلیک بر روی تصویر، متن کامل یادداشت را بخوانید. ]
0 نظر11 دقیقه
سفر به اعماق جامعهشناسی
12 اسفند 1401
یک نکتۀ تحسینبرانگیز که در آثار پیتر برگر بهچشم میخورد به سبک نگارش او برمیگردد: شیوایی و بلاغت. او وقت خواننده را با حرفهای تکراری و نالازم نمیگیرد. تمام پاراگرافها باارزش و تأثیرگذارند و زمانی که پای مطالعۀ کتاب او خرج میکنید ارزشی مضاعف مییابد. برگر با دستودلبازی و با ارزشنهادن به مخاطب دریایی از دانش را به سوی او روانه میکند. به همین علت، هنگام مطالعۀ این کتاب به یادداشتبرداری و نوشتن ایدهها نیاز پیدا میکنید. یک نویسندۀ خوب باید چنین باشد؛ کسی که شیوۀ اندیشیدن را به شما بیاموزد؛ هدفی که نویسندۀ این کتاب در مقدمه نیز به آن اشاره میکند.
[متن کامل را با کلیک روی تصویر بخوانید.]
0 نظر10 دقیقه
دربارۀ دین
1 آذر 1401
دینداری سنتی آنچه را که در واقع صرفاً بیان مجموعهای خاص از امور فرهنگی گذشته است، بهعنوان بینشی دربارۀ حاق دین مطرح میکند. دینستیزان معتقدند که اساساً دین چیزی جز همان مجموعه نیست و لذا با ابطالش اعتبار دین هم منتفی است. فیلسوفان دیندار بر این باورند که دین چیزی غیر از آن مجموعه است و با ابطالش اعتبار دین آشکار و حتی بیشتر میشود. شلایرماخر، در این کتاب شگفتانگیز، دین را به چنان اوجی میرساند که از دسترس این نزاعها خارج میشود. از نظر او، دین احساسی ویژه است ناشی از شهود بیواسطۀ امر بیکران. و هر کسی شهود، احساس و، در نتیجه، دینداری خاص خودش را دارد.
0 نظر1 دقیقه
دعوت به جامعهشناسی
6 شهریور 1401
اگر به اندیشۀ جامعهشناختی چونان بخشی از آنچه نیچه «هنر بدگمانی» نامید بنگریم چندان دور نشدهایم. دیدگاه جامعهشناختی فرآیندی از «دیدنِ درونِ» نماهای ساختارهای اجتماعی است؛ دیدنِ پشتِ پردهها. یک نمونه دربارۀ شیوۀ «نگریستن» جامعهشناس به پشت نماهای ساختار اجتماعی را ارائه میدهیم.
گفته میشود که مردان و زنان به انگیزۀ عشق به یکدیگر با هم ازدواج میکنند. عشق اسطورۀ فراگیر و پرهوادار و پرشور و مهارناپذیری است که هر جا که بخواهد سربر میکشد، رازی که آرزوی بیشتر جوانان و پیران است. اما هنگامی که کسی میکاود که کدام آدمها بهراستی با یکدیگر ازدواج میکنند، میبیند که...
0 نظر3 دقیقه
دربارۀ دین
31 فروردین 1401
یک نفر را به من نشان دهید که نیروی داوری، روح مشاهدهگری، احساس هنری، یا اخلاق را در او پرورش داده و کاشتهاید؛ آنگاه من نیز متعهد میشوم که دین را آموزش دهم. البته در دین استادی و شاگردی هست. افرادی هستند که هزاران تن خود را به ایشان پیوند میزنند، اما این پیوستن با تقلید کور فرق دارد، و آنان به این دلیل شاگرد نیستند که استادشان ایشان را به این امر واداشته است؛ خیر، او استاد است چون آنان او را به عنوان استاد برگزیدهاند. آن کس که با بیان کردن دینِ خویش آن را در دیگران برانگیخته است دیگر آن را تحت قدرت خود ندارد تا آنان را پیش خودش نگه دارد.
برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.
0 نظر4 دقیقه
سردبیر
سردبیر ماهدبوک
