1 آبان 1403
امریکائی آرام
گرفتاری قهرمان داستان در این است که با توجه به وضع آشفتۀ آدمیان و با در نظر گرفتن خطاها و ریاها و دروغها، میخواهد تعهد قبول نکند و در همۀ احوال ناظر بیطرف باشد. میداند که چه بر حماقت بشر بخندد و چه بر آن گریه کند، به هر حال بهرهای جز پشیمانی نخواهد برد. اما بهناگاه، درست در زمانی که گمان میکرده است گوشهای بیخطر و آرام و ایمن در قلب ناآرامیهای روزگار یافته است، بیکس و تنها میماند. پی میبرد که هستی آدمی در مرز میان آرمان و واقعیت میگذرد و از تنش و کشاکش میان آن دو مایه میگیرد.
+ برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب روی تصویر کلیک کنید.
26 مرداد 1403
ایران، برآمدن رضاخان
محمدعلیشاه با پدر علیل و محتاطش بسی تفاوت داشت. مردی مغرور و بوالهوس و خودکامهای بیرحم بود. در سالهای ولیعهدی خود در تبریز با ستمگری فرمان رانده بود و عادتِ رایزنی یا واگذاری قدرت نداشت. معتقد بود پدرش خبط کرد تسلیم مشروطهخواهان شد و بهزعم او چنانچه زور و قهر بیشتر به کار رفته بود، جنبش مشروطه از هم میپاشید. حاضر نبود چیزی از قدرتش کاسته شود و معروف است که گفته: «ایجاد مجلس ایرادی ندارد بهشرط آنکه در امور دولت و سیاست دخالت نکند». از همان ابتدای سلطنتش هرچه از دستش برمیآمد برای انهدام مشروطیت کرد و یاران نیرومندی هم در اختیار داشت.
+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب روی تصویر کلیک کنید.
5 تیر 1403
پایان کیمیاگری
نقشی که پول در دوران عادی و، بهویژه، در دوران بحران ایفا میکند، نشان میدهد که میان دولت-ملت و پولی که در قلمرو آن در گردش است، پیوند نزدیکی برقرار است. داستانِ قابلتوجه ترتیبات پولی در عراق در فاصلۀ میان جنگهای اول و دوم خلیج فارس رابطۀ پیچیدۀ میان پول و کشورها را نشان میدهد. این داستانِ غیرمعمولِ کشوری با دو واحد پول، یا شاید به عبارت دقیقتر چند واحد پول است: کشوری که به دو نیمه تقسیم شده که یکی از این نیمهها یک دولت دارد و پولی که بد اداره شده است و دیگری که هیچ دولتی ندارد، ولی پولی باثبات دارد.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
26 فروردین 1403
انسان خردمند
یکی از قوانین سفت و سخت تاریخ این است که تجمل به ضرورت بدل خواهد شد و بذر الزامات جدیدی را خواهد کاشت. وقتی کسی به یک کالای تجملی خو بگیرد، آن را حق مسلّم خود خواهد دانست و از آن پس بنای زندگی را بر آن شیوه خواهد گذاشت. نهایتاً به جایی میرسد که دیگر نمیتواند بدون آن زندگی کند. داستان دام تجملات پیام مهمی با خود دارد. جستجوی بشر برای زندگی راحتتر نیروهای عظیمی را برای تغییر آزاد کرد که جهان را به شکلی دگرگون ساخت که هیچکس پیشبینی و آرزویش را نکرده بود.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
18 دی 1402
مائدههای زمینی و مائدههای تازه
پرسیدم: «اما شما که با اینهمه باریکبینی حرف میزنید، آیا خودتان مخترع نیستید؟»
و او بیدرنگ دوباره گفت: «آقا، بزرگترین افراد لزوماً مشهورترین آنها نیستند. لطفاً بفرمایید ببینم کسانی چون پاستور، لاووازیه، یا پوشکین در برابر مخترع چرخ، سوزن، قرقره چه ارجی دارند؟ خوب دیدن، نکته اینجاست. اما ما زندگی میکنیم بیآنکه نگاه کنیم. مثلاً ببینید: اختراع جیب چه اختراع شگفتانگیزی است! هیچ دربارهاش فکر کردهاید؟ با این حال، همۀ مردم از آن استفاده میکنند. به شما میگویم که کافی است بهدقت مشاهده کنیم.»
17 مهر 1402
اخگر زندگانی
ادیسون مخترعی بزرگ و تاجری برجسته بود، اما بری از عیب هم نبود و در طرفداریاش از صندلی الکتریکی هیچ شکوه و جلالی دیده نمیشود. خندهدار اینجاست که یکبار فخر میفروخت که «افتخار میکنم که هرگز سلاحی برای کشتن اختراع نکردهام»، و دیگر اینکه پشتیبان عدمخشونت نسبت به حیوانات بود. همچنین با توجه به اینکه نهایتاً سیستم جریان متناوب اختیار شد، تا حدی عجیب به نظر میرسد که ادیسون را به نام مردی عزیز میدارند که به ما نور و برق داده است. در عوض، تسلا که مخترع واقعی شبکۀ ملی برق بود، نابغهای است که تا حد زیادی فراموش شده است.
14 خرداد 1402
رواندرمانی اگزیستانسیال
بیماری نتیجۀ عدم تعادل میان عوامل بیماریزا و مقاومت میزبان است. عوامل بیماریزا همیشه در بدن هستند، نیز فشارهای روانی که از زندگی جداییناپذیرند و همۀ افراد با آنها دست به گریبانند. ابتلای فرد به بیماری بستگی به مقاومت بدن در برابر عامل بیماریزا دارد: وقتی مقاومت پایین بیاید، بیماری پدیدار میشود، حتی اگر تهاجم عامل بیماریزا تغییری نکند. پس همۀ انسانها سرگشتهاند، ولی بعضی قادر به کنار آمدن با این وضع نیستند: ناهنجاری روانی فقط به وجود یا فقدان فشار روانی وابسته نیست، بلکه تعامل میان فشار روانی همهجایی و سازوکارهای دفاعی فرد نیز نقش مهمی در آن دارد.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
8 اردیبهشت 1402
زندگی روزمره در دورۀ انقلاب فرانسه
گاهی ارتفاع موهای آرایششدۀ زنان به 90 سانتیمتر میرسید و نشستن داخل کالسکه را دشوار میساخت. زنان برای جلوگیری از خراب شدن موها مجبور میشدند دوزانو بر کف کالسکه بنشینند یا در طی سفر با کالسکه، سر خود را از پنجره بیرون نگه دارند یا به پهلو بخوابند. برای ممانعت از فروپاشی این مجتمع عظیم باید دور آن پارچۀ توری بپیچند. نقل است زمانی که در کاخ یک مهمانی شبانه برگزار میشد، مجتمعی که ملکه ماری آنتوانت بالای سرش درست کرده بود، آنقدر بلند بود که ابتدا آن را از روی سرش پیاده کردند تا بتواند وارد تالار ضیافت شود.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
26 اسفند 1401
آنک نام گل
علاقۀ جناب بِنو به دانش نوعی کنجکاوی سیریناپذیر است، غرور روشنفکرانه، راهی دیگر برای آنکه راهب شهوتِ جسمانیاش را متوجه جای دیگر کند و تسکین دهد، شور و حرارتی که مردان دیگر را تبدیل به جنگجوی ایمان یا کفر میکند. شهوت فقط شهوت جسمانی نیست. بِرنار گی بندۀ شهوت است؛ شهوت او شهوت منحرفی است به عدالت که با نوعی شهوتِ قدرت مشخص میشود. پاپ مقدس شهوت ثروت دارد. و خوانسالار در جوانی به شهوتِ گواه بودن و دگرگون شدن و توبهکردن مبتلا بوده و بعد به نوعی شهوت برای مردن. و شهوت بِنو به کتاب است.
[ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
1 اسفند 1401
تنوع تجربۀ دینی
هر کس بخواهد زندگی ساده و فقیرانهای را برگزیند تا حیات باطنی خود را آزاد سازد، حقیر میشماریم. اگر ببینیم او خود را با مردم بازارپیشۀ کوچه و خیابان همرنگ نمیکند، او را بیروح و فاقد شور و احساس میدانیم. ما حتی قدرت تصور معنای آرمان کهن فقر را از دست دادهایم: فارغ شدن از دلبستگیهای مادی، آرامش روح، بیتفاوتی مادی، توانایی از جان گذشتن در هر لحظهای که میخواهیم – بهطور خلاصه، خلق و خوی قهرمانی و جنگندگی اخلاقی. ما که از طبقات بالای جامعه هستیم از سختیها و تنگناهای زندگی مادی چنان وحشت داریم که در تاریخ بینظیر است.