خدا نمرده است

قرن بیستم نشان داد که با زوال دین مواجه نیستیم، بلکه دوره‌ای از خیزش‌های قوی دینی آغاز شده که در سراسر جهان سر برآورده‌اند. این داده‌های تجربی جایی برای نظریۀ «مرگ خدا» باقی نمی‌گذارند. در نتیجه، واجب است که پارادایمی دیگر جایگزین شود که با این وضعیت عینی سازگار باشد تا بتوان برای تبیین امور از آن استفاده کرد. پیتر برگر، علاوه بر نقد نظریۀ سکولاریزاسیون، تلاش می‌کند گزینه‌ای دیگر جایگزین آن سازد. پیشنهاد او کثرت‌گرایی است. طبق این نظریه، مدرنیته به‌احتمال زیاد به کثرت‌گرایی منجر می‌شود که در آن هم سکولاریسم هست و هم ادیان. مدرنیته قبله‌گاه‌های زیادی دارد.

+ برای خواندن متن کامل، روی تصویر کلیک کنید.


بحرانِ بحران

پژوهشی جامعه‌شناختی با سویۀ فلسفی. مختصر اما پرمغز، کم‌حجم ولی پرچگال، و نسبتاً دشوار. مسئلۀ محوری بحران معنای زندگی در زیست‌جهان مدرنیته است. برای رسیدن به نتیجه، چگونگی شکل‌گیری معنا در زندگی فردی و اجتماعی، و ویژگی‌های مثبت و منفی مدرنیته دقیق بررسی می‌شوند. معلوم می‌شود همیشه شرایط معناداری حامل امکان‌های بحران معنا هم هستند. و بر این نکتۀ کلیدی تأکید می‌شود که ویژگی اصلی مدرنیته سکولاریسم نیست، بلکه پلورالیسم است که سکولاریسم یکی از گزینه‌های آن است. لذا مدرنیته حتی امکان معناهای متعالی و دینی را حمل می‌کند. نویسندگان راه‌حل‌هایی فردی و اجتماعی نیز برای بحران معنا ارائه می‌کنند. ترجمۀ دکتر مرشدی بهتر است.


تب داغ کتاب‌های فلسفۀ زندگی

پیتر برگر نکته‌ای گفته که می‌خواهم بر اساس آن دربارۀ انفجار بازار کتاب‌های فلسفۀ زندگی سخن بگویم. او می‌گوید که اگر کسی اصول اخلاقی مقبول و متعارفی را نپذیرد، هیچ انتهایی برای صورت‌های متنوعِ زیستنش نیست. و این هولناک است. آدمی بدون داشتن قطعیت‌ها و مبانی اخلاقی، به هیچ تعالی و موفقیتی نمی‌رسد. زندگیِ چنین کسی صرفاً می‌شود تجربه‌هایی بی مایه و پایه. همچنین، تمام این صور متنوع زیست که مدام متنوع‌تر هم می‌شوند نه تن به ارزش‌داوری خواهند‌ داد و نه داوری‌پذیرند. به‌علاوه، قطعاً سود و منفعت این شیوه‌های مدام نوپدید، دندان‌گیر نیست، و الّا مدام چیز جدیدی رخ نمی‌نمود.

[ با کلیک بر روی تصویر، متن کامل یادداشت را بخوانید. ]


سفر به اعماق جامعه‌شناسی

یک نکتۀ تحسین‌برانگیز که در آثار پیتر برگر به‌چشم می‌خورد به سبک نگارش او برمی‌گردد: شیوایی و بلاغت. او وقت خواننده را با حرف‌های تکراری و نالازم نمی‌گیرد. تمام پاراگراف‌ها باارزش و تأثیرگذارند و زمانی که پای مطالعۀ کتاب او خرج می‌کنید ارزشی مضاعف می‌یابد. برگر با دست‌ودل‌بازی و با ارزش‌نهادن به مخاطب دریایی از دانش را به سوی او روانه می‌کند. به همین علت، هنگام مطالعۀ این کتاب به یادداشت‌برداری و نوشتن ایده‌ها نیاز پیدا می‌کنید. یک نویسندۀ خوب باید چنین باشد؛ کسی که شیوۀ اندیشیدن را به شما بیاموزد؛ هدفی که نویسندۀ این کتاب در مقدمه نیز به آن اشاره می‌کند.

[متن کامل را با کلیک روی تصویر بخوانید.]


دعوت به جامعه‌شناسی

اگر به اندیشۀ جامعه‌شناختی چونان بخشی از آن‌چه نیچه «هنر بدگمانی» نامید بنگریم چندان دور نشده‌ایم. دیدگاه جامعه‌شناختی فرآیندی از «دیدنِ درونِ» نماهای ساختارهای اجتماعی است؛ دیدنِ پشتِ پرده‌ها. یک نمونه دربارۀ شیوۀ «نگریستن» جامعه‌شناس به پشت نماهای ساختار اجتماعی را ارائه می‌دهیم.
گفته می‌شود که مردان و زنان به انگیزۀ عشق به یکدیگر با هم ازدواج می‌کنند. عشق اسطورۀ فراگیر و پرهوادار و پرشور و مهارناپذیری است که هر جا که بخواهد سربر می‌کشد، رازی که آرزوی بیشتر جوانان و پیران است. اما هنگامی که کسی می‌کاود که کدام آدم‌ها به‌راستی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، می‌بیند که...