اینترنت ما

شواهد و مدارک نشان می‌دهند که ما فقط با هم‌قطاران‌مان گفت‌وشنود می‌کنیم. ما وبلاگِ کسانی را می‌خوانیم که با آن‌ها هم‌نظریم. اخبار شبکه‌هایی را دنبال می‌کنیم که جهان را آن‌طور می‌بینند که ما می‌بینیم. در مقابل، علیه "دیگران" جوک منتشر می‌کنیم. پس نگرانی اصلی این نیست که از این بترسیم که جامعۀ دیجیتالیِ بازْ ما را به افرادی مستقل و منزوی تبدیل می‌کند که مثل رابینسون کروزوئه روی جزیره‌های گوشی‌های هوشمندمان زندگی می‌کنیم. نگرانی اصلی این است که اینترنت دارد "قطبی‌سازی گروهی" را افزایش می‌دهد، یعنی به‌شکلی روزافزون ما را به قبایلی مجزا و جدا از هم تبدیل می‌کند.

+ برای خواندن متن کامل روی تصویر کلیک کنید.


روباهی که می‌خواست خارپشت باشد

روباهی که می‌خواست خارپشت باشد
مقالۀ بلند خارپشت و روباه در فهرست برترین جستارهای قرن بیستم جای دارد. موضوع این تحقیق درخشان فلسفۀ تاریخ تولستوی است. آیزایا برلین این دیدگاه فلسفی را با محوریت رمان جنگ و صلح به‌تفصیل صورت‌بندی، ریشه‌یابی، بررسی و نقادی می‌کند. او به‌شکلی عمیق اما روشن تضاد تراژیک میان اعتقاد و استعداد تولستوی را آشکار می‌کند، میان آن‌چه می‌خواست و آن‌چه می‌توانست. در نهایت، تحلیل خود را فراتر می‌برد و به تمام گسترۀ تفکر و زندگی بشری تسری می‌دهد. این جستار فصل دوم کتاب بسیار خوب متفکران روس است، اما به‌دلیل اهمیت و جذابیت جداگانه هم منتشر می‌شود. ترجمۀ نیکوی نجف دریابندری هم بی‌نیاز از تعریف است.


فلسفۀ ماکس شلر (منطق دل)

انسان عصر جدید نمی‌تواند ارزش‌های بالاتر را طوری تجربه کند که هستی حقیقی او را غنی سازد؛ زیرا آن‌چنان غرق کار است که فرصتِ پُر نمودن خلأ هستی خویش را ندارد. برای این مقصود، لازم است تکالیفی را انجام بدهد تا انسانی فارغ از احساس منفی باشد. آن‌گاه، ارزش‌ها را با چنان حدّت عاشقانه‌ای تجربه می‌کند که برای همیشه مجذوب‌شان باقی می‌ماند. انسانی که قادر به مشاهدۀ عاشقانۀ ایده‌هاست، برخلاف انسان مدرن، بیمارِ کار نیست؛ بلکه روح و جسمی سالم دارد. امروز انسان ضعیف و ناتوان است؛ اما امکاناتی وجود دارد که اگر کشف کند، او نیز قادر به مشاهدۀ ارزش‌ها و غنی ساختن هستی خویش می‌شود.

+ برای خواندن متن کامل این بریده کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.


تنهایی

هیچ دانشی نمی‌تواند همۀ ابعاد «تنهایی» را به‌تنهایی پوشش دهد. لذا نویسنده از فلسفه‌های مدرن، مکاتب روان‌شناسی و آثار ادبی گوناگون برای بررسی این مسئلۀ فراگیر استفاده می‌کند. او تاریخ تنهایی را از دوران باستان تا دورۀ معاصر بررسی می‌کند، اما نشان می‌دهد که تنهایی ویژگیِ غیرتاریخی و جدایی‌ناپذیر وجود بشری است. تنهایی ریشه در آگاهی خاص انسان دارد؛ آگاهی بازتابی و خودآگاهی او. این آگاهی به‌قدری غلیظ است که او را از سایر موجودات، از جمله هم‌نوعان، جدا می‌سازد و به تنهایی‌اش دامن می‌زند. علاوه بر این، نویسنده به انواع تنهایی و به امور گوناگون مرتبط با آن می‌پردازد.


متافیزیکِ اگزیستانسیالیستی

لِشِک کولاکوفسکی (1927-2009)، فیلسوف بلندآوازۀ لهستانی، را با کتاب سترگش جریان‌های اصلی در مارکسیسم می‌شناسند. این اثر را بهترین و مفصل‌ترین کتاب در خصوص جنبش مارکسیسم دانسته‌اند. دربارۀ ویژگی‌های این منبعِ مبسوط می‌توان بسیار سخن گفت، اما به‌طور خلاصه هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت با فاصلۀ زیاد از رقبا پیش است. طبیعی است که چنین اثری باعث شود از کولاکوفسکی بپرسند که آیا همین کتاب حجیم را بزرگ‌ترین اثر اصلی خود به شمار می‌آورد یا نه. پاسخ کولاکوفسکی، در کمال ناباوری، منفی بود. در عوض، تصریح کرد که کتاب کوچک خوف مابعدالطبیعی را شایستۀ چنین عنوانی می‌داند.

+ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید.


مقاومت خشونت‌پرهیز

کتابی انتقادی و خواندنی در باب موضوعی حیاتی. یک بررسی فلسفی چندجانبه از خشونت‌پرهیزی همراه با توجه به زمینه‌های تاریخی و تجربی در کشورهای مختلف. تاد مِی، فیلسوفِ روشن‌نویس، در شش فصل به این مسائل می‌پردازد: تاریخچۀ خشونت‌پرهیزی، چیستی و ملاک آن، سازوکارها و ارزش‌هایش، و در پایان به سراغ وضعیت خشونت‌پرهیزی در زمانۀ فعلی می‌رود. از نظر او، قاعده و روش اصلی مقاومت در برابر ظلم و بی‌عدالتی اجتماعی و سیاسی نه‌فقط می‌تواند بدون خشونت باشد، بلکه باید هم چنین باشد، زیرا فقط در این صورت است که ارزش‌های انسانی، به‌ویژه برابری و کرامت انسان، حفظ می‌شوند.


کلّی به‌طور کلّی

مسئلۀ کلی‌ها بسیار انتزاعی است، اما اگر معنای آن روشن شود، به همان اندازه جالب خواهد بود؛ زیرا این مسئله تمام دامنۀ ذهن و زبان را پوشش می‌دهد. اما اگر هم به‌خودی‌خود جالب نباشد، دو دلیل برای پرداختن به آن هست: 1) «تحقیق در تقریباً هر مسئلۀ فلسفی، هرگاه به اندازۀ کافی پیش برده شود، ما را با یکی از جنبه‌های مسئلۀ کلی‌ها روبه‌رو می‌کند. بنابراین باید به‌عنوان وسیله‌ای برای پرداختن به سایر مسائل فلسفه به آن بپردازیم»؛ 2) مسئلۀ کلی‌ها به‌عنوان یک واقعیت تاریخی، در نظر فلاسفه معانی مهمی داشته که کمتر کسی می‌تواند نسبت آن‌ها بی‌توجه باشد.

+ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید.


نجاتِ ادبیاتِ نجات‌دهنده

حرف تودوروف این است که ادبیات در مخاطره است. ولی این خطر از ناحیۀ مردم کم‌سواد نیست، بلکه از جانب متخصصان ادبیات است. این کارشناسان، ادبیات را به‌مثابۀ ادبیات نمی‌بینند، بلکه آن را تحویل می‌کنند به چیزی که دیگر از جنس ادبیات نیست. فروکاست‌گرایی در ادبیات از بدترین نوع است؛ زیرا آثار ادبی تنوع و تکثر بی‌شماری دارند. لذا فروکاست ادبیات از بین بردن یک چیز نیست، بلکه از بین بردن چیزهای بسیاری است که جهانی از معنا و لذت را به ارمغان می‌آورند. از این رو، با عملکرد مخرب استادان، دیگر خبری از کارکرد اصلی ادبیات نیست؛ نه معنایی و نه لذتی.


حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق

کتاب انباشته از نکات ریز و دقیق است که منحصر به عشق نیستند. پای خیلی از مسائل به میان می‌آید، برای نمونه، تنهایی: «تنها بودن به این معناست که احساس کنیم شکافی رنج‌آور هست میان کیفیت حیات باطنی خودمان و آن‌چه تجربۀ دیگران به نظر می‌رسد. بدین قرار، نمونۀ عالی تنهایی در غیاب دیگران نیست، بلکه در حضور دیگرانی است که طرز فکر و احساس ما در نظر آن‌ها غریب می‌نماید. بارِ تنها بودن در حضور کسانی احساس می‌شود که، وقتی با دودلی و احتیاطاً لذت‌ها، امیدها، یا هراس‌های خاص خودتان را افشا می‌کنید، هیچ نمی‌دانند که از چه حرف می‌زنید.»

[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]


سپر فلسفه برای محافظت از معنای زندگی

برینکمن، روان‌شناسی دانمارکی، در ایستگاه‌ها ده ایدۀ فلسفی را معرفی می‌کند. برخی از این ایده‌ها از فیلسوفان دورۀ باستان وام گرفته شده‌اند و برخی هم از اندیشمندان دورۀ مدرن و معاصر. اما قرار است همگی به بهتر زیستن در جهانِ نو به ما کمک کنند، نقطه‌هایی پیش روی ما بنهند که به آن‌ها اتکا کنیم، و زندگی معناداری داشته باشیم. برینکمن این ده ایده را از زبان فیلسوفان طرح و برای معنا دادن به زندگی تفسیر می‌کند. این ایده‌ها در قالب موضوعات زیر شکل گرفته‌اند: «خوبی برای خودش»، «شرافت»، «عهد»، «خود»، «حقیقت»، «مسئولیت»، «عشق»، «بخشودن»، «آزادی»، و «مرگ.»