نظریه‌ای در باب همه‌چیز

عنوان کتاب جان رالز بسیار فروتنانه است؛ آن‌قدر کوچک است که چیزی از گسترۀ شگفت‌انگیز مباحث آن را نشان نمی‌دهد. این فروتنی با فروتنی فراوان نویسنده‌اش بی‌ارتباط نیست. جان رالز از شدت فروتنی تقریباً نامرئی شده بود. غالباً در باب اهمیت این اَبَرکتاب همیشه و همه‌جا به اظهار این نکته بسنده می‌کنند که رالز در محدودۀ لیبرالیسم از عدالت دفاع کرده است؛ همان چیزی که لیبرال‌ها همیشه آزادی را بر آن ترجیح داده‌اند. اما این سخن هم عظمت اثر رالز را منعکس نمی‌کند. در این یادداشت فقط می‌خواهم به نکته‌ای در باب عنوان اثر اشاره کنم؛ بله، فقط عنوان اثر!


فلسفهٔ رالز

شاهکار فلسفی و ماندگار جان رالز، نظریه‌ای در باب عدالت، هم خیلی دقیق است، هم بسیار مفصل و هم تا حدودی پیچیده. لذا فقط متخصصان دانشگاهی از پس این اثر دشوار برمی‌آیند. خلاصه‌های عمومی در دیگر کتاب‌ها یا ناقص‌اند یا دقیق نیستند. ولی این کتاب کوچک و کم‌نظیر هم دقیق است و هم جامع. نویسنده سه کار کلی و اساسی را انجام داده است: اول، بازگویی مقدماتِ تاریخی و نظریِ لازم برای فهم نظریۀ «عدالت به‌مثابۀ انصاف»؛ دوم، ترسیم دقیق هستۀ اصلی نظریۀ رالز؛ در نهایت، توضیح اشکالات منتقدان و پاسخ‌های رالز، و تشریح لیبرالیسم سیاسی او در برابر لیبرالیسم جامع.


دو گزینۀ سیاسی

امروزه هرجا پا می‌گذاریم، هر چه می‌شنویم، و با هر مسئله‌ای سروکله می‌زنیم، با سیاست مواجه می‌شویم. لذا فهم سیاست برای زندگی اجتماعی مدرن لازم است. اما متناسب با این لزوم و اهمیت کتاب خوب، واضح و روشن‌گر برای فهم سیاست وجود ندارد. این دو کتابِ دقیق، روشن و خوش‌خوان گزینه‌هایی نادر و بسیار خوب هستند. هر دو هم برای شروع مطالعات تخصصی فلسفۀ سیاسی مناسب‌اند و هم برای آشنایی کلی و عمومی با آن. نوشتۀ دیوید میلر برای آشنایی مختصر و اجمالی و کتاب فیل پاروین و کلر چمبرز برای آشنایی مبسوط و مفصل. هر دو کتاب ترجمۀ خوب و درست و دقیقی دارند.


دانشنامۀ خردمندی

گفتارها توده‌ای انبوه از تفکر و تجربه دربارۀ مهم‌ترین مسائل سیاسی و اجتماعی است. هرچند همگان ماکیاولی را با رسالۀ مختصر شهریار می‌شناسند، اما بهترین، مهم‌ترین و مفیدترین اثر او همین گفتارهای مطول است. اندیشۀ سیاسی ماکیاولی آرمان‌گرایانه نیست. به همین دلیل، کارش را با وضع موجود شروع می‌کند. به عبارت دیگر، مبنای اندیشه‌اش پذیرش طبیعت بشری است همان‌گونه که هست با همۀ نواقص و معایبش. بی‌جهت نیست که گفتارها را با این جمله شروع می‌کند: «آدمیان بالفطره حسودند و به نکوهش بیشتر می‌گرایند تا به ستایش». در نتیجه، مسئله این است: جامعۀ سیاسی چنین موجوداتی چگونه باید باشد؟


دولت؛ اسطوره یا افسانه؟

آخرین کتابی‌ست که کاسیرر نوشت و پس از مرگ او منتشر شد. غنای این شاهکار به‌حدی است که در باب آن گفته‌اند اگر کاسیرر جز این کتاب چیز دیگری نمی‌نوشت، شایستۀ این بود که جایگاهی رفیع و ماندگار در تاریخ فلسفه داشته باشد. به همین دلیل، دو مترجم کارکشته آن را هدف گرفتند، بر سر آن مناقشه کردند و حتی دربارۀ عنوان دقیقش نزاعی دامنه‌دار داشتند که هنوز هم ادامه دارد. با وجود این، هر دو ترجمه خوب است، ولی ترجمۀ دکتر موقن بهتر است. چاپ چشم‌نوازی دارد، به همراه دو پیشگفتار و یک پیوست. همگی مفصل، روشن‌گر و سرشار از نکات مهم و دقیق.


کدام لیبرالیسم؟

کتاب «لیبرالیسم» لودویگ فون میزس سال 1927 منتشر شد. در آن زمان نوآورانه به شمار می‌آمد، ولی امروزه برای آشنایی با لیبرالیسم، نه اولویتی دارد و نه حتی مزیتی ممتاز. با گذشت تقریباً یک سده و فراز و فرود تجربه‌های لیبرالیسم، برخی از مباحث این کتاب حتی خام و ساده‌انگارانه هم هست. برای آشنایی بهتر و جامع‌تر، کتاب «لیبرالیسم» جان گری به‌مراتب مناسب‌تر است. گری هم به تاریخ لیبرالیسم می‌پردازد و هم به نظریات فیلسوفان لیبرال. میزس فقط نظریات خود را در کتابش مطرح کرده است. به‌علاوه، کتاب گری مختصر‌تر است و رویکرد انتقادی هم دارد.


فلسفۀ سیاسی هانا آرنت

بهترین و دقیق‌ترین کتاب دربارۀ اندیشه‌های هانا آرنت به زبان فارسی تا این لحظه. برخلاف بیشتر این نوع آثار، لی برَدشا همۀ وجوه فلسفۀ آرنت را بررسی می‌کند، وارد جزئیات نظریه‌هایش می‌شود، پیامدهایشان را نشان می‌دهد، و در هیچ مبحثی از نقد غافل نمی‌ماند. او همه‌جا نکات مهم و مخفی آرنت را به‌خوبی می‌قاپد. برای نمونه، تلاش آرنت برای رفع تنش و جدایی میان سیاست و پی‌جویی حقیقت را واکاوی می‌کند. سیر کتاب از «وضع بشر» آغاز می‌شود و به «حیات ذهن» می‌رسد. نویسنده سیر تفکر بیست‌ساله میان آن دو اثر را پیوسته – اگرچه با چند شکستگی – می‌داند؛ لذا مفصل‌ها و نقاط عطف آن را روشن می‌کند. او به‌زیبایی نشان می‌دهد که آرنت چگونه از حوزۀ عمومی در «وضع بشر» نهایتاً به دژ درونی «حیات ذهن» در پایان تفکرش عقب‌نشینی می‌کند. به عبارت دیگر، از عمل جمعی-انضمامی به تفکر فردی-فلسفی و از کنش‌گری سیاسی به دوستی. بله؛ دقیقاً «دوستی».


چرا باید از استبداد ترسید؟

راجر بوشه به دنبال شرحی از تاریخ سیاست یا توصیف تاریخچۀ شکل‌گیری و تحول واژۀ جباریت نیست. او در واقع می‌خواهد به ما نشان دهد که «جباریت» یک پدیدۀ دیرپاست و برای فهم آن بهتر است از رویکرد نظری فلاسفۀ سیاسی کمک بگیریم؛ هرچند خود را به آن محدود نمی‌کند. وی خاطرنشان می‌کند که ما شاهد انتشار آثار بسیاری دربارۀ دموکراسی هستیم درحالی‌که متفکران و فیلسوفان کمی دربارۀ جباریت، این معضل همیشگی تاریخ، کتاب نگاشته‌اند. به همین دلیل باید به گذشته بازگشت و از دوران کهنِ تفکر فلسفی، یعنی افلاطون آغاز کرد؛ مدخلی آغازین برای ورود به مبحث جباریت که نشان می‌دهد انسان‌ِ مدرن هنوز از همان وضعیت هراس و ناامیدی‌ای در رنج است که انسانِ دوران باستان درباره‌اش به تناوب سخن گفته، نظریه‌پردازی کرده و هشدار داده است.