29 شهریور 1403
اینک نیچه
کتاب که زیادی خوب باشد، آنگاه دغدغۀ خواننده این میشود که نکند به اندازۀ کافی حجیم نباشد! ولی کدام کتاب خیلی خوبی هست که کم نباشد، حتی اگر هزار صفحه باشد؟! تنها راه جبران این کمبود آهستهخوانی و دوبارهخوانی است، بهاضافۀ سرککشیدنهای موردی و نوکزدنهای دزدکی. ذرهذره ضربه میزنیم، گویی که میخواهیم همۀ ذرات کتاب را بر تمام نقاط بدنمان تتو کنیم. واقعاً هم اثرش نازدودنی است. اصلاً بخشی از خود ما میشود. به همین دلیل، برای این کتابِ هشتصدصفحهای سهمیۀ دوماهه در نظر گرفتم؛ روزی دهدوازده صفحه. اما هر بار شروع میکردم تا پنجاه صفحه میلغزیدم. خودبهخود ناپرهیزی میکردم. دوهفتهای تمام شد.
+ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب بر روی تصویر کلیک کنید.
15 اردیبهشت 1403
زندگی خوب و نرمافزارهایش
بدون یک فلسفۀ خوب، ما فقط پاسخهایی سطحی و سخیف برای مسائل زندگی پیشفرض میگیریم. مثلاً، ملاک و معیار زندگیِ خوب داشتن امکانات بهتر و مصرف کردن بیشتر است؛ زندگیِ خوب زندگیِ مرفّه و تجملی است. اما مگر زندگی جنبۀ نرمافزاری ندارد؟ اگر دارد، آیا نباید به همان میزان که به سختافزارهای زندگی بها میدهیم، به نرمافزار زندگی نیز اهتمام داشته باشیم؟ اگر بخواهیم این استعارۀ نرمافزار را ادامه دهیم، باید بگوئیم که در عمل به چند اپلیکیشن نیاز داریم که روی ذهنمان نصب کنیم. چند اپلیکیشن؟ اریک وینر میگوید چهاردهتا. هر کدام را از یکی از فرزانگان برجستۀ تاریخ میگیریم.
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، روی تصویر کلیک کنید. ]
9 بهمن 1402
یک زن آزادیبخش
"الیزابت فینچ" دربارۀ الیزابت فینچ است؛ زنی تحصیلکرده و فرهیخته، تنها و رواقیمشرب، نویسنده و مدرس دانشگاه، و متخصص تاریخ و فرهنگ. در سیر داستان بهطور کامل با او آشنا نمیشویم. او تا انتها در سایهروشن میماند. هیچگاه بهطور کامل در روشنایی قرار نمیگیرد تا او را واضح ببینیم و کامل بشناسیم. حتی برای شخصیتهای داستان، اعم از دوستان و اقوام، هم مکشوف نمیشود. البته در سیر داستان قدمبهقدم با او بیشتر آشنا میشویم، اما هر چقدر بیشتر میشناسیمش، وجوه ناشناختهاش نیز بیشتر میشوند. عجیب است؟ نه، اصلاً. مگر در واقعیت همینطور نیست؟
31 شهریور 1402
عشق بهتر است یا ثروت؟
ماجرای رمان در دوران ادواردی میگذرد؛ همان عهدی که هنوز انباشته از روی و ریای مهوّع عهد ویکتوریاییست. عهد ادعا و غرور و زهد دروغین. زرورقی تصنعی بر گنداب واقعیت جامعۀ امپراتوری بریتانیا. البته فاستر آنقدر خام و ناشی نیست که این زرورق را بردارد تا خواننده را دچار تهوع کند. او هوشمندانه بخشی بسیار نازک از آن زرورق را به تصویر کشیده است تا خواننده با دقت و نگاه تیز متوجه زیر آن شود. البته حکایت گنداب و زرورق حکایت همۀ اقوام و ملتهاست، با اختلاف در کمیت و کیفیت. کسی نمیتواند خود را از اصلِ اصیل این ویژگی تمدنی مبرا بداند.
[روی تصویر کلیک کنید و متن کامل این معرفی کتاب را بخوانید.]
20 دی 1401
زندگی عمودی و متافیزیک زندگی
زندگی شایستۀ انسانی یک زندگی عمودی است و نه افقی. امکان و چارچوب زندگی عمودی را متافیزیک زندگی مشخص میکند. یک متافیزیک خوب امکانات روحی-روانی انسان را گسترش میدهد و امکانهایی بیشتر و غنیتر برای زندگی فراهم میآورد. این کتاب نمونهای عالی و جانانه از یک متافیزیک خوب و خردپسند و معاصر برای یک زندگی معنوی است. مدعای نویسنده این است که در دل متافیزیک اسپینوزا آموزههایی نهفته که بهمثابۀ نوعی رواندرمانگری قوی عمل میکنند و برای دردهای ما نهفقط دوا، که شفای جان هستند. افراد دینی و غیردینی، هر دو، میتوانند از آن بهرهها ببرند و شگفتیها ببینند. برخی از نتایجش واقعاً حیرتانگیزند.
27 آبان 1401
بردهای که به تعطیلات رفته است!
در این کتاب معنایی جدید از آزادی رقم میخورد؛ معنایی متفاوت با آن معنا از آزادی که نقل محافل سیاسی و مدنی است. آزادی ممکن است گاهی به معنایی سیاسی-اجتماعی باشد و گاهی هم به معنایی مرتبط با اختیار و ارادۀ فردی. چگونه آزاد باشیم دربارۀ دومی است. این کتاب، طرز فکری رواقی را دربارۀ آزادی فردی هر انسان بیان میکند و از دو منظر ذهن خواننده را به خود معطوف میکند: اولی ساختار ظاهری و دومی لبّ مطلب. اولی کاری کرده است که متن کتاب تا اندازهای آشفته به چشم آید. اما دومی به ایدهای یکپارچه و مدّعایی مشخص از اپیکتتوس اشاره دارد.