چرا به دین محتاجیم

کتابی علمی و غیرالهیاتی در دفاع از دین‌داری. ظاهراً یافته‌های علوم تجربی (زیست‌شناسی تکاملی، عصب‌شناسی، روان‌شناسی) ریشه‌های دین‌ورزی، کارکرد آن و غایتش را تهدید می‌کنند. اما نویسنده نشان می‌دهد که ریشه‌های نیاز ما به دین‌داری بسیار عمیق‌اند، دین هنوز هم کارکردی موفق دارد، و غایتش همچنان موجّه است. برای مواجهه با رنج‌ها، مشکلات و بی‌معنایی، دین همچنان دردسترس‌ترین و آزموده‌شده‌ترین راه است، زندگی جمعی را به‌سامان، و خشم و خشونت را مهار می‌کند، و نه‌فقط مانع لذت و شادی نیست، بلکه سازوکاری خاص برای خلق‌شان دارد‌. و هر جانشینی برای دین، در نهایت، به‌صورت نوعی دین درمی‌آید با مناسکی گسترده و پیچیده.


دربارۀ دین

دینداری سنتی آن‌چه را که در واقع صرفاً بیان مجموعه‌ای خاص از امور فرهنگی گذشته است، به‌عنوان بینشی دربارۀ حاق دین مطرح می‌کند. دین‌ستیزان معتقدند که اساساً دین چیزی جز همان مجموعه نیست و لذا با ابطالش اعتبار دین هم منتفی است. فیلسوفان دیندار بر این باورند که دین چیزی غیر از آن مجموعه است و با ابطالش اعتبار دین آشکار و حتی بیشتر می‌شود. شلایرماخر، در این کتاب شگفت‌انگیز، دین را به چنان اوجی می‌رساند که از دسترس این نزاع‌ها خارج می‌شود. از نظر او، دین احساسی ویژه است ناشی از شهود بی‌واسطۀ امر بی‌کران. و هر کسی شهود، احساس و، در نتیجه، دین‌داری خاص خودش را دارد.


دربارۀ دین

یک نفر را به من نشان دهید که نیروی داوری، روح مشاهده‌گری، احساس هنری، یا اخلاق را در او پرورش داده و کاشته‌اید؛ آن‌گاه من نیز متعهد می‌شوم که دین را آموزش دهم. البته در دین استادی و شاگردی هست. افرادی هستند که هزاران تن خود را به ایشان پیوند می‌زنند، اما این پیوستن با تقلید کور فرق دارد، و آنان به این دلیل شاگرد نیستند که استادشان ایشان را به این امر واداشته است؛ خیر، او استاد است چون آنان او را به عنوان استاد برگزیده‌اند. آن کس که با بیان کردن دینِ خویش آن را در دیگران برانگیخته است دیگر آن را تحت قدرت خود ندارد تا آنان را پیش خودش نگه دارد.

برای خواندن متن کامل این بریده از کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید.