14 فروردین 1403
داستان یک روستا
راوی قصه یک خانوادۀ کشاورز است. راوی گاهی زن خانواده، گاهی مرد خانواده، و در فصلی پسر خانواده است. اما شخصیت مهم قصه مرد جوانی است به نام «براردو»، که مثل بقیه بیدلوجرأت نیست. در زندگی مردم روستا، زمین و آب حرف اول و آخر است. اول زمین و آب، بعد خدا و سیاست و بقیۀ چیزها؛ آن هم در جایی که کشاورزی بهزور خرج بخور و نمیر آدم را میدهد. بعد این وسط مردم شهر و اهل قدرت، هر روز با یک بهانهای، مالیاتی ببندند به ناف اهل روستا تا یکجوری تیغشان بزنند. اوضاع وخیم و وخیمتر میشود. آیا مردم اعتراض میکنند؟
[ برای خواندن متن کامل این معرفی کتاب، بر روی تصویر کلیک کنید. ]
14 مرداد 1400
چرا باور؟
اینکه خود را در مقامی بدانیم و در مورد دیگر همنوعان خود تصمیم بگیریم که آیا اهل رستگاری هستند یا خیر، یک تکبر و غرور بیشرمانه و شنیع است. و البته لزوماً یک لیبرالیسم سست را ایجاب نمیکند که هر چیزی رواست؛ زیرا بیشک، دیدگاه دینی، حاکی از یک چارچوب اخلاقی باثبات و نیز حقیقت «داوری فرجامین» است؛ اینکه در نهایت هر کس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد. اما داوری بدین معناست که هر کس ملزم به پاسخگویی دربارۀ تمامیت و درستی زندگی و اعمال خودش است، نه صادر کردن حکم دربارۀ زندگی و اعمال دیگران.
● متن کامل این بریده از کتاب را با کلیک بر روی تصویر بخوانید.
14 تیر 1400
ارسطو (راهنمای سرگشتگان)
همۀ کسانی که به سراغ نوشتههای ارسطو رفتهاند، در خواندن آن متون به دردسر افتادهاند. عاقبت این مسئله مطرح میشود که اساساً آثار ارسطو را چگونه باید مطالعه کرد؟ جان اِی. وِللا پاسخی مفصل به این پرسش میدهد. بهعلاوه، نکات کلیدیاش را میتوان به دیگر آثار فلسفی نیز تعمیم داد.