درمان خشم با خرد فلسفی
11 آبان 1400
این رسالۀ فوقالعاده خوب و خواندنی از سه بخش تشکیل شده است و به طور کلی به شش مطلب می پردازد: 1. نقل ماجراهای وحشتناکی که در طول تاریخ از خشم ناشی شده است؛ 2. توصیف حالتهای کریهی که بر اثرِ خشمگین شدن برای انسان رخ میدهد؛ 3. انتقاد از نگاه ارسطویی دربارۀ خشم؛ 4. بیهودگی خشم و پاسخ به پرسشهایی که ممکن است دربارۀ مفید بودن خشم مطرح شوند؛ 5. ارادی بودن خشم؛ 6. راهکارهایی برای از بین بردن خشم خود و دیگران.
کدام لیبرالیسم؟
5 آبان 1400
کتاب «لیبرالیسم» لودویگ فون میزس سال 1927 منتشر شد. در آن زمان نوآورانه به شمار میآمد، ولی امروزه برای آشنایی با لیبرالیسم، نه اولویتی دارد و نه حتی مزیتی ممتاز. با گذشت تقریباً یک سده و فراز و فرود تجربههای لیبرالیسم، برخی از مباحث این کتاب حتی خام و سادهانگارانه هم هست. برای آشنایی بهتر و جامعتر، کتاب «لیبرالیسم» جان گری بهمراتب مناسبتر است. گری هم به تاریخ لیبرالیسم میپردازد و هم به نظریات فیلسوفان لیبرال. میزس فقط نظریات خود را در کتابش مطرح کرده است. بهعلاوه، کتاب گری مختصرتر است و رویکرد انتقادی هم دارد.
تاریخی که نمیتوانید حتی تخیل کنید
2 آبان 1400
از میان نوشتههای متعدد سوزان سانتاگ (1933-2004) جملهای هست که وقتی خواندمش مثل بمب هیدروژنی در ذهنم منفجر شد. خانم سانتاگ این جمله را وسط بحثی بیربط پرتاب میکند؛ نه مقدمهای دارد و نه لوازمش بازگو میشود. هیچ توضیحی هم دربارهاش نمیدهد. یکباره لای پرانتز ظاهر میشود، و من هم خیلی خوشحالم که چنین جملهای گفته شده تا اتفاقی آن را بخوانم و جذب وجودم کنم. از لحظهای که خواندمش در میان مغزم حک شد و امیدوارم هیچگاه فراموشش نکنم و بعید میدانم که فراموش شود؛ که بعید میدانم کسی بخواندش و فراموشش کند. جمله این است...
«سنجش خرد ناب» را چگونه باید خواند؟
28 مهر 1400
«سنجش خرد ناب» ترجمهای است درست و دقیق. بهعلاوه، ترجمهای خوب، شیوا و خواندنی هم هست. با وجود این، داوریها در باب آن کتاب میان دو حد افراط و تفریط نوسان میکند. ولی هر دو داوری بیهودهاند و مانع بهرهبرداری درست از کتاب میشوند. علت آن همه حرف و حدیث، خوب نخواندن کتاب است. در این یادداشت نکتهای روششناختی در باب مطالعۀ درست آن شاهکار فلسفی ذکر میشود. با توجه به آن، سوءتفاهم در خصوص مطالعۀ کتاب هم منتفی خواهد شد.
وسوسۀ ناممکن
25 مهر 1400
کسی که رمان عظیم «بینوایان» را بخواند، نباید کتاب کوچک «وسوسۀ ناممکن» را ناخوانده بگذارد. اگر این را بخواند، خواهد دید که «بینوایان» را خوب نخوانده و بسیاری چیزها را سرسری رد کرده است. اگر هم کسی «بینوایان» را نخوانده باشد، باز هم از خواندن «وسوسۀ ناممکن» بسیار محظوظ خواهد شد؛ اولاً انگیزهای قوی برای خواندن «بینوایان» پیدا میکند و ثانیاً نقشهای راهنما برای حرکت آگاهانه در آن جهان پهناور در دست خواهد داشت. همۀ اینها به کنار، از همه مهمتر این است که فهمش از (1) ماهیت و کلیت ادبیات و (2) ظرایف و دقایق آن برای همیشه عوض خواهد شد.
زندگی روزمره در اسپانیای دورۀ تفتیش عقاید
22 مهر 1400
استحمامِ منظم و مرتب، عملی غیرمسیحی بود و نشان میداد کسی که به آن اقدام میکند یا مسلمان است یا یهودی، که برای فرد مظنون خطرآفرین بود. در 1576، فلیپۀ دوم همۀ گرمابههای عمومی را تعطیل کرد. این گرمابهها حتی در شهرهای بسیار کوچک نیز فعال بودند و مسلمانانی که بهاجبار مسیحی شده بودند از آن استفاده میکردند، اما فیلپۀ دوم اعلام کرد استحمام نشانۀ آشکار ارتداد است. در گزارش محاکمات دیوانِ تفتیشِ عقاید در آن ایام، یکی از اتهاماتی که به مظنونان وارد میشد این بود: «این نکته معلوم شده است که متهم استحمام میکند.»
متن کامل بریدۀ کتاب را با کلیک روی تصویر بخوانید.
ویتگنشتاین از چه رمانی خوشش میآید؟
16 مهر 1400
ویتگنشتاین بر اثر ابتلا به سرطان نسبتاً زود مرد؛ شصتودو سال و سه روز از عمرش میگذشت. البته اگر زنده هم میماند، تقریباً محال بود که به این دوران میرسید. اما اگر آن زمان کش پیدا میکرد و این رمان خیلی زودتر نوشته میشد، و خلاصه اینکه از دو طرف شاهد نزدیکی بودیم، و دست ویتگنشتاین در آخرین لحظات زندگیاش به این کتاب میرسید، قطعاً از آن خوشش میآمد. ...
ترجمهای کوچک
12 مهر 1400
«خردمندی در زندگی روزمره» کتاب خیلی خوبی است، اما متأسفانه کامل نیست (حدوداً نصف آن ترجمه شده). عنوان اصلی کتاب «درسگفتارهایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ» است. خیلی سال پیش، خانم روشن وزیری این کتاب را به طور کامل ترجمه کردند. او، برای آشنایی بیشتر با لِشِک کولاکوفسکی، مقدمهای مفصل و ضمیمهای خوب به ترجمۀ خود افزود. متأسفانه این کتاب اکنون در بازار نیست. امیدواریم نشر نگاه معاصر این اثر خیلی خوب را دوباره منتشر کند. در هر صورت، اگر دستتان به این کتاب رسید، دودستی به آن بچسبید.