
غرق شدن تمدنها
نویسنده: امین معلوف
مترجم: عبدالحسین نیکگهر
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1401
320 صفحه، 180000 تومان
«شب 9 به 10 آوریل سال 1973. یک گروهان بزرگ از کوماندوهای اسرائیلی از راه دریا وارد شهر بیروت شده، پس از تقسیم به گروههای کوچک و حمله به هدفهای مختلف، دستکم در سه محلۀ شهر، از همان راه دریا برگشته بودند. به یک مجموعه از ساختمانها که برخی از رهبران فلسطینی در آنها سکونت داشتند، حمله کرده و سه نفر را کشته بودند.
چند سال بعد معلوم شد عملیات آوریل ۱۹۷۳ را ایهود باراک، نخستوزیر آیندۀ اسرائیل، در لباسی زنانه و با سر کردن کلاهگیس فرماندهی کرده است. هدف حیله این بود که با اجرای صحنۀ عاشقانه در اتومبیل، مأموران پاسداری را از خیابان پای پنجره بکشانند و آنها را بیسروصدا سربهنیست کنند و بعد کوماندوها وارد راهپلۀ ساختمان شوند.
دو ماه پیشتر، یک بانوی رماننویس امریکایی سیوهفت ساله در همان مجتمع ساختمانها آپارتمانی اجاره کرده بود. ظاهراً او مشغول نوشتن رمانی با الهام از زندگی لیدی هیستر استانهوپ بود، یک بانوی ماجراجوی انگلیسی، که در منطقه لِوان از شهرتی برخوردار بود، و در نیمۀ اول قرن نوزدهم، چند سالی آنجا اقامت داشته است. رماننویس جوان امریکایی مقدار معتنابهی اسناد و مدارک جمعآوری کرده و آنها را روی میز تحریرش کنار پنجره رویهم چیده بود؛ از آنجا، درست در مقابلش، او میتوانست از فاصلۀ چندمتری میزی را ببیند که کمال ناصر، سخنگوی سازمان آزادیبخش فلسطین، از آن برای نوشتن استفاده میکرد.
تنها پس از چهل سال، او داستان واقعیاش – اما نه با نام واقعیاش – را در کتابی با عنوان: یعل، یک مأمور موساد در بیروت، منتشر میکند. او در این کتاب روایت میکند برای باورپذیرتر کردن حضورش، مقامهای مافوقش او را برای گذرانیدن یک دوره کارآموزی نزد یک مورخ واقعی فرستادند، به نام شابت توِت، نویسندۀ زندگینامۀ موشه دایان و چند کتاب درباره داوید بن گورین؛ نه از برای آنکه او به وی نویسندگی بیاموزد، که این بانو میگوید از پس آن بر نمیآمد، بلکه فقط به وی ادای نویسندگی را بیاموزد: چگونه صفحات را روی میز کارش پخش کند، قلم خودنویسها را چگونه در سبدش بیندازد و چگونه با اشخاص ثالث از فعالیتهای ادبیاش صحبت کند. آمادگیهای بسیار دقیق، برای یک مأموریت ساده: زیر نظر گرفتن رهبران فلسطینی از پنجره برای مطمئن بودن که آنان، وقتی کوماندوهای اسرائیلی برای کشتنشان میآیند، در خانۀ خودشان باشند.
در آن شب ۹ آوریل، یک صاحبمنصب موساد که در پوشش توریست در بیروت بود، “یعل” را ساعت هفت بعدازظهر برای لب تر کردن به بار یک هتل بزرگ دعوت میکند. میزبان از او میپرسد: “همسایههایت در خانههایشان هستند؟” – “بله، هر سه نفر.”
اگر او طور دیگر پاسخ داده بود، آن مرد به رابطهایش اطلاع میداد که عملیات به تعویق افتاده است.» صفحات 135-139
بیاید با خودمون صادق باشیم! از خودمون بپرسیم که از خوندن یک کتاب خوب چقدر مطلب گیرمون میاد؟ کل چیزی که بعد از مطالعۀ کامل یک کتاب خوب یاد میگیریم چقدره؟ به نظرم یک کف دست مطلب بیشتر نیست. یعنی، اگر دربارۀ اون کتاب از ما توضیح بخوان، بعیده بیشتر از یک صفحه حرفی برای گفتن داشته باشیم. پس، نتیجۀ یک کتاب خوب یک صفحه بیشتر نیست. خب، یک صفحۀ خوب از یک کتاب خیلی خوب از این که دیگه کمتر نیست. بنابراین نباید چنین صفحاتی رو دستکم بگیریم. ارزش یک صفحۀ خوب از یک کتاب خیلی خوب به اندازۀ یک کتابِ کامله. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم که از این نوع صفحات شکار کنیم و بذاریم اینجا. این جور صفحات بهنوعی راه میانبر به حساب میان؛ زود و یکراست ما رو میرسونن به اصل مطلب. پس بفرمائید از این طرف!
شاید این موارد هم برایتان جالب باشد
در باب شهروند
11 خرداد 1404
یکی از زیانهای قدرت حاکمه این است که امکان دارد حاکم علاوه بر پول لازم برای هزینههای عمومی – یعنی برای تأمین هزینۀ وزرا و خادمان عمومی، ساختن و دفاع از پادگانها، جنگیدن، و تأمین هزینۀ منزل خود بهشیوهای محترمانه – پول بیشتری را اخذ کند. او همچنین ممکن است، اگر بخواهد، پولی را به دلخواه خود برای ثروتمند ساختن فرزندان، بستگان، مقربان و حتی چاپلوسان خود اخذ کند. باید اذعان کرد که این یک زیان است، اما این از آن نوع زیانهایی است که در هر نوع دولتی یافت میشود، و در مونارشی تحملپذیرتر از دموکراسی است...
+ روی عنوان یا تصویر کلیک کنید و متن کامل این بریده را بخوانید.
0 نظر3 دقیقه
نظریهای در باب همهچیز
6 اسفند 1403
عنوان کتاب جان رالز بسیار فروتنانه است؛ آنقدر کوچک است که چیزی از گسترۀ شگفتانگیز مباحث آن را نشان نمیدهد. این فروتنی با فروتنی فراوان نویسندهاش بیارتباط نیست. جان رالز از شدت فروتنی تقریباً نامرئی شده بود. غالباً در باب اهمیت این اَبَرکتاب همیشه و همهجا به اظهار این نکته بسنده میکنند که رالز در محدودۀ لیبرالیسم از عدالت دفاع کرده است؛ همان چیزی که لیبرالها همیشه آزادی را بر آن ترجیح دادهاند. اما این سخن هم عظمت اثر رالز را منعکس نمیکند. در این یادداشت فقط میخواهم به نکتهای در باب عنوان اثر اشاره کنم؛ بله، فقط عنوان اثر!
0 نظر6 دقیقه
فلسفهٔ رالز
27 اردیبهشت 1402
شاهکار فلسفی و ماندگار جان رالز، نظریهای در باب عدالت، هم خیلی دقیق است، هم بسیار مفصل و هم تا حدودی پیچیده. لذا فقط متخصصان دانشگاهی از پس این اثر دشوار برمیآیند. خلاصههای عمومی در دیگر کتابها یا ناقصاند یا دقیق نیستند. ولی این کتاب کوچک و کمنظیر هم دقیق است و هم جامع. نویسنده سه کار کلی و اساسی را انجام داده است: اول، بازگویی مقدماتِ تاریخی و نظریِ لازم برای فهم نظریۀ «عدالت بهمثابۀ انصاف»؛ دوم، ترسیم دقیق هستۀ اصلی نظریۀ رالز؛ در نهایت، توضیح اشکالات منتقدان و پاسخهای رالز، و تشریح لیبرالیسم سیاسی او در برابر لیبرالیسم جامع.
0 نظر1 دقیقه
دو گزینۀ سیاسی
14 اردیبهشت 1402
امروزه هرجا پا میگذاریم، هر چه میشنویم، و با هر مسئلهای سروکله میزنیم، با سیاست مواجه میشویم. لذا فهم سیاست برای زندگی اجتماعی مدرن لازم است. اما متناسب با این لزوم و اهمیت کتاب خوب، واضح و روشنگر برای فهم سیاست وجود ندارد. این دو کتابِ دقیق، روشن و خوشخوان گزینههایی نادر و بسیار خوب هستند. هر دو هم برای شروع مطالعات تخصصی فلسفۀ سیاسی مناسباند و هم برای آشنایی کلی و عمومی با آن. نوشتۀ دیوید میلر برای آشنایی مختصر و اجمالی و کتاب فیل پاروین و کلر چمبرز برای آشنایی مبسوط و مفصل. هر دو کتاب ترجمۀ خوب و درست و دقیقی دارند.
0 نظر1 دقیقه
دانشنامۀ خردمندی
14 فروردین 1402
گفتارها تودهای انبوه از تفکر و تجربه دربارۀ مهمترین مسائل سیاسی و اجتماعی است. هرچند همگان ماکیاولی را با رسالۀ مختصر شهریار میشناسند، اما بهترین، مهمترین و مفیدترین اثر او همین گفتارهای مطول است. اندیشۀ سیاسی ماکیاولی آرمانگرایانه نیست. به همین دلیل، کارش را با وضع موجود شروع میکند. به عبارت دیگر، مبنای اندیشهاش پذیرش طبیعت بشری است همانگونه که هست با همۀ نواقص و معایبش. بیجهت نیست که گفتارها را با این جمله شروع میکند: «آدمیان بالفطره حسودند و به نکوهش بیشتر میگرایند تا به ستایش». در نتیجه، مسئله این است: جامعۀ سیاسی چنین موجوداتی چگونه باید باشد؟
0 نظر11 دقیقه
دولت؛ اسطوره یا افسانه؟
2 شهریور 1401
آخرین کتابیست که کاسیرر نوشت و پس از مرگ او منتشر شد. غنای این شاهکار بهحدی است که در باب آن گفتهاند اگر کاسیرر جز این کتاب چیز دیگری نمینوشت، شایستۀ این بود که جایگاهی رفیع و ماندگار در تاریخ فلسفه داشته باشد. به همین دلیل، دو مترجم کارکشته آن را هدف گرفتند، بر سر آن مناقشه کردند و حتی دربارۀ عنوان دقیقش نزاعی دامنهدار داشتند که هنوز هم ادامه دارد. با وجود این، هر دو ترجمه خوب است، ولی ترجمۀ دکتر موقن بهتر است. چاپ چشمنوازی دارد، به همراه دو پیشگفتار و یک پیوست. همگی مفصل، روشنگر و سرشار از نکات مهم و دقیق.
0 نظر1 دقیقه
کدام لیبرالیسم؟
5 آبان 1400
کتاب «لیبرالیسم» لودویگ فون میزس سال 1927 منتشر شد. در آن زمان نوآورانه به شمار میآمد، ولی امروزه برای آشنایی با لیبرالیسم، نه اولویتی دارد و نه حتی مزیتی ممتاز. با گذشت تقریباً یک سده و فراز و فرود تجربههای لیبرالیسم، برخی از مباحث این کتاب حتی خام و سادهانگارانه هم هست. برای آشنایی بهتر و جامعتر، کتاب «لیبرالیسم» جان گری بهمراتب مناسبتر است. گری هم به تاریخ لیبرالیسم میپردازد و هم به نظریات فیلسوفان لیبرال. میزس فقط نظریات خود را در کتابش مطرح کرده است. بهعلاوه، کتاب گری مختصرتر است و رویکرد انتقادی هم دارد.
0 نظر1 دقیقه
فلسفۀ سیاسی هانا آرنت
12 شهریور 1400
بهترین و دقیقترین کتاب دربارۀ اندیشههای هانا آرنت به زبان فارسی تا این لحظه. برخلاف بیشتر این نوع آثار، لی برَدشا همۀ وجوه فلسفۀ آرنت را بررسی میکند، وارد جزئیات نظریههایش میشود، پیامدهایشان را نشان میدهد، و در هیچ مبحثی از نقد غافل نمیماند. او همهجا نکات مهم و مخفی آرنت را بهخوبی میقاپد. برای نمونه، تلاش آرنت برای رفع تنش و جدایی میان سیاست و پیجویی حقیقت را واکاوی میکند. سیر کتاب از «وضع بشر» آغاز میشود و به «حیات ذهن» میرسد. نویسنده سیر تفکر بیستساله میان آن دو اثر را پیوسته – اگرچه با چند شکستگی – میداند؛ لذا مفصلها و نقاط عطف آن را روشن میکند. او بهزیبایی نشان میدهد که آرنت چگونه از حوزۀ عمومی در «وضع بشر» نهایتاً به دژ درونی «حیات ذهن» در پایان تفکرش عقبنشینی میکند. به عبارت دیگر، از عمل جمعی-انضمامی به تفکر فردی-فلسفی و از کنشگری سیاسی به دوستی. بله؛ دقیقاً «دوستی».
0 نظر1 دقیقه
چرا باید از استبداد ترسید؟
10 فروردین 1400
راجر بوشه به دنبال شرحی از تاریخ سیاست یا توصیف تاریخچۀ شکلگیری و تحول واژۀ جباریت نیست. او در واقع میخواهد به ما نشان دهد که «جباریت» یک پدیدۀ دیرپاست و برای فهم آن بهتر است از رویکرد نظری فلاسفۀ سیاسی کمک بگیریم؛ هرچند خود را به آن محدود نمیکند. وی خاطرنشان میکند که ما شاهد انتشار آثار بسیاری دربارۀ دموکراسی هستیم درحالیکه متفکران و فیلسوفان کمی دربارۀ جباریت، این معضل همیشگی تاریخ، کتاب نگاشتهاند. به همین دلیل باید به گذشته بازگشت و از دوران کهنِ تفکر فلسفی، یعنی افلاطون آغاز کرد؛ مدخلی آغازین برای ورود به مبحث جباریت که نشان میدهد انسانِ مدرن هنوز از همان وضعیت هراس و ناامیدیای در رنج است که انسانِ دوران باستان دربارهاش به تناوب سخن گفته، نظریهپردازی کرده و هشدار داده است.
0 نظر8 دقیقه
سردبیر
سردبیر ماهدبوک
