یادداشتش را که خواندم، چون او را اهل بحث و گفتگو می‌دانستم، پاسخ دادم: «مشکل فراتر از این‌هاست. علوم انسانی باید مدام خودش را به پرسش بکشاند. خودانتقادی مهم‌ترین امری است که در نظر نمی‌گیرید. ترازوی شما خیلی اوقات میزان نیست. چرا از نقدشدن می‌ترسید؟ مگر جز این است که خودانتقادی باعث شکوفایی ما می‌شود؟». منتظر ماندم تا جوابی بدهد. دوست داشتم این بار بحث ما نه صرفاً حول محور نقد جامعه، بلکه نقدی بر جامعه‌شناسی باشد. اما او گفتگو را ترک کرد و مرا با این پرسش بدون جواب تنها گذاشت. البته از این عکس‌العمل زیاد هم متعجب نشدم. دوران دانشجویی از خاطرم گذشت.

شوالیه‌هایی از ذهنم می‌گذرند که می‌خواهند جهان را نجات بدهند و ورودی‌های تازه که هر کدام احساس می‌کنند رسالتی بر دوش دارند. اما با ورود به ترم‌های بالاتر دچار افسردگی، آن هم از نوع روشنفکری می‌شوند. در چهره‌های آن‌ها می‌توان نوعی بیزاری از جامعه را احساس کرد. علتش هم این است که دچار نوعی عجب و خودبرتربینی شده‌اند. تصور می‌کنند با معدل خوب و نمره‌های عالی می‌توانند یک جامعه‌شناس درست و حسابی بشوند. اطرافیان و آشناهایشان هم که انتظار دارند بعد از فارغ‌التحصیلی ید بیضایی در حل بحران‌های جاری مملکت به‌دست آورده باشند. از یک طرف، اساتید مدام در گوش آن‌ها می‌خوانند که جامعه چنین و چنان است و دانشی که به آن‌ها منتقل شده مانند رمز و رازی است که خدایان فقط به آن‌ها آموخته‌اند؛ از طرف دیگر، تصور می‌شود حالا که این فرزندان مدرک‌شان را گرفته‌اند، قرار است تمامی مشکلات تاریخ را از گذشته تا امروز یک‌شبه برطرف کنند. این اکسیر حیات طوری به رگ و خون دانشجو رسوخ می‌کند که به او اجازه نمی‌دهد لحظه‌ای چنین دانش مقدسی را به چالش بکشد. حال و هوای جامعه‌شناسی که به این اندازه مسموم باشد مشخص است پرسش من بدون جواب باقی خواهد ماند. با این حال، هنوز تنها راه نجات این دانش مهم و علم ستودنی را در همان نکتۀ اصلی پرسشم می‌دانم. مهارت”خودانتقادی” در علوم‌انسانی، و به‌ویژه در جامعه‌شناسی، کمک می‌کند کمترین میزان خطا در آراء اهالی این عرصه دیده شود. کمتر کتابی هم در این زمینه پیدا می‌شود که طرح اصلی آن بر همین پایه استوار باشد. در بین این آثار هم کمتر اثری دیده می‌شود که دقیق و اصولی باشد. یکی از این آثار خوب و ستودنی، دعوت به جامعه‌شناسی، نوشتۀ پیتر برگر، جامعه‌شناس اتریشی-آمریکایی است.

اما راستش را بگویم عنوان کتاب کمی دور از محتوای اصلی آن است. ممکن است مخاطبی که این عنوان را می‌بیند با خودش تصور کند این کتاب برای مبتدی‌ها می‌تواند راهنمای خوبی باشد، در حالی که این‌طور نیست، و مخاطبان آن محدود به طیف جامعه‌شناسان و دانشجویان این رشته است. برخلاف دیگر آثاری که از این نویسنده منتشر شده، این کتاب برای عموم مردم نه‌فقط به کار نمی‌آید، بلکه فهمش هم دشوار خواهد بود و صرفاً برای اهالی این رشته نگاشته شده است. ما با اثری روبه‌رو هستیم که نیاز ضروری هر امر علمی است؛ یعنی نیاز به خودانتقادی و نقدِ درونی. البته نویسنده در مقدمه اشاره می‌کند: «این کتاب برای کسانی است که، به هر انگیزه‌ای، می‌خواهند بدانند جامعه‌شناسی چیست» و به همین دلیل گوشزد می‌کند که او تلاش کرده تا از «گویش فنی» کمتری استفاده کند. با وجود این، و برای این‌که مخاطب دچار سردرگمی در فهمِ محتوا نشود، مطالعۀ آن را به دو قشر پیشنهاد می‌کنم؛ دستۀ اول، همان‌طور که گفتم، اهالی جامعه‌شناسی، و دستۀ دوم خوانندگانی که مطالعۀ نسبتاً خوبی در حوزه علوم انسانی دارند.

پیتر برگر نویسنده و جامعه‌شناس بسیار محبوبی است؛ به این دلیل که هم در فُرم و بیان مسئله، و هم در ایده و محتوایی که ارائه می‌دهد روشی متفاوت و منحصربه‌فرد دارد. همۀ این فضائل فکری در اثر او به دلیل رویکرد خاص او به جهان شکل گرفته است؛ چشم‌انداز و گسترۀ اندیشه‌ای که توانسته مجراهای تازه‌ای به مسیر فکریِ جامعه‌شناسی باز کند. مرتبۀ استادی در جامعه‌شناسی دین و الهیات و هم‌چنین سمت رئیس دانشکدۀ مطالعات فرهنگ اقتصادی و بنیادهای فلسفی و روش‌شناختی پدیدارشناسانه در کارنامۀ کاری او، در مجموع سبب شده تا از سه روش و دیدگاه مختلف و بینامتنی به پدیده‌های اجتماعی بنگرد. در واقع، تخصص او در سه حوزۀ دین و فرهنگ و اقتصاد به تحول همه‌جانبه‌ای در مسیر فکری او منجر شده و دستاورد درخشانی در پی داشته است. اما نکتۀ جالب‌توجه و تحسین‌برانگیزی که در آثار او به‌چشم می‌خورد به سبک نگارش او برمی‌گردد؛ شیوایی و بلاغتی که کمتر نویسنده و تحلیل‌گری در آن مهارت دارد. به عبارت بهتر، وقت خواننده را با حرف‌های تکراری و جملات غیرکلیدی نمی‌گیرد. تمام پاراگراف‌ها باارزش و تأثیرگذارند و زمانی که پای مطالعۀ کتاب او خرج می‌کنید ارزشی مضاعف می‌یابد. عموماً کتاب‌های تحلیلی علوم‌انسانی به این ضعف دچار هستند که در تفهیم مطلب به مخاطب یا زیاده‌گویی می‌کنند یا حواشی نامرتبط بسیاری را وارد بحث می‌کنند، به‌طوری که گاهی مخاطب احساس می‌کند نویسنده او را دست‌کم گرفته است یا حتی بدتر، مخاطب احساس می‌کند نویسنده در ارائۀ دانش و معلوماتش خست و تنگ‌نظری به خرج می‌دهد. اما پیتر برگر با دست‌ودل‌بازی و با ارزش‌نهادن به مخاطب دریایی از دانش را به سوی او روانه می‌کند و حتی در ابتدای کتاب تذکر می‌دهد که قرار نیست وقت او را تلف کند. به همین علت، هنگام مطالعۀ این کتاب به یادداشت‌برداری و نوشتن ایده‌ها نیاز پیدا می‌کنید. یک نویسندۀ خوب باید چنین باشد؛ کسی که شیوۀ اندیشیدن را به شما بیاموزد؛ هدفی که نویسندۀ این کتاب در مقدمه نیز به آن اشاره می‌کند.

این کتاب در هشت فصل به رشتۀ تحریر درآمده است. هدف تمامی آن‌ها در این است که به شما بفهماند جامعه‌شناس کیست و چه مهارت‌هایی نیاز دارد. برای رسیدن به این هدف نیز، موضوعات مختلفی را پیش می‌کشد که هر کدام جایگاه و موقعیت جامعه‌شناس در برابر سوژه را مشخص می‌کند. مباحث مهم و جالبی مطرح می‌شود، مانند ماکیاولیانیسم جامعه‌شناختی که بعید است نمونۀ آن را در اثر دیگری پیدا کنید. اگرچه عالمان بزرگ و مطرحی مانند ماکس وبر جزو تأثیرگذارترین جامعه‌شناسان دنیا به حساب می‌آیند، اما برگر نمونه‌ای عالی از جامعه‌شناسانی است که این دانش شگرف را از حالت ایستایی خارج کرده و تحرک و تحول دوباره‌ای به آن بخشیده‌اند. با آگاهی به این موضوع است که توصیه دارم اگر برای مطالعۀ این کتاب اقدام کردید، دو نکته مهم را فراموش نکنید.

اولین نکته این است که سعی کنید برای مطالعۀ این اثر زمان کافی بگذارید. در مطالعۀ آن عجله نکنید، چراکه عمق و کیفیت کار را از دست می‌دهید. به خودتان زمان بدهید و هر زمان که احساس کردید پرسشی دارید، دست از مطالعه بردارید و کمی دربارۀ آن فکر کنید؛ و یا اگر دسترسی به منابع دیگر دارید، به آن‌ها رجوع کنید، یا از طریق اینترنت دربارۀ آن جستجو کنید تا فهم کافی از مطلب به‌دست بیاورید. به این علت که فهمِ درست هر فصل، به فهمِ کامل فصل بعد کمک می‌کند و این شیوه‌ای است که باید رعایت کنید. نکتۀ دوم این است که موضوعات و مطالبی را که برایتان جالب و جدید است، یادداشت کنید و در زمان دیگری دربارۀ آن‌ها بیشتر بخوانید. این کار به شما کمک می‌کند تا به هدفی که نویسنده در نظر داشته است نزدیک بشوید. پیتر برگر در مقدمۀ کتاب در بیان هدف از نگارش این اثر، با فروتنی و سخاوتی که از او شناخته‌ایم، چنین می‌گوید: «من می‌خواسته‌ام خواننده را به کشوری بزرگ فراخوانم، نه به دهکدۀ کوچکی که از پیشامد روزگار، اکنون خود من در آن زندگی می‌کنم».

دعوت به جامعه‌شناسی (نگاهی انسان‌گرایانه)

نویسنده: پیتر برگر

مترجم: رضا فاضل

ناشر: نشر ثالث