در سنگر آزادی

نویسنده: فدریش فون هایک
مترجم: عزت‌الله فولادوند
ناشر: نشر ماهی

ممکن است بگوییم دخالت‌های کوچک دولت چندان تأثیری نخواهند داشت، اما واقعیت این است که حتی دخالت محدود، خودبه‌خود به دخالت‌های بزرگ‌تر می‌انجامد.
از باب مثال، فرض کنید دولت تشخیص دهد که نوشیدن شیر برای شهروندان سودمند است و تصمیم بگیرد برای رسیدن به این هدفِ پسندیده، قیمت شیر را در بازار پایین بیاورد. اثر فوری و قصدشدۀ این تصمیم تقاضای بیشتر برای شیر است؛ اثر میان‌مدت و ناخواستۀ آن، خارج شدن آن گروه از تولیدکنندگان ضعیف‌تر از بازار است که با قیمت‌های پیشین می‌توانستند به فعالیت ادامه دهند، اما با کاهش قیمت باید کنار بکشند. نتیجه؟ کمبود شیر در بازار.
دولت اکنون باید یکی از این دو راه را انتخاب کند: یا به دخالت اولیه که سبب به‌هم‌خوردن تعادل عرضه و تقاضا شد، پایان بدهد؛ یا تصمیم بگیرد به منظور اصلاح وضعی که پیش آمده است، بیشتر مداخله کند – مثلاً (1) با واردات یا پرداخت یارانه از بهای علوفه و سایر مواد لازم بکاهد، یا (2) دامداری‌ها را «ملی» کند و «سودجویی‌های بی‌رویه» را از میان بردارد، یا (3) با تشبث به «مصالح ملی» دامداران را ولو با تحمل ضرر به تولید شیر وادارد.
هر یک از این سه شق، تالی فاسدی خاص خود خواهد داشت. تشویق تولید با پرداخت یارانه و سایر حمایت‌ها به ایجاد مازادی می‌انجامد که یا باید با هزینۀ سنگین انبار شود یا به کمتر از قیمت‌های جهانی در بازار بین‌المللی به فروش برسد. از این گذشته، از یارانه ممکن است استفاده‌های نابه‌جا و احیاناً نامشروع شود، یا صنایع دیگر نیز به منظور بهره‌جویی از یارانه و سیاست‌های حمایتی به تکاپو بیفتند که محصولات‌شان از نظر «مصالح ملی» ضروری اعلام شود و راهی به خزانۀ دولت باز کنند. کنترل شدید قیمت به خروج عده‌ای از فعالان از چرخۀ تولید و کمبود و بیکاری و مفاسد دیگر منجر می‌شود. «ملی» کردن دامداری‌ها به افزودن بوروکراسی‌ها عریض و طویل دیگری بر بوروکراسی‌های موجود با تمام فسادها و بریز و بپاش‌ها و ضایعات ناشی از آن منتهی می‌شود. در همۀ این شقوق، حاصل مداخلۀ اصلی دولت به‌ناچار مداخلات بیشتر و گسترده‌تر و چنان‌که گفتیم، ازهم‌گسستن تدریجی شبکۀ ارتباطی جامعه و اقتصاد، یعنی بازار، و لطمه به آزادی‌های فردی است.
به طور کلی، هر مداخله، دولت را مجبور به گزینش یکی از دو راه می‌کند: یا از راه اصلی برگردد و دیگر مداخله نکند؛ یا برخلاف نیت اولیه، دست به مداخلات بیشتر بزند. راه میانه وجود ندارد: یا باید تسلیم منطق مداخله شد و به آن ادامه داد، یا از آن برگشت. دخالت محدود و موضعی و غیرمسری افسانه‌ای بیش نیست.