مورگان شوستر (1877-1960) سال 1290 شمسی (1911 میلادی) به دعوت رسمی مجلس به ایران آمد. مأموریتش این بود که به عنوان خزانه‌دار کل به مالیۀ ایران نظم و نسق بدهد و آن را به طور اساسی اصلاح کند. به عبارت دیگر، کل ساختار امور و مسائل مالی ایران را درست کند. وی صادقانه و اخلاقی و انسانی تمام تلاش خود را کرد تا به ایران خدمت کند. ولی برخی از مقامات ایران و به ویژه دو دولت روسیه و بریتانیا که منافع خود را در نابسامانی ایران می‌دیدند شروع کردند به کارشکنی و مانع‌تراشی و آزار و اذیت شوستر. در نهایت با زور و تهدید او را وادار به استعفا و ترک ایران کردند. یعنی روسیه به ایران اعلام کرد که اگر شوستر را اخراج نکند، دست به حملۀ نظامی خواهد زد! شوستر فقط هشت ماه در ایران بود. با وجود این، کارنامه‌ای شگفت و درخشان از خود به‌جا گذاشت. خدمت مادی و مالی او واقعاً ستودنی است. ولی حتی اگر در آن هشت ماه هیچ کاری برای ایران نمی‌کرد، نوشتن این کتاب خدمت فکری-فرهنگی بزرگی بود که احتمالاً تا قرن‌ها ایرانیان را مدیون خود ساخت.

این کتاب را می‌توان مجموعه خاطراتی به شمار آورد که رخدادهایی مهم از تاریخ معاصر ایران را روایت می‌کند. اگرچه آن ماجرا‌ها بیش از یک قرن با ما فاصله دارند، همچنان در این سرزمین ساری و جاری‌اند. تو گویی نه خاطرۀ دیروز که حسب حال امروز ما هستند. برای مثال به جمله‌های زیر دقت کنید:

«امور سیاسی ایران، با هزار بدبختی و نکبت برای میلیون‌ها انسان بی‌گناه، خیلی شبیه یک نمایش کارگردانی می‌شود.»

«این اشخاص همه از قشری‌اند که شاید بتوان طبقۀ حاکمۀ حرفه‌ای ایران نامیدش. این طبقه در ایران واقعاً وجود دارد و ملموس است.»

«سرنوشت و آمال میلیون‌ها رعیت خاموش تا اندازۀ زیادی بستگی به راه و روشی پیدا می‌کند که فلان وزیر یا حاکم حرفه‌ای یا سردار خودخوانده در فلان مقطع تاریخی در پیش می‌گیرد.»

«مقصود اصلی از تصدی مقام، همیشه تقریباً بدون استثنا، پر کردن جیب خود و کس و کار است و بعضی اقدامات عجیب رجال ایرانی به این نکته برمی‌گردد.»

درک این مطالب از کتاب با  بیش از صد سال قدمت در قرن بیست و یکم به همان اندازه محسوس و ملموس است که در سال‌های حضور شوستر در ایران. با خواندن کتاب کشیده خواهی شد به گذشته، اما گذشته‌ای که هنوز استمرار دارد. برای هر چیزی که در قرن پیش در ساختار سیاسی و اجتماعی این مملکت بوده اکنون و به‌روشنی معادلی می‌توان یافت. از سلطنه‌ها و دوله‌ها تا سهم‌خواهی‌ها، قشون‌کشی‌ها، جراید، امپراتوری‌های شمال و جنوب، حلقۀ نزدیکان و قس علی هذا.

یکی از مزیت‌های «اختناق ایران» نویسندۀ امریکایی‌اش است. البته نه به این دلیل که شوستر خارجی است و خارجی خوب است؛ پس شوستر خوب است. اهمیت نویسنده یکی در نگاه واقع‌گرای او به رخدادها و شخصیت‌های ایرانی است که در قرن اخیر در این مملکت نقش‌آفرینی‌های اساسی کرده‌اند. این امر احتمالاً نه‌فقط به دلیل غیرایرانی بودن نویسنده است که چنین می‌نماید، که اساساً شوستر شخصاً و ذاتاً انسانی شریف و شایسته است؛ زیرا قطعاً اگر رخدادها و شخصیت‌های کتاب را مثلاً نوز بلژیکی نقل کرده بود کلاً با کتابی متفاوت روبه‌رو بودیم. دوم اینکه شوستر تاریخ‌نگار صرف نیست. او به دلیل مدت حضورش درمقام خزانه‌دار کل ایران خود بخشی از سیستم شد و با  سازوکارهای ایرانی در کشورداری آشنایی پیدا کرد. جالب است که حتی از او انتظار داشتند که در همین قالب نقش ایفا کند. وی در کتاب اوضاع  و احوال و مناسباتی را شرح می‌دهد که خود در آن‌ها حضور داشته است. مهم‌تر از همه اینکه شوستر درمسئولیتی که به وی واگذار شد – در کشوری بدون هیچ مناسبت نژادی، فرهنگی، دینی – چنان به‌جد و خالصانه تلاش می‌کند که با گذشت بیش از یک قرن هنوز هم می‌تواند اعتماد ما را به خود جلب کند.

اما چرا باید «اختناق ایران» را خواند؟ به نظرم مهم‌ترین دلیلش این است که به خواننده دید «واقع‌گرایانه » خواهد داد؛ هم نسبت به دیروز و هم دربارۀ امروز. به نظر می‌رسد که ایرانِ شاهنامه‌ای و آخرالزمانی در عصر ما محل تردید است و ربطی به واقعیت تاریخی ما ندارد. واقعیت ایران همین اموری‌ست که در سرحدات آن رخ داده‌اند و ادامه‌دار دارند رخ می‌دهند. دلیل دوم، فهم تداوم بسیاری از مناسبات دوره‌های گذشته تا به امروز است. قوانین مصوبۀ آن سال‌ها، قدرت‌های جهانی، خلقیات و منش ایرانیان و خیلی امور دیگر هنوز به‌قوت خود باقی مانده‌اند. چه‌بسا خواندن کتاب موجب گشایشی در بسیاری از امور حاضر شود. دلیل سوم اینکه به علت غربی بودن نویسنده و تاریخ‌های میلادی که درکتاب آمده به‌راحتی می‌توان وضعیت کشور را در بستر اتفاقات جهانی، به‌ویژه اتفاقاتی که در اروپا رخ داده، بررسی و تفسیر کرد، و در نتیجه، به وضع موجود که ماحصل آن دورۀ تاریخی است با تعجب ننگریم.

شیوۀ روایت شوستر دوستانه و بدون تکلف است، به‌گونه‌ای که باعث می‌شود ارتباط گرفتن با نویسنده و حوادث بسیار آسان شود و زنده به نظر برسد. خواننده بعد از خواندن کتاب تا مدت‌ها در حال و هوای گذشته سیر می‌کند. از دیگر خصوصیات اثر این است که می‌توان تا اندازه‌ای به‌مثابۀ کتابی مرجع از آن استفاده کرد؛ یعنی در مورد رخدادهای مختلف به آن رجوع کرد و بخش مربوطه را خواند. دیگر آنکه برخی ازمهم‌ترین سرفصل‌های حوادث تاریخ معاصر ایران را فهرست می‌کند و خوانندۀ علاقمند می‌تواند مطالعات دقیق‌تر و جزئیات بیشتر را ازمنابع دیگر پی بگیرد. اما در پایان نکته‌ای را گوشزد می‌کنم که آن را در کتابخوانی‌ام درک کرده‌ام. آن نکته این است: کتاب خوب را باید در زمان مناسبش خواند وگرنه آن را ضایع کرده‌ایم.

واضح است که برای مطالعۀ کتاب باید مکان مناسب را فراهم کرد. ولی زمان نیز به همان اندازه مؤثر است و مدخیلت دارد. منظورم از زمان فقط ساعت صبحگاهی یا لحظات شبانگاهی نیست. به نظرم زمانِ مهم‌تر دوره‌های زندگی فرد است یا سال‌های خاص یک جامعه. در این ایام که نعره و نالۀ همگان به آسمان رفته و همه از همه چیز و همه کس می‌نالند و شاکی‌اند، زمان مناسبی است برای بازدید از گذشته، خواندن تاریخ و مطالعۀ این کتاب. به‌علاوه، خواندن این کتاب را می‌توان بازدید از یکی از بناهای فرهنگی نامرئی ایران دانست. گشت‌وگذاری شگفت‌انگیز و مبهوت‌کننده از گذشته‌ای نه‌چندان دور؛ گذشته‌ای که از آن‌چه تصور می‌کنیم به اکنون ما نزدیک‌تر است.

اختناق ایران

نویسنده: مورگان شوستر
مترجم: حسن افشار
ناشر: نشر ماهی