در سال‌های اخیر کتاب‌های خاطرات سیاست‌مداران غربی در ایران رونق گرفته است. از آن‌جایی که دولت‌های آمریکا و انگلیس قلۀ فضایل اخلاقی منظومۀ شمسی به شمار می‌آیند، هم ترجمه‌های متعددی از نوشته‌های دولت‌مردان پاک‌دامن آنها روانه بازار می‌شود و هم فروشی نسبتاً بالا دارند. ولی باید از چندوچون چنین کتاب‌هایی باخبر باشیم.

کسی که تا قبل از رئیس و وزیر و رئیس‌جمهور شدن حتی یک کف دست مطلب درست‌ودرمان ننوشته، دلیلی ندارد که خیال کنیم بعد از استعفا، بازنشستگی، اخراج و کلاً شوت شدن از پست‌های کلیدی، یک‌شبه نویسنده‌ای قهار خواهد شد. به‌طور کلی کارهای اجرایی دولتی حماقت‌هایی به‌بار می‌آورد که نظیر ندارد و متولیان آن کارها نیز ابلهانی هستند که لنگه ندارند. بنابراین نوشتن کتاب، حتی کتاب خاطرات شخصی هم، از آن قزمیت‌های فکری برنمی‌آید.

منظورم این نیست که آن نوع کتاب‌ها اصلاً خوب نیستند. برعکس، بسیار هم کتاب‌های خوبی هستند؛ دقیقاً به این دلیل که آنها را آن حضرات ننوشته‌اند! در این‌جا ماجرای پشت‌پرده پیچیده نیست. آن سیاست‌مدار کهنه‌کار اندکی از پول‌هایی را که اختلاس کرده یا رشوه گرفته به یک نویسندۀ کاربلد، اما مفلس و مفلوک، داده است. نویسنده، همراه با پول، توده‌ای مبهم از مطالب مهوع تحویل گرفته و آن را تبدیل به کتاب درخشانی کرده است، البته فقط از جهت سبک و ساختار. از جهت مضمون و محتوا همۀ مطالب یا دروغ پهناور است یا تفسیرهایی بسیار جانب‌دارانه. البته آن‌جایی که یک ریال به ضرر آن معظم‌له نباشد یا چند میلیارد به رقیب و مخالف ضرر بزند، شاید حقیقت داستان را هم بگوید.

من همیشه از تعجب شاخ درمی‌آورم که چگونه انسانی که حتی یک سلول مغزی دارد، می‌تواند حرف‌های یک سیاست‌مدار غربی را باور کند؟! سیاست‌مدار آمریکایی و انگلیسی فقط دروغ می‌گوید و باید هم فقط دروغ بگوید. این بدیهی است. نیست؟ پس دلیل می‌آورم: «هیچ کدام از آنها نمی‌گوید من دروغ گفته‌ام. به همین دلیل همه‌شان دروغ گفته‌اند».

اگر هم گاهی ظاهراً دربارۀ ما دروغ نگویند، فقط شعر و شعار آرمانی تحویل می‌دهند؛ برای مثال به ما می‌گویند: «کشور اسلامی ایران به نظرم قدمت تاریخی خیلی پرمسابقه‌ای دارد که در واقع نظر من این است که به شش میلیون سال پیش برمی‌گردد. ایرانی‌های عزیز مردم باهوشی هستند که توانستند ماموت‌ها را کباب کنند. زبان کهن فارسی هم خیلی خوب است و این‌که امروزه ما آن را نمی‌توانیم که متوجه بشویم این است که در اصل زبان دایناسورها می‌باشد و این افتخار خیلی بزرگ است. به همین دلیل امروز باید ایران کشوری باشد که در بالای جهان می‌ایستد. شایستگی ملت بزرگ و قهرمان ایران این است که حداقل همۀ عمه‌های مهربان مردم سر تا پا غرق در الماس درخشان باشند. ایران باید زیباترین کشور دوست‌داشتنی دنیا باشد و ما باید به ایران کمک می‌کنیم که از شر نفتش راحت ‌می‌شود. قالی ایرانی خیلی خوب است و ما هم خیلی زعفران را دوست داریم که بخوریم.»

واقعیت این است که اصلاً مهم نیست یک سیاست‌مدار غربی چه می‌گوید. اصلاً. مهم این است که چه می‌کند یا چه کرده. بنابراین اگر کسی واقعاً دوست دارد از مسائل سیاسی سر دربیاورد، خواهشاً این مزخرف را نگوید که «فلانی منظورش از آن کار بهمان بود، چون‌که خودش گفت که …». شیوۀ واقعی و درست فهمیدن این‌گونه است: «فلانی منظورش از آن حرف بهمان بود، زیرا در عمل، کاری که کرد این بود که …». خلاصه کنم: حرف‌های یک سیاست‌مدار غربی را باید در پرتو کارها و عملکردش تفسیر کرد و نه بالعکس. این مطلب دربارۀ کتاب‌های آن جماعت نیز صادق است.


سردبیر

سردبیر ماهدبوک

سردبیر
فیلد های مورد نظر را انتخاب یا مخفی کنید، همچنین با درگ کردن میتوانید محل آن را تغییر دهید.
  • تصویر
  • امتیاز
  • قیمت
  • قابلیت تنظیم ارتفاع
  • محل نگهداری خودکار
  • قد
  • ابعاد کفی صندلی
  • محل نگهداری لبتاب
  • یقه
  • رنگ بندی
  • محل نگهداری کارت اعتباری
  • ویژگی های زیره
  • ابعاد
  • جنس پشتی
  • طرح پارچه
  • جنس پارچه
  • کلاه
  • نحوه بسته شدن
  • مقاومت در برابر ضربه
  • جنس فریم کفی
  • جیب داخلی
  • حجم داخلی
  • محل نگهداری کلید
  • کشور سازنده
  • تعداد دسته
  • جنس زیره کفش
  • جنس رویه
  • قابلیت چرخش
  • ابعاد پشتی صندلی
  • جنس فریم پشتی
  • وزن کفش (یک لنگه)
  • سایز
  • قد آستین
  • بند یدک
  • مناسب برای
  • مورد استفاده
  • قابلیت شستشو
  • بند و دستگیره
  • جنس فلز
  • جنس شیشه
  • اضافه به سبد خرید
مقایسه
علاقه مندی ها 0
صفحه علاقه مندی ها خرید را ادامه دهید