چشمهایم را میبندم و خود را در آن سوی تاریخ تصور میکنم؛ هزار سال پیش. قرن چهارم هجری. نه! نیازی نیست این همه دور بروم. جلوتر میآیم. 200 سال پیش؛ زمانی که سلسلۀ قاجاریه تازه شکل گرفته بود و ایران هنوز ممالک محروسه خوانده میشود. از حرکت میایستم و سعی میکنم خود را در هیئت انسانی مربوط به این دوره تصور کنم با همۀ لوازم و شرایط آن همچون جغرافیا، فرهنگ، آیین، آداب و رسوم و هر چیزی که از فضای آن میدانم. البته که این کار سخت است و شاید هم محال. اما مقام، مقام تصور است و جهان، جهان خیال. در این جهان غیرممکنترین امور هم در آن برای خود جایی دستوپا میکنند.
در این حالت خود را با دیگران و حتی جهان مقایسه میکنم. فکر نمیکنم آنها با من چندان تفاوتی داشته باشند. حتماً آنها هم مثل من هستند. سوار بر چهارپایان میشوند و به این طرف و آن طرف میروند یا پای پیاده راه را طی میکنند. بعید میدانم آنان هم بهراحتی بتوانند از این سو به آن سو بروند. آنها هم راهها و مسیرهای خاکی و سنگی و صعبالعبوری دارند و به نظرم نمیتوانند حتی پایشان را از روستا به شهر بگذارند. راستی اصلاً مگر چند شهر وجود دارد؟ به نظرم خیلی کم. حتماً شهرها در سرزمینهای دیگر هم خیلی کم است؛ احتمالاً خانههایشان نیز مثل عمارتهای شهرهای ماست.
بیاختیار چشمهایم باز میشود و به عالم واقعی برمیگردم. سرم را بالا میگیرم و به اطرافم نگاه میکنم. روبهرویم پنجره باز است و بیرون پر از سروصداست؛ صدای ساخت و ساز. یک ماهی هست که بیوقفه فریاد تالاپ تولوپ کوفتن بر آهن و حس لرزش، بخشی از زندگی ما شده است. شبیه ارکستریست که با همنوازی ماشینها و غرش گاز و بوق و شلوغی بزرگراه قطعهای مینوازد؛ قطعهای ناموزون و متغیر که هر لحظه نُت خود را عوض کرده و آهنگ جدیدی میسازد؛ آهنگ تخریب، آهنگ ساختن، آهنگ تخریب دوباره و آهنگ بازسازی جدید. هر روز متفاوتتر از دیروز. خسته میشوم. سرم را پایین میاندازم و جملۀ سیاهرنگ روی کتاب توجهم را به خود جلب میکند: «هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود».
ملاک مدرنیته چیست؟ سوژه یا ابژه؟ برخی بر این باورند که قوام مدرنیته به سوژۀ مدرن است. در مقابل، عدهای مدرنیته را در ابژههای مدرن میجویند. به نظرم مارشال برمن (1940-2013) در این کتاب از این دو نظر فراتر میرود. از نگاه او مدرنیته هیچکدام از آن دو طرف بهتنهایی نیست، بلکه در واقع نوعی تجربه است. مدرنیته تجربۀ سوژۀ مدرن از ابژههای مدرن است. برمن این مطلب را نه به صورت تئوری، بلکه در عمل نشان میدهد؛ یعنی این تجربه را تشریح میکند و نشانمان میدهد. این تجربه ویژگیهای خاص خود را دارد. این تجربه هم متناقض است، هم جالب و هم خلاقانه.
از این رو، تجربۀ مدرنیته کتابی از جنس توصیف است. این کتاب توصیفات دروننگرانۀ متفکری است که از دریچۀ افراد برجسته و مهم این دوران به آن نگاه میکند؛ سپس تا اعماق تحولات زندگی بشری در مواجهه با مدرنیته پیش میرود. این تحولات در جنبههای مختلف فلسفی، اجتماعی، سیاسی و هنری ظاهر شدهاند، و در قالب شهرها و بزرگراهها و بلوارهای خیرهکننده نمود بیرونی یافتهاند؛ نمودی که گستاخانه و جسورانه یک چیز را هدف گرفته و آن فرهنگ و سبک زندگی بشر است.
مدرنیته از همان آغاز برای تغییر فرهنگ و سبک زندگی انسان ایجاد شد و آگاهانه برای کارهای خود هدفگذاری کرد. این جریان قرار بود عصری طلایی برای بشر بیافریند؛ عصری که رفاه، توسعه و سعادت مادی بشر را نوید میدهد، و انسانی تازه خلق کند که با تمامی انسانها در دوران پیشین از نظر خواست، دغدغه و زندگی تفاوتی آشکار داشته باشد. کتاب حاضر نیز روایت چگونگی خلق انسانی جدید با فرهنگی متفاوت است.
این اثر به پنج فصل تقسیم شده است. نویسنده در هر فصل به بهانۀ تبیین یکی از مظاهر تجدد، متفکران و نویسندگانی را به عنوان نمونه انتخاب کرده و از خلال آثار و حرفهایشان، مطالب و نکات خود را بیان میکند.
فصلهای این کتاب عبارتند از:
- فاوست گوته: تراژدی توسعه و رشد
- هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود.
- بودلر: مدرنیسم در خیابان
- پترزبورگ: مدرنیسم توسعه نیافتگی
- در جنگل نمادها
فصل اول بیان مبانی و روح مدرنیته از منظر نمایشنامۀ فاوست گوته است. این اثر ماجرای دکتر میانسالی به نام فاوست است. او از شغل خود خسته شده و در اندیشۀ ایجاد طرحی نو برای ایجاد رفاه و خدمت به جهان و مردم است. در این مسیر شیطان در مقابل او ظاهر میشود و او را همراهی میکند. البته میان آنان بحث و گفتگو درمیگیرد. ظاهراً رشد و توسعۀ مدرن در این نوع همراهی پدیدار میشود و از دل یک تراژدی پدید میآید. گویی مدرنیته با همۀ شکوه خود برآمده از حوادثی تلخ است؛ که البته ناگزیر از آنها عبور میکند و به شکل کنونی خود درمیآید.
فصل دوم کتاب چهرۀ تخریبکنندۀ یا خودویرانگر مدرنیته را ترسیم میکند. در این فصل از نگاه کارل مارکس بیان میشود که فرآیند مدرنیزاسیون با تغییر و دگرگونی پیوندی ذاتی دارد. این تغییر و دگرگونی نیز با تخریب همراه است؛ یعنی دائماً میسازد و ویران میکند. همچنین اشارهای به مانیفست کمونیست و ترسیم چهرۀ بورژوازی به عنوان یکی از مظاهر دوران مدرن دارد. نویسنده به این مسئله هم اشاره میکند که بورژوازی چگونه رسالت تاریخی خود را در مسئلۀ پیشرفت زندگی انسان ایفا میکند.
فصل سوم متفاوت از دو فصل قبل است؛ زیرا از مسائل ذهنی و انتزاعی گذشته و مستقیماً به مظاهر عینی دوران مدرن ورود میکند که ملموسترین آن تغییر چهرۀ شهرها با احداث خیابانها و بلوارهای جدید است. در اینجا شارل بودلر، شاعر فرانسوی روایتگر این جریان است. نویسنده با بیان اشعار و توصیفات این شاعر، چهرۀ جدید شهرها وخیابانها را ترسیم میکند، و از ایجاد یک سبک زندگی جدید و به وجود آمدن تقابل میان انسانها از جنبههای مادی و معنوی حکایت میکند؛ خیابانهای شلوغی که در ساعاتی خاص از روز مکانی برای گردهمایی طبقاتی مختلف از افراد جامعه و شهر هستند که با حضور خود در حاشیههای خیابان و بلوار و کافهها و مغازههای آن، نشاندهندۀ ظهور انسانهایی نو با سبکهای زندگی جدیدی هستند. مشخصۀ اصلی این سبکهای زندگی تضاد است.
فصل چهارم در فضای روسیه قرن نوزدهم میچرخد. روسیه در این دوران با اندکی تأخیر از کشورهای اروپای غربی فرآیند تغییر و تجدد را آغاز میکند. این تغییر و تجدد خود را در تضاد سنت و مدرنیته نشان داده و دستاورد این جریان، ایجاد فرهنگی جدید در شهر پترزبورگ است؛ شهری ایدئال برای تجددطلبان و نوگرایان که مدرنیتۀ مطلوب خود را در آن طرحریزی میکنند. این فرآیند و چالشهای آن در آثار ادیبان مهم روس همچون پوشکین، گوگول، داستایوفسکی و ماندلشتام روایت میشود.
فصل پایانی زبان حال و تجربۀ زیسته نویسنده از مشاهده وجه تخریبگر مدرنیته در آمریکا و به طور خاص شهر نیویورک است. شهری که در آن مهندسین و افراد صنعتگر با جدیدترین ابزارآلات به جان محلات و خیابانهای این شهر افتاده و بی وقفه در حال ساختوساز هستند. عملکردی که از دید نویسنده، تخریب سریع خاطرات و هرگونه امور نوستالژیک است که مظهر تام و تمام این جریان شهر نیویورک است.
مارشال برمن استاد فلسفه سیاسی در کالج شهر نیویورک و همچنین استاد مطالعات شهری و فلسفه سیاسی در دانشگاه نیویورک بود. او متأثر از افکار مارکس و بهخصوص دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی او بود. این علاقه در تألیف این کتاب نیز خود را نشان میدهد. با این حال برمن سعی کرده با بیانی روان و با گذری از دریچۀ ادبیات و متفکران ادیب اروپایی توصیفی منحصربهفرد از تجربۀ مدرنیته و مسائل و چالشهای آن ارائه دهد.
تجربۀ مدرنیته
نویسنده: مارشال برمن
مترجم: مراد فرهاد پور
ناشر: انتشارات طرح نو، 443 صفحه